18 - 05 - 2024
بازتولید بحران؛ نتیجه مدیریت نخبهستیز
گروه سیاسی- «خشونت» یا به بیان دقیقتر مهار، مدیریت و هدایت آن احتمالا میتواند یکی از مهمترین و جدیترین مسائل جامعه امروز ایران باشد اما این واقعیت نیز انکارناپذیر است که این پدیده اصولا نه منحصر است به جامعه ایرانی و نه اساسا محدود در یک یا برخی از جوامع انسانی. تاریخ بشر نشان داده که هر جا انسان باشد، خشونت نیز هست اما گذر بشریت از ایام دور تا به امروز در پهنه این کره خاکی، در عین حال، ناظر بر نکته دیگری نیز هست که همچون خشونت، بهتعبیری انگار نسبتی فصلناپذیر با آدمی دارد و آن، همین کنترل خشونت است و مدیریت و حتی هدایت آن. تا آنجا که بسیاری از علمای علوم انسانی و سیاسی بر این باورند که اساسا علت شکلگیری و متعاقبا فلسفه وجودی دولتها، یکی همین کارویژه اساسی و بنیادی یعنی کنترل خشم و عصبیت و نزاع و خشونت است. چنانکه شاید به همین دلیل، به باور بسیاری از اندیشمندان علم سیاست، دولت اساسا خود هیولا و لویاتانی است زورمند و گاه بسیار خشن که اگر آنطور که بایدوشاید بهواسطه ابزاری که انسان در گذر ایام ابداع و اختراع کرده، محدود و منقاد نشود، یکسر در تضاد با فلسفه وجودی و شکلگیریاش که همان مهار خشونت باشد، گام برداشته و جهانی را رقم میزند که ساکنانش روزی هزاربار آرزوی روزگاری را میکنند که دولتی درکار نبود. چه آنکه اگر افسار و نظارتی بر دولت نباشد، به دلیل ابزار و امکاناتی که پیشتر برای مهار خشونت در اختیارش قرار دادهایم، میتواند فراتر از هر خشونتی را رقم بزند و بلایی بر سر آدمی و جامعه انسانی بیاورد که اگر بدون دولت رها شده بود، بعید بود قادر به تولید چنین حجمی از خشونت باشد.
فارغ از این مباحث نظری اما حال در میانه دهه دوم سده۲۱ میلادی، احتمالا صحبت درباره جامعه انسانی که بینیاز به لویاتان دولت هدایت شود، بیشتر به افسانه شبیه است تا واقعیت. درعین حال اما گاه، چنانکه به نحوی اشاره شد، برخی جوامع انسانی ازقضا به دلیل نوع رفتار دولتهایی که بر آنها حاکم هستند، درگیر و دچار خشونت میشوند. شرایطی که ازقضا روز گذشته یکی از چهرههای سیاسی شاخص از آن سخن گفته و نسبت به پیامدهایش هشدار داده است.
محمدرضا عارف که همواره بهعنوان یک سیاستمدار آرام و متین در اردوگاه اصلاحات شناخته میشود و ازقضا به دلیل همین مشی و مرام اخلاقی که همواره در این دههها، در نوع سیاستورزی و کنشگری مدنی خود، از خود نشان داده، در مقاطعی ناچار قافیه رقابت سیاسی را به رقبایش که بیش از او اهل دادوقال بودهاند، واگذار کرده، روز گذشته در یک یادداشت اینستاگرامی در ارتباط با اوضاعی که جامعه ایرانی در این روزها و ماههای گذشته با آن دستبهگریبان است، اظهارنظر کرده و از قضا با انگشت گذاشتن بر همین مساله غامض مورد بحث یعنی «خشونت»، نسبت به پیامدهای ادامه رویه حاکم هشدار داده است. او که هماکنون ازجمله معدود اصلاحطلبانی است که کماکان صاحب یکی از کرسیهای انتصابی حاکمیت است و به این عنوان، در قامت یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهارنظر میکند، روز گذشته در بخشی از متنی که ظاهرا ابتدا از طریق حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام همرسان کرده و بعد، مطابق انتظار روی خروجی بسیاری از منابع رسانهای رسمیتر نیز بازنشر شده، در ارتباط با این اوضاع نابهنجار و گرفتاری جامعه ایرانی در چنگ خشونت هشدار داده و نوشته: «همچنان که نخبگان بخشهای گوناگون جامعه مدنی، همچون نخبگان دانشگاهی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در برهههای مختلف نسبت به روند حاکم بر حکمرانی در کشور و نتایج و پیامدهای آن، بالاخص فزونی یافتن این روند در سالیان اخیر هشدار دادهاند، بعضا شاهد بیدار شدن ژشتهای خفتهای هستیم که نظم و امنیت جامعه را هدف قرار داده و میتواند پیامدهای مخربی بر سپهر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور بر جای گذارد.»
محمدرضا عارف که در این چند سالی که از پایان دهمین دوره مجلس میگذرد، برخلاف انتظار چندان حاضر به حضوری فعال و پررنگ در میدان رقابتهای سیاسی و انتخاباتی نبوده و معمولا سعی کرده صرفا یک شهروند معمولی اما دلسوز نسبت به برخی تحولات جامعه اظهارنظر کند و با نگاهی دلسوزانه آنچه را که درستتر میداند، پیشنهاد کند، اینبار نیز عملا چنین کرده و در ادامه این یادداشت مختصر نوشته است: «چرایی، چیستی و چگونگی ورود به این درجه از مشکل و بحران در زمانهای مختلف، توسط نخبگان، تجزیه، تحلیل و بررسی شده و متاسفانه پاسخی درخور از سوی متولیان امر نیافته است.» او که روزگاری در قامت معاون اول ریاستجمهوری در دولت اصلاحات فعالیت داشت و در سالهای پیش از آن نیز چند صباحی را در قامت وزیر مخابرات یا وزیر علوم، در دولتهای گوناگون پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضویت داشته، در متن این یادداشت از خود مینویسد: «اینجانب نیز به عنوان کسی که بهواسطه حضور در سطوح مختلف جامعه و ارتباطاتی که با بخشهای گستردهای از جامعه نخبگی کشور داشته و از سویی به واسطه تجربه مدیریتی که در سطوح مختلف داشتهام، آنچه برایم واضح و مبرهن است، ظرفیت مخرب و آسیبزایی است که مدیریت نخبهستیز و ناکارآمد که نهتنها درک درستی از اوضاع و مختصات بحران ندارد، بلکه فراتر از آن در فقدان تدبیر و تصمیم درست، در مسیر تشدید بحرانها و مصائب حرکت میکند.»
رییس فراکسیون امید مجلس دهم که البته در حال حاضر به جز آن جایگاه انتصابی و حاکمیتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بیشتر بهعنوان یک چهره دانشگاهی شناخته میشود و در نتیجه سعی کرده کمتر درباره مسائل جزئی سیاسی و اخبار روز اظهارنظر کند و بیشتر به مسائل کلانتر و معضلات اساسیتر جامعه بپردازد، در ادامه نوشته: «نوع مواجهه برخی نیروهای انتظامی که وظیفه تامین امنیت جامعه را برعهده دارند با بخشهایی از جامعه که سبک زندگی متفاوتی را به هر دلیل برگزیده است، بهجای فهم درست ریشههای بحران و نسخهپیچی مسوولانه و خردمندانه و نه امنیتی و تقابلی، تنها نمونهای از فهم بحران و به اصطلاح مدیریت آن است که اینگونه برخوردها باعث تشدید رودررویی و منازعه در جامعه شده است.» عارف در ادامه آورده است: «با نگاه تکساحتی و بحرانساز مدیرانی که باید با شناختِ درست مبانی بحران بر آن فائق آیند، متاسفانه منجربه بازتولید ِ بحران در سایر بخشها شده است.»
رییس بنیاد امید ایرانیان همچنین با تاکید بر اینکه «ذهنیت امنیتی و تقابلی با جامعه، منجربه تشدید منازعه بین ملت و حاکمیت میشود»، همچنین خاطرنشان کرده که اصرار بر این مشی و رویه مملکتداری، در عین حال منجر به آن میشود که «مشکلات و بحرانهای امنیتی در سایر زمینهها نیز بهوجود بیایند.» این چهره سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات که به نظر میرسد در روزهای گذشته و مشخصا در این یادداشت، بیش از هر نکته، به بحث برخوردهایی که تحت عناوین مختلف از جمله «طرح نور» با شهروندانی میشود که برخی مسوولان دستگاههای امنیتی و انتظامی آنان را «بدححاب» توصیف میکنند، در ادامه آورده است: «آنچه امروز در رواج و تشدید ِ خشونت در جامعه شاهدیم و از آن جمله میتوان به سرقتهای مسلحانه از منازل اشاره کرد، بخش مهمی از آن به همین عدمِ شناخت درست از مبانی بحران و درمان آن معطوف است.» عارف در پایان آورده است: «امیدوارم پیش از آنکه کشور به ورطه خشونت بیشتر و آسیبهای اجتماعی فزاینده بیفتد، اهل تدبیر و تصمیم و متولیان امر، شناخت عالمانه و نخبگی را بر تحلیلهای سطحینگرانه و تقابلی، پیشی دهند و از افزایش مشکلات در جامعه بهویژه به مخاطره افتادن امنیت روانی شهروندان جلوگیری کنند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد