2 - 07 - 2018
آبادان و انبوه مشکلاتش
ایمان مصطفایی*- شهر آبادان این روزها بیش از پیش رنگ کهنگی و فرسودگی به خود گرفته است؛ رنگی که با بودن سازمان منطقه آزاد اروند و ساخت و ساز ساختمانهای چندطبقه تجاری و مسکونی در لابهلای خیابانهای تنگ و باریک آن نتوانست جلوهگری نکند و روزبهروز هم بر وسعت آن افزوده میشود. از زیرساختهای کهنه و فرسوده شهر گرفته تا بافت و معماری به هم ریخته آن، همه و همه رنگ و بوی کهنگی سالهای جنگ و پساجنگ را به خود گرفته است.
شوری آب در سال ۱۳۷۹ اولین هشدار جدیای بود برای عدم تغییرات بنیادین و اساسی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر چراکه قطعا عدم توجه کافی برای رفع این معضل پتانسیل تبدیل شدن به فاجعهای عمیق در سالهای پیش رو را به همراه داشت؛ فاجعهای که امروز مردم آبادان و دیار اروند با آن دست به گریبانند.هجوم ریزگردها و سایه سنگین آنها بر سر شهر به رنگ کهنگی این شهر دوچندان افزود. اما باز هم برای ترمیم آن در تمام این سالها، کمترین تلاش و سعی بنیادین صورت نگرفت.بخش کشاورزی بعد از ابعاد انسانی بیشترین آسیبها را به خود دیده است.
نخلها، به مثابه شهروندان آبادان روزبهروز پژمردهتر و مهمترین محصول کشاورزی شهرستان آبادان یعنی «خرما» عقیم و بیبار میشود. بخشی از معضلات زیستی منطقه اروند محصول سالها دست روی دست گذاشتن مسوولان و دولتهای پیشین تا به امروز است؛ از عملی نشدن وعده لولهکشی آب گتوند به آبادان در دوره اصلاحات تا پروژه طرح آبرسانی الغدیر در دولت نهم و دهم که تنها نامی از آن در میان بود که تا به امروز شکل کاربردی آن محقق نشده است.
حضور سازمان منطقه آزاد اروند که میتوانست نوید دهد از شکلگیری آبادانی مدرن و باثبات در عرصه اقتصادی و فرهنگی، تنها به عنوان نمادی از سرمایهداری بخش دولتی نه تنها مسیر رونق و شکوفایی منطقه را هموار نکرد، بلکه با توجه به سیاستهای غلط اقتصادی و عدم کنترل آن در بخشهای مختلف به ایجاد شکاف طبقاتی بین شهروندان دامن زد و در نهایت کمترین خروجی مثبت و بازخورد جدی را برای شهروندان آبادان و خرمشهر به همراه نداشت. طرحهای بلاتکلیف و نیمهتمام شهری، صرف هزینههای کلان فرهنگی در برپایی جشنوارهها و مراسمهایی که هیچ کدام از آنها نتوانست کمترین تاثیری بر تقویت زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی این شهر داشته باشد.
اما این روزها در گرمای بالای ۵۰ درجه سانتیگراد، کمبود آب شرب آشامیدنی، غلظت شوری آب و قطعی مکرر آن در جزیرهای بین بهمنشیر و اروند و عبور کارون بزرگ از آن، ازدحام مردم در بیمارستانها و درمانگاهها به علت هجوم ریزگردها و گرد و غبار، با مقیاس ۵۰ برابر حد مجاز، عدم نوسازی زیرساختهای شهری و ترمیم بافتهای فرسوده، دامن زدن به شکاف اقتصادی بین شهروندان میتواند زنگ خطری جدی باشد برای مردم و مسوولان؛ زنگی که اگر صدای آن به موقع شنیده نشود میتواند فجایع و بحرانی جبرانناپذیر ایجاد کند.
*روزنامهنگار
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد