10 - 09 - 2024
تاثیر گردشگری بر اقتصاد ملی
احسان میرابزاده*
گردشگری، تاثیری جهشآفرین بر صنایعدستی و هنرهای سنتی و به دنبال آن، اقتصاد ملی دارد. ایران، با ثبت جهانی 13شهر و سه روستا از سوی شورای جهانی صنایعدستی
(World Crafts Council)، برترین کشور در زمینه ثبت شهرها و روستاهای جهانی صنایعدستی و جزو سه کشور برتر جهان در کنار چین و هند (به روایتی، برترین کشور جهان) در زمینه برخورداری از تنوع رشتههای صنایعدستی محسوب
میشود. این آمار از سویی نشاندهنده اهمیت صنایعدستی و هنرهای سنتی به عنوان یک فرصت ملی برای اقتصاد است و از سوی دیگر بیان میکند که ایران، بهرهمند از یک ظرفیت پایدار در زمینه صنایعدستی و هنرهای سنتی همپای وجود جاذبههای تاریخی، طبیعی و مردمشناسی است لیکن کشورمان در صنایعدستی و هنرهای سنتی تا رسیدن به سهم بایسته و شایسته خود از نظر اقتصادی، راه درازی در پیش دارد. رونق صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران برمبنای پیشینه و ظرفیت ملی و جهانی که دارد نیازمند اقدامات فرابخشی در حوزه سیاستگذاری، اجرا و قانونگذاری و نیز تغییر نگاه کلان به صنایعدستی و هنرهای سنتی در میان بخشهای مختلف دولت و فعالان اقتصادی است اما بدون رونق گردشگری ورودی، سقف رشد صنایعدستی و هنرهای سنتی کوتاه
خواهد بود.
رونق گردشگری ورودی، عاملی تعیینکننده در جهش سهم صنایعدستی و هنرهای سنتی در اقتصاد ملی است چراکه بازاری جدید را مبتنی بر نیاز جدید و ارز خارجی در کنار بازار داخلی ایجاد میکند و معادله عرضه و تقاضا را در این بخش کاملا تغییر میدهد. اینجاست که باز هم پای ایرانهراسی، تحریمهای بینالمللی و ناترازی انرژی (که تولیدات کارگاهی را ضعیف میکند) به این ظرفیت شگفتانگیز اقتصادی و هنری مغفول مانده در صنعت گردشگری ایران
باز میشود.
پرسش اینجاست که آیا ظرفیت و امکان افزایش کیفی و کمی تولیدات صنایعدستی و هنرهای سنتی در ایران فراهم است؟ پاسخ قطعا بله است و از بعد داخلی منجر به توانمندسازی جوامع محلی، تقویت میراث ناملموس، حفظ فرهنگ اقوام، تحکیم هویت ملی، ارتقای هنر، رشد اقتصاد و افزایش تولید ناخالص ملی و از بعد بینالمللی منجر به برندینگ جهانی ایران و رشد ایران دوستی خواهد شد و اساسا باید صنایعدستی و هنرهای سنتی را در ایران، ظرفیتی اساسی در گردشگری پایدار به شمار آورد.
برای روشن شدن موضوع، ابتدا اشارهای کنم که صادرات صنایعدستی در سه ماه ابتدایی سالجاری نسبت به همین بازه زمانی در سال گذشته، ۵۳درصد رشد کرده است. در سال گذشته، مجموعا حدود ۱۶تن صنایعدستی به ارزش ۴۸میلیون و ۶۰۰هزاردلار صادر شده که در سه ماه ابتدایی سالجاری، این عدد حدود ۲۶ تن صادرات به ارزش ۷۴میلیون و ۵۰۰هزاردلار بوده و استان تهران با ۳۰میلیون دلار، به تنهایی 40 درصد از کل ارزش صادرات سه ماهه نخست صنایعدستی کشور را در سالجاری از نظر ارزش دلاری به خود اختصاص
داده است.
حال در نظر بگیرید اگر فرضا به هدف 15میلیون گردشگر ورودی سالانه، پیشبینی شده در پایان قانون برنامه پنج ساله هفتم توسعه دست پیدا کنیم و هر گردشگر فقط 200دلار سوغات صنایعدستی با خود به همراه ببرد آنگاه
3 میلیارددلار درآمد ارزی عاید کشور میشود که تقریبا بیش از 10برابر صادرات سالانه فعلی و بیش از هفتبرابر صادرات با فرض رشد حداکثری سالانه 8درصد در پایان قانون برنامه پنجساله است. نگارنده بر این باور است که درآمد ارزی ناشی از خرید سوغات، با توجه به قدرت خرید گردشگر خارجی نسبت به پول ملی کشورمان و تنوع و کیفیت صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران، در واقعیت بیشتر از این پیش فرض خواهد شد.
ماهها و سالها پی در پی میآیند و میروند. دقت در این اعداد نشان میدهد که هر روزی که نسبت به رفع ایرانهراسی و برداشتن تحریمها و رونق گردشگری ورودی تاخیر داشته باشیم، هنرمندان و فعالان صنایعدستی و هنرهای سنتی از کارآفرینی مولد و ثروتی حلال محروم میشوند؛ ایرانهراسی هر روز در جهان گستاخانهتر دنبال میشود؛ هنری که در نقشه ژنتیکی ایرانیان است آنطور که باید و شاید بروز نمییابد؛ نسلی که میتواند به انگیزه و پشتوانه چنین ظرفیت شگفتانگیزی به هویت ملی خود ببالد و پیش رود، از این نعمت خدادادی بهرهمند نمیشود و اقتصاد ملی از یک درآمد ارزی سرشار و پایدار
محروم میشود.
به باور من، خسارت تاخیر در رونق گردشگری ورودی از جهات مختلف غیرقابل محاسبه است و یکی هم از جهت صنایعدستی و هنرهای سنتی. در کنار نگاه کلان و ملی به این مقوله، بازنگری و اصلاح مسیرهای اشتباه گذشته نیز در راستای اهداف قانون برنامه پنجم توسعه ضروری است.
به عنوان مثال از سال 1401، صنایعدستی و هنرهای سنتی براساس یک برداشت سطحی و بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای آن در گردشگری و تاثیر متقابل گردشگری بر آن، از نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته تهران حذف شد و برگزاری مستقل آن نیز تاکنون و در عمل ممکن نشده است.
در سالجاری نیز یکبار، تاریخ برگزاری آن از شهریور به آبان
افتاده است. به نظر میرسد بازگشت صنایعدستی و هنرهای سنتی به نمایشگاه سالانه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته تهران در بهمنماه، چنانچه ضرورتا با تغییر نگاه از یک بازارچهفروش به نمایشگاهی با حضور تامینکنندگان مواد اولیه (نظیر چوب، شیشه، چرم و…)، تولیدکنندگان، طراحان بستهبندی، هنرمندان و صادرکنندگان همراه شود، این نمایشگاه بتواند فرصتی برای زنجیره فعالان صنایعدستی و هنرهای سنتی، فعالان اقتصادی و صنعت گردشگری فراهم کند تا فرصتهای اقتصادی نهفته در این بخش را هرچه بهتر کشف و درک کنند.
*نویسنده و پژوهشگر میراث فرهنگی
گردشگری و صنایعدستی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد