از پنهانکاری تا شفافیت

همین دو روز پیش بود که معاون اول رییس‌جمهور در مراسم رونمایی از شبکه ملی اطلاعات با تاکید و جدیت فراوان بر نقش بی‌بدیل اطلاعات، از ضرورت گریزناپذیر شفافیت در رد و بدل کردن اطلاعات سخن گفت، به عبارت بهتر هنگامی که سخن از خبر و رویداد و گزارش در یک کلام هنگامی که بحث انتشار خبر پیش می‌آید، در تئوری همگان از ضرورت «شفافیت» و در عین حال آگاه کردن و خبردار شدن مردم از آنچه در اطراف‌شان می‌گذرد- فارغ از استدلال و گاه توجیه مسایل امنیتی و نظامی- را به‌عنوان یک اصل و حق قلمداد می‌کنند اما در عمل دیده‌ایم و می‌بینیم عدم شفافیت در اطلاع‌رسانی یا بالاتر از آن خلا اطلاع‌رسانی درست، چندگانگی در تعریف و تفسیر از یک خبر و رویداد واحد یا غریبه پنداشته شدن مردم و در نهایت پنهانکاری گویا به‌عنوان یک فرهنگ در روابط اجتماعی و سیاسی کشورمان جاافتاده است.بدون تردید و رودربایستی هنگامی که مردم به جای دریافت شفاف و به موقع خبر با انواع و اقسام شایعه و تکذیب و تایید روبه‌رو می‌شوند، پس از مدتی میان کذب و واقعیت درمی‌مانند.هنگامی که مردم به شایعه در عوض خبررسانی شفاف عادت می‌کنند، دیوار بلند بی‌اعتمادی بین آنها و مسوولان رفته‌رفته سر به آسمان می‌ساید.این روزها خیل خبرها از ماجرای زمین‌ها و خانه‌های وابسته به شهرداری روی خروجی خبرگزاری‌های داخلی و سایت‌های اجتماعی غوغا می‌کند. فارغ از اینکه اصل ماجرا درست باشد یا غلط، واقعیت این است که مردم عادت کرده به شایعات، یکباره خود را مقابل رویدادی می‌بینند که ذهن‌شان به سمت و سوی ضرب‌المثلی می‌رود که می‌گوید «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها».مردم حق دارند بدانند در واقع باید بدانند که در کشوری و در آب و خاکی که به تک‌تک آنها تعلق دارد، چه می‌گذرد، آیا مساله حقوق‌های نجومی در راستای منافع آنها، یعنی منافع ملی فاش شد یا به نوعی تسویه‌حساب جناحی بود. بدون تردید فاش شدن حقوق‌های نجومی بهتر از پنهانکاری و به قول معروف جانماز آب کشیدن بود اما به هر دلیلی که حقوق‌های نجومی فاش شد، می‌تواند رو شدن ماجرای شهرداری را هم می‌توان توجیه کرد.به هر حال در آب و خاکی که به تک‌تک مردم تعلق دارد و در حالی که مسوولان مملکت خود را خادم مردم و حتی در مواردی نوکر مردم معرفی می‌کنند، انتشار درست چنین مواردی و صدالبته پیگیری چرایی ماجرای شهرداری آن هم در شرایطی که خیلی‌ها صاحب شدن حتی یک زیرپله را به‌عنوان سقف بالای سرشان آرزویی نشدنی می‌دانند، حق غیرقابل انکار صاحبان اصلی مملکت مردم است.و آخر اینکه در چنین مواردی هر قدر رسیدن به پاسخ درست به درازا بکشد، دیوار بی‌اعتمادی بالاتر می‌رود.

massoudmehr@yahoo.fr