20 - 01 - 2025
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
ابراهیم خوشگفتار*
موضوع انرژی و ناترازیهای موجود که صادقانه با پذیرش و در میان گذاشتن مشکلات با مردم همراه شده گام ارزشمندی در سیاستگذاری کشور است. در شرایط فعلی در حوزههای مختلف انرژی دچار ناترازی هستیم. این ناترازی دلایلی دارد و راهکارهایی که در دنیا تجربه و اجرا شده سالهاست در قوانین و گفتار و برنامههای وزرا طرح میشود ولی در عمل اقدام اجرایی موثری مشاهده نمیشود. سالهاست هوا آلوده است و با وجود اینکه در تمامی شعارهای انتخاباتی به حل مشکل آلودگی اشاره میشود، در عمل اقدامی جز تعطیلی روزهای آلوده مشاهده نمیشود.
– به اعتقاد من اولین مشکل ضعف مدیریت متولیان این حوزه است. طبق اطلاعات و برنامهریزی و برنامههای پیشبینی شده مقامات وزارت نیرو از سال95 میدانستند که در سالهای آینده به چه میزان برق نیاز داریم و با وجود آن هیچ اقدامی نکردند و تمام توان و هدفشان را در جهت خروج سرمایهگذاری در تولید برق گذاشتند و امروز این بحران دستاورد مدیران سالهای1390 تا 1403 است.
– مشکلات انرژی با وجود وضعیت حادی که به همراه آورده است، تنها زمانی که کشور درگیر تبعات میشود مرکز توجه سیاستگذاری شده و سپس به فراموشی سپرده میشود. سال1392 با ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی تاکید بر کاهش شدت انرژی از موارد مورد توجه و تاکید بود و اجرای این ابلاغیه باید به ضرورت کشور تبدیل میشد همانطور که در برنامههای چهارم، پنجم و ششم توسعه نیز بر آن تاکید شد اما در اجرا سیاستهایی که منجر به بهینهسازی انرژی شود با موفقیت به اجرا در نیامد به طوری که با وجود روند کاهشی شاخص شدت مصرف انرژی در جهان، در ایران روند افزایشی است و رتبه نخست دنیا را به دست آوردهایم. شدت مصرف انرژی در ایران دو برابر میانگین دنیا، ۱۵برابر کشور ژاپن و دو و نیم برابر کشور چین است. چه اقداماتی میتوانستیم انجام بدهیم که بیتوجهی به آنها منجر به بروز این نتایج شده است؟
– باید نیروگاههای سیکل باز به منظور کاهش مصرف سوخت تبدیل به سیکل ترکیبی میشد. از سال92 تا امروز امکان اجرای 30واحد بخار وجود داشت. هر واحد قادر بود 160مگاوات ظرفیت جدید با صرفهجویی روزانه یکمیلیون مترمکعب گاز بدون مصرف سوخت اضافی، به شبکه برق کشور تزریق کند و متاسفانه به دلیل عدم هماهنگی وزارت نیرو و نفت توسعه این پروژهها در اجرا متوقف شد زیرا آن بخش از سرمایهگذارانی که ورود کرده و توسعه واحدهای خود را اجرایی کردند، با وجود تاکید قانون و قرارداد، اقدامی در جهت تعهد دولت در قبالشان صورت نگرفت.
– بیش از 40درصد نیروگاههای کشور دارای راندمان پایینتر از 30درصد و با مصرف آب و سوخت بالا هستند. در صورتی که بهرهوری انرژی اهمیت داشت، نیروگاههای فرسوده باید از مدار خارج و نیروگاههای با بازده بالا که داخلی هستند جایگزین میشدند. سیاستی که اجرایی نشد و بخشی از نتایج کمبود برق فعلی در اثر عدم اجرای سیاستهایی اینچنین به وجود آمده است.
– در بخش انجام اقداماتی در جهت کاهش مصرف سوخت سالهاست اعلام میشود بین 2 تا 4میلیارد دلار باید بنزین وارد کنیم تا سوخت خودروها را تامین کنیم. همزمان با واردات بنزین و کمبود سوخت اعلام رسمی میشود که امکان تامین بنزین نداریم و از آن طرف عمده واردات خودرو و تبلیغات سطح شهر مربوط به خودروهای پرمصرف و جاگیر با مصرف بالاست که نتیجه آن ترافیک بیشتر و نیاز به فضای پارکینگ بزرگتر است. این مثال یکی از نمادهای شیوه تصمیمگیری است.
– ۷میلیون خودرو از ۲۷میلیون خودروی شمارهگذاری شده، ۱۱میلیون موتورسیکلت از مجموع ۱۳میلیون موتورسیکلت و ۸۰درصد ناوگان حمل بار و مسافر در کشور فرسوده هستند. خودروهای وارداتی جدید براساس استانداردهای روز دنیا نیست و مصرف بالایی دارند. در حالی که با وجود نداشتن بنزین، واردات خودروی پر مصرف توجیهپذیر نیست.
– توسعه شبکه گازرسانی به خانهها که از گذشته روی آن سرمایهگذاری قابلتوجهی صورت گرفت، اشتباه بود و همچنان به این اشتباهات ادامه میدهیم. در حالی که بحران تابستان کمبود برق و در زمستان کمبود گاز بخشی از این سیاست بوده و این سیاست همچنان در دست اقدام در روستاهاست. تامین گاز بدون رعایت اصول نوع ساختمانسازی و اصول ماده19 بخش دیگری از اشتباهات سیاستگذاری است.
– عدم توجه به ارزش انرژی در کشور و بهره بردن از منابع انرژی اولیه بدون خلق ارزشافزوده از مهمترین بخشهای دیگر اشتباهات سیاستگذاری است. در دنیا بازیافت حرارت از کورههای تولیدی سیمان فولاد و… یکی از عوامل بالا بردن راندمان و کاهش مصرف سوخت است. این در حالی است که در کشور ما سالهاست فقط مطالعه و مذاکره شده و هیچ اقدام عملیاتی صورت نگرفته است. دلیل اصلی آن نرخ نازل سوخت و برق برای کارخانجات سیمان و فولاد و… بوده است. این در حالی است که در بعضی موارد میتوان تا 25درصد از برق کارخانه را از بازیافت حرارت تامین کرد.
– استفاده از خروجی حرارت نیروگاههای کوچکمقیاس و توربو کمپسورهای نفت و گاز قادر است حداقل 4000مگاوات تولید برق بدون سوخت که آلودگی هوا در پی ندارد، به همراه داشته باشد. سالهاست این توان در کشور وجود دارد ولی نرخ پایین سوخت و عدم هماهنگی دستگاهی وزارت نیرو و نفت منجر شده است این مهم مغفول بماند.
– با تاکید بسیار زیادی که بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر از سال1392 معطوف شده است، فقط نزدیک به 600 مگاوات نیروگاه خورشیدی پس از 10 سال نصب و راهاندازی شد. این در حالی است که در همین مدت در دنیا انقلابی در تولید برق خورشیدی اتفاق افتاد. متاسفانه کسانی که سرمایهگذاری کردند نیز سالها برای دریافت صورت وضعیت فروش برق خود با مشکل روبهرو بودند.
در مجموع میتوان اظهار داشت مدیریت انرژی در کشور به بحرانخورده و راهی جز اقدام براساس اصول عقلانی باقی نمانده و باید روشهای گذشته را کنار بگذاریم و از سوی دیگر باید تمامی سازمانهای درگیر مساله، مردم و دولتمردان دست در دست از این سرمایه ملی حفاظت کنیم. مصرف بهینه و جلوگیری از هدررفت منابع وظیفهای ملی است. ما در قبال آیندگان مسوولیم و باید نقش شایسته خود را در سطح فردی و ملی ایفا کنیم.
*رییس سابق و عضو کنونی سندیکای تولیدکنندگان برق
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد