26 - 12 - 2021
ظهور تزار جدید بر اسب کاگب
مردان مخوف کاگب، اتحاد شوروی را در پایان جنگ سرد از دست دادند، اما با پوتین دوباره روسیه را گرفتند. این ماموران سازمان اطلاعاتی شوروی سابق، با خشم و حسرت سالهای فلاکتبار یلتسین را مشاهده کردند، برای سرنگونی او و خانوادهاش نقشه کودتا ریختند، اما تنها با ولادیمیر پوتین بود که با صندوق رای، تزار جدید را بر کرسی کرملین نشاندند.
کاترین بلتون، خبرنگار پیشین روزنامه فایننشال تایمز در روسیه، با این روایت از ظهور و قدرتمندشدن پوتین، ما را با زوایای بیشتر تحولات سیاسی روسیه بعد از اتحاد شوروی آشنا می کند. بلتون بهخوبی توانسته است از لابهلای گفتوگو با بانکداران، میلیاردرهای روس، وکلای حقوقی، و افراد پیشین نزدیک به رییسجمهوری روسیه، داستان رسیدن پوتین به کرملین را روایت کند.
پوتین در سالهای پایانی دهه ۸۰ میلادی در آلمان شرقی به عنوان مامور کاگب کار میکرد. بلتون میگوید که او و همکارانش در اواخر حکومت گورباچف میدانستند که شوروی در حال سقوط است و برای محافظت از خود نقشه میریختند. زمانی که پوتین معاون شهرداری پترزبورگ بود، حلقه کاگب آهسته آهسته در صنایع مهمی مانند نفت و کشتیرانی در آن استان رخنه کردند.
بلتون در کتاب خود شرح میدهد که چطور پوتین و ماموران سابق کاگب در سالهای هرج و مرج ریاستجمهوری بوریس یلتسین، سرمایههای دولتی را به شکلی ماهرانه غارت و برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود، با باندهای جنایتکار همکاری میکردند. یک نمونه این ثروتاندوزی، این بود که نفت دولتی با قیمت پایین برای مصرف داخلی را از طریق شرکتهای واسطه در اروپا، به نرخ بالای روز میفروختند. در نیمه اول دهه ۹۰، «ماموران اطلاعات خارجی کاگب سابق، کنترل بخش اعظم صادرات نفتی روسیه را در اختیار داشتند.»برخی باور دارند که پوتین تصادفی به کرملین راه یافت. یلتسین او را فردی کاردان یافت که اول به عنوان نخستوزیر و بعد کاندیدای جانشینی خود معرفی کرد. اما بلتون تصویر پیچیدهتری از به قدرت رسیدن پوتین به دست میدهد. وقتی حلقه کمونیستها و ماموران سابق کاگب نزدیک به یوگنی پریماکوف، نخستوزیر جاهطلب وقت روسیه، با انتشار اسناد فساد خانواده یلتسین میخواستند زمینه سقوط او را مساعد کنند تا پریماکوف جایش را در انتخابات بعدی بگیرد، یلتسین و خانوادهاش برای حفاظت از منافع اقتصادی و سیاسی خود به پوتین روی آوردند.به گفته بلتون، حلقه یلتسین پوتین را یک بوروکرات کاربلد میدانستند که وفادار است. آنها پس از بیماری شدید یلتسین، از ترس کودتای کمونیستهای پیشین که از یلتسین و خانوادهاش متنفر بودند، روی پوتین سرمایهگذاری کردند.نویسنده شرح میدهد که پوتین در دوره اول ریاست جمهوری اعتماد بهنفس لازم را برای مقابله با مشکلات روسیه، از جمله برخورد با شورشیان چچنی، نداشت. حتی یک بار میخواست از قدرت کنار رود، اما ماموران سابق کاگب وفادار به او، از این کار منصرفش کردند.
کتاب توضیح میدهد که پوتین با زندانی کردن میخاییل خودورکوفسکی، میلیاردر قدرتمند و مدیرعامل شرکت نفتی یوکاس، هم توانست جایگاه خود را محکم کند و هم از آنها انتقام بگیرد که از نظر پوتین و حلقه کاگب مسوول فلاکت و فقر در روسیه بودند. خودورکوفسکی شرکت نفتی یوکاس را به کمتر از ۱۵۰ میلیون دلار با رانت دولتی خرید که بعدا ارزش آن به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسید. او ثروت خیرهکننده خود در یوکاس را از فروش نفت ارزان و با یارانه دولتی در بازارهای جهانی به دست آورد.
میلیاردرهای روسی در آغاز با اطمینان کامل قدرت پوتین را به چالش میکشیدند، اما زندانی شدن خودورکوفسکی و ضبط داراییهای او، زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورد. این اشخاص بانفوذ، تسلیم و همدست پوتین شدند.
افراد انگشتشماری هستند که درباره اینکه کاگب چطور پوتین و روسیه را شکل داد، صحبت کردهاند. کاترین بلتون یکی از این افراد است؛ روزنامهنگاری که در کتاب جدید خود با عنوان «مردان پوتین: چطور کاگب روسیه را پس گرفت و در مقابل غرب ایستاد»، مینویسد که پوتین هیچگاه از ماموریت احیای قدرت کاگب پا پس نکشید. بلتون در اثر خود، رد تمامی مشاغل پوتین و حلقه نزدیکانش را از جاسوسی میانپایه در دهه ۱۹۸۰ تا ردههای بالای امنیتی در دهه ۱۹۹۰ و رسیدن به رأس هرم سیاست و تجارت روسیه گرفته است. بلتون معتقد است: آنان سیستمی را ساختهاند که از دستورالعملهای کاگب برای حفظ قدرت، دستکاریکردن میلیاردها دلار جریان پولی و گسترش نفوذ روسیه در غرب استفاده میکند.پوتین با آنکه به فساد و غارتگری خانواده یلتسین و حلقه نزدیک به آن پایان داد، اما سرمایهداران بزرگ وفادار به پوتین بیشتر از دوره یلتسین ثروت به هم زدهاند. اکنون هر چیزی به آنان از سوی کرملین دیکته میشود. آنها وقتی یک فرصت تجاری میبینند، اول از «پاپا» -لقب طعنهآمیز پوتین- اجازه میگیرند.پوتین و حلقه کاگب برای کنترل روسیه نه تنها صنایع استراتژیکی مانند نفت و آهنآلات را در اختیار دارند، بلکه به علت فساد گسترده و سیستم مافیایی اقتصادی، همه چیزهای دیگر هم در چنگشان است. نهادهای دولتی مانند دادگاه و دادستانی پیش از آنکه در خدمت اجرای قانون و حفاظت از حقوق مردم باشند، وسیلهای برای ازمیان برداشتن رقبا و غصب داراییهای آنها هستند. در این کتاب میبینیم که چطور افراد معتمد پوتین، از جمله میلیاردرهای قدرتمند، پس از مخالفت با او مجبور به پذیرش تبعید شدند و شرکتها و داراییهای خود را در روسیه از دست دادند.
نویسنده مینویسد که پوتین و حلقه نزدیک به او، دموکراسی و اصلاحات اقتصادی لیبرال را مسبب فروپاشی و ذلت روسیه میدانستند، و شرح میدهد که چگونه نظام جدید سیاسی مبتنی بر انتخابات و اقتصاد بازار را از درون فاسد و به خود وابسته کردند.در این کتاب میبینیم که پوتین برای گسترش نفوذ در اروپا دست به سرمایهگذاری عظیمی زده است، به صورتی که ثروت میلیاردرهای روسی نزدیک به پوتین در بانکها و بازارهای مالی و مسکن لندن جای مهمی برای خود باز کرده است.نویسنده نشان میدهد که دولتهای غربی چشم خود را بر ورود پولهای کثیف حلقه پوتین میبندند و آنها به راحتی در میان احزاب و نخبگان اقتصادی و سیاسی کشورهایی چون بریتانیا نفوذ میکنند. اکنون سرمایهداران روسی نزدیک به کرملین، به راحتی احزاب دستراستی و فاشیستی مخالف دموکراسی و لیبرالیسم را کمک مالی میکنند و به توسعه نفوذشان در میان رایدهندگان کمک میکنند.یک بانکدار سابق روسی به نویسنده گفته است: «همه چیز در آمریکا قابل خرید است. ما خیلی به ارزشهای غربی باور داشتیم… اما در عمل دیدیم که همه چیز وابسته به پول است، و تمام این ارزشها مطلقا آلوده به ریاکاری و تظاهرند.»
اصلاح قانون اساسی
اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی پوتین خواستار تغییراتی در قانون اساسی روسیه شد که در صورت اجرا، اجازه میدهد او تا سال ۲۰۳۶ میلادی رییسجمهور بماند که در واقع او را به یک تزار در عصر مدرن تبدیل میکند. اما چه بر سر رژیم کاگب روسیه میآید؟ آیا پس از مرگ پوتین به حیات خود ادامه میدهد یا زودتر از او از میان خواهد رفت؟
واقعیت این است که تقریبا هیچ نشانی از فروپاشی قریبالوقوع سیاسی یا درهمشکستن پوتین – حال چه بهواسطه رقبای داخلی یا توطئه خارجی- دیده نمیشود، اما شیوع ویروس کرونا باعث شده پوتین بسیار آسیبپذیرتر از هر زمانی که ناظران میتوانند به خاطر بیاورند، ظاهر شود و محبوبیتش بهشدت کاهش یابد. بلتون در کتاب «مردان پوتین» دراینباره میگوید: پوتین محکوم به تکرار اشتباهات پیشینیان خود در کاگب است و هشدار میدهد: «سختشدن، قانون مردان کاگب پوتین است؛ امری که در عین حال باعث میشود در برخورد با یک تهدید واقعی، شکنندهتر هم باشند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد