20 - 12 - 2023
آثار تغییرات اقلیمی بر زنجیره تامین مواد غذایی خاورمیانه و شمال آفریقا
طی چند سال گذشته، جهان شاهد افزایش بیسابقه رویدادهای شدید مرتبط با تغییرات آبوهوا بوده که منجر به اختلال در سطوح مختلف زنجیره تامین شده است. در کشورهایی که دما از قبل بسیار بالا بوده است، مانند منطقه منا، افزایش دما میتواند تاثیر فوریتری بر محصولاتی داشته باشد که تحمل گرمای کمتری دارند. منطقه منا، یک کانون تغییرات اقلیمی است و مدلهای اقلیمی، دما را در این منطقه ۲۰ درصد بالاتر از میانگین جهانی پیشبینی میکنند. این منطقه در حال حاضر کمآبترین منطقه در جهان است و پیشبینی میشود در این منطقه افزایش دما منجر به خشکسالیهای شدیدتری شود. بیش از ۶۰ درصد از جمعیت منطقه دسترسی بسیار کمی به آب آشامیدنی دارند و ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیبپذیر است. همچنین از آنجایی که ۷۰ درصد تولیدات کشاورزی خاورمیانه و شمال آفریقا از طریق دیم انجام میشود، این منطقه به شدت در برابر تغییرات دما و بارندگی ناشی از تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر است. از سوی دیگر، پیشبینی میشود جمعیت این منطقه تا سال ۲۰۷۰ دو برابر شود و اثر ترکیبی این دو روند میتواند منجر به افزایش وابستگی واردات به مواد غذایی و آسیبپذیری کل منطقه در برابر شوکهای جهانی و افزایش مهاجرت در داخل و از کشورهای فقیر منطقه شود.
براساس شرایط خاص در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و آسیبپذیری در مقابل رویدادهای آبوهوایی، اقداماتی برای مقابله با خشکسالی، افزایش بهرهوری کشاورزی، تنوع بخشیدن به کشاورزی، بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی و ایجاد تغییرات عمده اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی برای ایجاد تابآوری ضروری به نظر میرسد.
طی دهههای اخیر، انتشار گازهای گلخانهای با استفاده مداوم و نابرابر انرژی، به کارگیری زمینها و تغییر کاربری آنها، شیوههای زندگی و الگوهای مصرف و تولید در مناطق مختلف، میان کشورها و درون کشورها افزایش یافته است. متعاقبا تغییرات آبوهوایی ناشی از این فعالیتها، بر بسیاری از الگوهای دمایی و آبوهوایی در سراسر جهان تاثیر میگذارد؛ این امر منجر به اثرات نامطلوب گستردهای بهخصوص بر زنجیره تامین غذا شده است. در واقع با گرمتر شدن متوسط دمای جهانی، سازگاری زنجیره تامین غذا با آن بهطور فزایندهای دشوارتر و پرهزینه میشود. در کشورهایی که دما از قبل بسیار بالا بوده است مانند منطقه منا (منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا)، تاثیر افزایش دما میتواند با سرعت بیشتری باشد.
این تاثیر بر بخشهای مختلف زنجیره تامین قابل مشاهده است: در مرحله تامین مواد اولیه، تغییرات آبوهوایی (مانند دما، بارندگی و زمان یخبندان) میتواند فصل رشد را طولانیتر کند و امکان کشت، داشت و برداشت را دشوار کند. در مرحله ذخیرهسازی، اگر شرایط آبوهوایی مناسب نباشد، آلودگی باکتریایی و قارچی شایع خواهد بود. همچنین مرحله توزیع و دسترسی به بازار نیز میتواند بهطور قابلتوجهی تحتتاثیر تغییرات محیطی قرار گیرد؛ انواع رویدادهای آبوهوایی مانند سیلها میتوانند زیرساختها، ارتباطات، جریان انرژی، شبکههای جادهای و تجارت مواد غذایی را مختل کنند که معمولا منجر به از دست رفتن مواد غذایی میشود. مرحله مصرف نیز به شدت متاثر است؛ نه تنها برای کشاورزان کوچک که معیشتشان مستقیم در گرو رویدادهای آبوهوایی است، بلکه ممکن است با تاثیر بر کمیت و کیفیت غذاهای موجود، جامعه را با ناامنی غذایی مواجه کند.
علاوه بر تاثیر رویدادهای آبوهوایی بر زنجیره تامین مواد غذایی، روشی که امروزه اغلب برای تولید مواد غذایی به کارگرفته میشود، بخش بزرگی از مشکل است. افزایش تولید و مصرف مواد غذایی، تغییرات محیطی جهانی را تسریع میکند بهطوری که سیستم غذایی جهانی مسوول حدود یکسوم از انتشار گازهای گلخانهای است.
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، یک کانون تغییرات اقلیمی است و مدلهای اقلیمی، دما را در این منطقه ۲۰ درصد بالاتر از میانگین جهانی پیشبینی میکنند. این منطقه در حال حاضر کمآبترین منطقه در جهان است و پیشبینی میشود در این منطقه افزایش دما منجر به خشکسالیهای شدیدتری شود. بیش از ۶۰ درصد از جمعیت منطقه دسترسی بسیار کمی به آب آشامیدنی دارند و ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیبپذیر است. همچنین از آنجایی که ۷۰ درصد تولیدات کشاورزی خاورمیانه و شمال آفریقا از طریق دیم انجام میشود، این منطقه به شدت در برابر تغییرات دما و بارندگی ناشی از تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر است. از سوی دیگر، پیشبینی میشود جمعیت این منطقه تا سال ۲۰۷۰ دوبرابر شود و اثر ترکیبی این دو روند میتواند منجر به دو پیامد شود: ۱- افزایش وابستگی واردات به مواد غذایی و آسیبپذیری کل منطقه در برابر شوکهای جهانی و ۲- افزایش مهاجرت در داخل و از کشورهای فقیر منطقه.
منطقه منا از نظر شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار ناهمگون است. در بین کشورهای این منطقه، کشورهای با درآمد کم و متوسط همچون الجزایر، جیبوتی، مصر، ایران، عراق، اردن، لبنان، لیبی، مراکش، سوریه، تونس، یمن، کرانه باختری و غزه، بسیار آسیبپذیر هستند. در واقع به دلیل ترکیب عواملی چون کمبود آب و بارش، رشد بالای جمعیت، تمرکز جغرافیایی جمعیت، بیثباتی اقتصادی و سیاسی، حکمرانی ضعیف و سرمایههای مالی کم، این منطقه پرتنشترین منطقه در جهان است.
براساس شرایط خاص در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و آسیبپذیری در مقابل رویدادهای آبوهوایی، اقداماتی برای مقابله با خشکسالی، افزایش بهرهوری کشاورزی، تنوع بخشیدن به کشاورزی، بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی و ایجاد تغییرات عمده اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی برای ایجاد تابآوری ضروری به نظر میرسد.
برخی از این اقدامات از جنس سیاستگذاری و برنامههای بلندمدت هستند، مانند بهبود توان اقتصادی، افزایش کارآمدی دولتها، توسعه زنجیره تامین مواد غذایی با هدف متنوعسازی تولید محصولات، سیاستگذاری برای مدیریت زنجیره تامین سبز و اقتصاد چرخشی، به کارگیری مدیریت ریسک آبوهوا در سیستمهای غذایی، برنامهریزی دولتها برای ایجاد یکپارچگی و هماهنگی در میان بخشها و بین ذینفعان، بهکارگیری رویکردهایی مرتبط با افزایش کیفیت معیشت محلی و تابآور کردن جوامع محلی همچون کارآفرینی روستایی، توسعه اجتماعات محلی و توانمندسازی و افزایش آگاهی عمومی.
برخی دیگر از این اقدامات با زنجیره تامین مرتبط هستند، مانند: تامین نهادهها و تولید از طریق سازگار کردن کشاورزی با تغییرات اقلیمی؛ مدیریت تقاضای آب، تغییر الگوی کشت، روشهای کشاورزی هوشمند و دیجیتال، آموزش و توانمندسازی کشاورزان؛ مرحله تولید و فرآوری: افزایش تابآوری تولیدکنندگان از طریق بیمههای اجتماعی، توانمندسازی و حمایتهای اجتماعی و مالی و تنوعبخشی به تولید منابع؛ مرحله ذخیرهسازی، توزیع و خردهفروشی مواد غذایی؛ فراهم کردن زیرساختهای مناسب نگهداری و حمل ونقل؛ مرحله مصرف: تضمین امنیت غذایی مصرفکنندگان فقیر از طریق شبکههای حمایت اجتماعی، حفظ ذخایر استراتژیک غذایی و بهبود در سیستمهای ذخیرهسازی و عرضه مواد غذایی و جلوگیری از هدررفت مواد غذایی
تغییر آبوهوا و اقلیم در جهان امروز
انتشار گازهای گلخانهای، بیتردید باعث گرم شدن کره زمین شده است، بهطوری که دمای سطح زمین طی سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۱ به ۱/۱ درجه سانتیگراد بالاتر از متوسط سالهای ۱۸۵۰-۱۹۰۰ رسیده است. همچنین این احتمال وجود دارد که گرمایش در طول قرن بیست و یکم از ۵/۱ درجه سانتیگراد فراتر رود. انتشار گازهای گلخانهای با استفاده مداوم و نابرابر انرژی، استفاده از زمین و تغییر کاربری آن، شیوههای زندگی و الگوهای مصرف و تولید در مناطق مختلف، بین کشورها و درون کشورها افزایش یافته است. تغییرات آبوهوایی ناشی از فعالیتهای انسان بر بسیاری از تغییرات آبوهوایی در سراسر جهان تاثیر میگذارد؛ این امر منجر به اثرات نامطلوب گستردهای بر امنیت غذا و آب، سلامت انسان و اقتصاد و جامعه و خسارات و زیان به طبیعت و مردم شده است. در واقع تغییرات آبوهوا تهدیدی برای رفاه انسان و سلامت سیاره زمین است و در حال حاضر پنجره فرصت برای کاهش این تهدید و تضمین آیندهای پایدار و قابل زندگی برای همه به سرعت در حال بسته شدن است.
این واقعیت در حالی است که جوامع آسیبپذیری که در طول تاریخ کمترین سهم را در تغییرات آبوهوایی کنونی داشتهاند بهطور نامتناسبی تحت تاثیر قرار میگیرند و هماکنون در جهان بین ۳/۳ تا ۶/۳ میلیارد نفر در مناطقی زندگی میکنند که در برابر تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر هستند. بسیاری از این افراد در تولید مواد غذایی به خصوص کشاورزی فعالیت میکنند.
در حالی که کاهش انتشار گازهای گلخانهای، به ویژه انتشار دیاکسیدکربن از مهمترین راهحلها برای جلوگیری از تغییر آبوهوا و اقلیم است، این هدف در سطح بین دولتها به اجماع دست نیافته است. با توجه به گزارشهای اخیر، باید پذیرفت که سیاست کاهش تغییرات آبوهوا تا حد زیادی شکست خورده است. در نتیجه، تاثیرات تغییر اقلیم به شدت بر اقتصادها و جوامع اثر میگذارد. تغییر اقلیم با چندین نگرانی امنیتی مانند امنیت انسانی، امنیت غذایی و امنیت انرژی مرتبط است.
تغییر آبوهوا و اقلیم و زنجیره تامین مواد غذایی
زنجیره تامین مواد غذایی زیرمجموعهای از یک سیستم اجتماعی-اکولوژیکی گستردهتر است که میتوان آن را به عنوان شبکهای از سازمانها تعریف کرد که در فرآیندها و فعالیتهای مختلف تولید محصولات غذایی که خلق ارزش میکنند، درگیر است و شامل فعالیتهایی از تولید تا مصرف میشود. در واقع تمام فعالیتهای مربوط به تامین مواد اولیه و تولید و فرآوری در ابتدای زنجیره تامین مواد غذایی قرار میگیرد و توزیع، فروش و مصرف در انتهای زنجیره قرار دارند و در این میان، زیرساختها و نهادهایی مانند لجستیک، شبکه حملونقل، سوخت، اطلاعات و ارتباطات، خدمات بانکی، برق و آب نقش مهمی در به هم پیوستن اجزای این زنجیره دارند.
زنجیره تامین مواد غذایی از مرحله تولید تا مصرف به شدت متاثر از تغییر آبوهوا و اقلیم است. به خصوص در مرحله تامین مواد اولیه و تولید که مرتبط با بخش کشاورزی است، هرگونه بیثباتی میتواند کل چرخه را با مشکلات جدی مواجه کند. گرم شدن کره زمین بر الگوهای آبوهوا تاثیر میگذارد و باعث موج گرما، بارندگی شدید و خشکسالی میشود. تغییرات اقلیمی و رویدادهای شدید ناشی از آن مانند سیل، آتشسوزی، خشکسالی و طوفان در ۵۰ سال گذشته پنج برابر شده است. در سال ۲۰۲۰ برنامه جهانی غذای سازمان ملل تخمین زد که ۲۶۵ میلیون نفر به دلیل بالای مرتبط با آبوهوا با کمبود شدید مواد غذایی مواجه خواهند شد. طی چند سال گذشته، جهان شاهد افزایش بیسابقه رویدادهای شدید مرتبط با تغییرات آبوهوا بوده است که منجر به اختلال در سطوح مختلف زنجیره تامین شده است. به عنوان مثال، چین در سال ۲۰۲۲ موج گرمای بیسابقهای را تجربه کرد که منجر به کاهش تولید مواد غذایی، افزایش قیمت و کمبود مواد غذایی در زنجیرههای تامین غذای محلی و جهانی شد. ایتالیا همچنین به خاطر شدیدترین خشکسالی ۷۰ سال گذشته، با کمبود مواد غذایی مواجه بود. علاوه بر این، پاکستان بدترین سیل را در تاریخ خود تجربه کرد که منجر به خسارت حداقل ۱۰ میلیارد دلار آمریکا شد. نمونههای دیگر از حوادث شدید و تاثیر بر زنجیره تامین شامل آتشسوزی فاجعهبار ۲۰۲۱ نیویورک، زمینلرزههای هائیتی، جاوه شرقی، فوکوشیاما و میاگی و سونامیهای مولوکای و توکیو است.
تا یک محدوده دمایی خاص، افزایش دما و دیاکسیدکربن میتواند برای محصولات مفید باشد، اما افزایش دما باعث تسریع تبخیر و تعرق گیاهان و خاک میشود و همچنین باید آب کافی برای رشد محصولات وجود داشته باشد. برای مناطقی از جهان که در حال حاضر محدودیت آب دارند، تغییرات آبوهوا بهطور فزایندهای اثرات نامطلوبی بر تولید کشاورزی از طریق کاهش ذخایر آب، افزایش حوادث شدید مانند سیل و طوفانهای شدید، استرس گرمایی و افزایش شیوع آفات و بیماریها ایجاد میکند.
بالاتر از یک نقطه معین از گرم شدن (به ویژه بالاتر از افزایش ۲ درجه سانتیگراد در دمای متوسط جهانی) سازگاری با آن بهطور فزایندهای دشوارتر و پرهزینه میشود. در کشورهایی که دما از قبل بسیار بالا بوده است، مانند کمربند ساحل آفریقا یا جنوب آسیا، افزایش دما میتواند تاثیر فوریتری بر محصولاتی مانند گندم داشته باشد که تحمل گرمای کمتری دارند.
حدود ۸۰ درصد از جمعیت جهان که بیشتر در معرض خطر کممحصولی و گرسنگی ناشی از تغییرات آبوهوایی هستند، در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی زندگی میکنند، جایی که خانوادههای کشاورز بهطور نامتناسبی فقیر و آسیبپذیر هستند.
خشکسالی شدید ناشی از الگوی آبوهوای النینو یا تغییرات آبوهوایی میتواند میلیونها نفر را به فقر بکشاند، چراکه کشاورزان اغلب در آستانه فقر زندگی میکنند و همچنین افزایش قیمت مواد غذایی تاثیر زیادی بر مصرفکنندگان شهری فقیر دارد. در واقع کاهش بازده محصولات غذایی، به ویژه در ناامنترین مناطق جهان افراد بیشتری را به سمت فقر سوق خواهد داد و در نتیجه تخمین زده میشود که ۴۳ میلیون نفر در آفریقا به تنهایی تا سال ۲۰۳۰ به زیر خط فقر سقوط کنند.
در حالی که چنین رویدادهایی میتواند کسبوکار در صنایع مختلف را مختل کند، رویدادهایی که صنعت غذا را تحت تاثیر قرار میدهند، میتوانند پیامدهای گستردهای داشته باشند. اینها شامل اختلالات مستقیم در عرضه مواد غذایی و کمبود مواد غذایی در مناطق مختلف و همچنین اختلالات غیرمستقیم میشود که بر چندین صنعت دیگر مانند داروسازی، نساجی، گردشگری، مواد شیمیایی و نوشیدنیها نیز تاثیر میگذارد که این صنایع برای مواد خام به صنایع غذایی متکی هستند. در این میان کشاورزی نسبت به آبوهوا و تغییرات آن بسیار حساس است؛ تغییرات آبوهوایی (مانند دما، بارندگی و زمان یخبندان) میتواند فصل رشد را طولانیتر کند یا امکان کشت محصولات مختلف را در برخی از مناطق فراهم کند، اما در مناطق دیگر فعالیتهای کشاورزی را نیز دشوارتر میکند.
قرار گرفتن در معرض تغییرات و شوکها به ویژه برای کشاورزی دیم و مالکان خرد (یعنی خانوارهایی با کمتر از ۵ هکتار) که اکثریت تولید غذای جهان (۵۷ درصد) را تشکیل میدهند و عمدتا به منابع طبیعی در دسترس محلی متکی هستند، مشهود است. در برخی موارد (به عنوان مثال بیماری و آفات)، اقلام غذایی فردی ممکن است تحت تاثیر قرار گیرند، در حالی که پدیدههای دیگر (به عنوان مثال خشکسالی، سیل و بینظمی الگوهای دما و بارش) ممکن است باعث کاهش در کل بخشهای تولید غذا شود. همچنین در زنجیره تامین مواد غذایی، تولید، ذخیرهسازی، فرآوری، توزیع، خردهفروشی و مصرف مواد غذایی همگی در معرض انواع گستردهای از تغییرات محیطی هستند. تغییرپذیری و اختلالات محیطی نه تنها به صورت سیل، خشکسالی و گرمای شدید (یعنی تغییرپذیری آبوهوا) بلکه به صورت مخاطرات طبیعی، آفات، بیماری، شکوفههای جلبکی، سفید شدن مرجانها و آفالتوکسینها آشکار میشوند.
در مورد ذخیرهسازی، کشاورزان معیشتی که فصلهای رشد محدودی دارند، به محصولات ذخیرهشده وابسته هستند. اگر شرایط نگهداری به اندازه کافی خشک نباشد، آلودگی باکتریایی و قارچی شایع خواهد بود. بهطورکلی، دماهای بالاتر و تغییرات در الگوهای بارندگی میتواند باعث افزایش بروز باکتریها، ویروسها، انگلها و قارچها و بیماریهای مرتبط با آنها در مواد غذایی ذخیرهشده شود. سیل و بالا آمدن سطح آب دریاها میتواند آلودگی آب را افزایش دهد و منجر به افزایش بیماریهای ناشی از آب و مواد شیمیایی در منابع غذایی شود.
توزیع و دسترسی به بازار نیز میتواند بهطور قابل توجهی تحت تاثیر تغییرات محیطی قرار گیرد. انواع رویدادهای آبوهوایی مانند سیلها میتوانند زیرساختها، ارتباطات، جریان انرژی، شبکههای جادهای و تجارت مواد غذایی را مختل کنند که معمولا منجر به از دست رفتن مواد غذایی میشود. علاوه بر این، رویدادهای شدید آبوهوایی با آسیب رساندن به زیرساختهای موجود یا کند کردن حملونقل مواد غذایی، توزیع مواد غذایی را مختل میکند که میتواند خطر آسیب، فساد یا آلودگی مواد غذایی را افزایش دهد.
مصرف ممکن است تحت تاثیر اختلالات محیطزیستی از طریق تغییر دسترسی، مقرون به صرفه بودن و مقبولیت مواد غذایی باشد. برای کشاورزان معیشتی، چنین تغییراتی ممکن است مستقیما بر کمیت و کیفیت غذاهای موجود برای مصرف خانوار تاثیر بگذارد. کاهش درآمد و قیمت بالاتر مواد غذایی میتواند پیامدهای مهمی برای تغذیه داشته باشد، قدرت خرید غذا را محدود کند و منجر به تغییر در مصرفهای غذایی به ویژه تغییر به سمت مصرف غذاهای ارزانتر و بسیار فرآوریشده شود. اختلالات محیطی میتواند توانایی تهیه غذا یا جذب کامل مواد مغذی از غذای مصرفشده را محدود کند که اغلب منجر به نتایج تغذیهای خطرناکی خواهد شد (به عنوان مثال، کوتاهقدی در دوران کودکی).
اثرات متقابل تغییر آبوهوا و اقلیم و تولید مواد غذایی
گرم شدن کره زمین بر الگوهای آبوهوا تاثیر میگذارد و باعث موج گرما، بارندگی شدید و خشکسالی میشود. این رویدادها تاثیر مستقیمی روی زنجیره تامین مواد غذایی خواهد داشت. در عین حال، روشی که امروزه اغلب برای تولید مواد غذایی به کارگرفته میشود، بخش بزرگی از مشکل است.
اخیرا تخمین زده شده که سیستم غذایی جهانی مسوول حدود یکسوم از انتشار گازهای گلخانهای است. مطالعات تایید میکنند که امنیت غذایی جهانی و تغییرات آبوهوایی شبکهای از وابستگیهای متقابل پیچیده ایجاد میکند. از یک سو، تغییرات آبوهوایی پیامدهای جدی برای امنیت غذایی دارد، از سوی دیگر افزایش تولید مواد غذایی، تغییرات محیطی جهانی را تسریع میکند. علاوه بر این، سیستمهای غذایی ملی در برابر بحرانهای جهانی بسیار آسیبپذیر هستند. افزایش قیمت نفت هزینههای تولید مواد غذایی (مانند کود و حملونقل) را افزایش میدهد.
میانگین انتشار گازهای گلخانهای به ازای هر کیلوگرم غذا را برای محصولات انتخابشده و در هر مرحله از زنجیره تامین نشان میدهد. همانطور که این شکل نشان میدهد، محصولات در شدت انتشار گازهای گلخانهای تفاوت زیادی دارند؛ شدت انتشار گازهای گلخانهای گوشت گاو بهطور قابلتوجهی بالاتر از سایر محصولات است.
اثرات تغییر آبوهوا و اقلیم بر زنجیره تامین مواد غذایی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا)
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا یک کانون تغییرات اقلیمی است و مدلهای اقلیمی، دما را در این منطقه ۲۰ درصد بالاتر از میانگین جهانی پیشبینی میکنند.
این منطقه در حال حاضر کمآبترین منطقه در جهان است و پیشبینی میشود در این منطقه افزایش دما منجر به خشکسالیهای شدید و شدیدتر شود.
همچنین بیش از ۶۰ درصد از جمعیت منطقه دسترسی بسیار کمی به آب آشامیدنی دارند و ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیبپذیر است.
از آنجایی که ۷۰ درصد تولیدات کشاورزی خاورمیانه و شمال آفریقا از طریق دیم انجام میشود، این منطقه به شدت در برابر تغییرات دما و بارندگی ناشی از تغییرات آبوهوایی آسیبپذیر است.
منطقه منا از آغاز تمدن همواره به کشاورزی و شرایط اقلیمی وابسته بوده است. با این حال، روندهای اقلیمی و جمعیتی موجود تردیدهای جدی را در مورد ظرفیت آن برای حفظ جمعیت و اقتصاد محلی در آینده ایجاد میکند. از یک سو، تغییرات آبوهوایی احتمالا تا پایان قرن حاضر بین ۱۵ تا ۴۵ درصد دیگر از ظرفیت آب را کاهش میدهد که در حال حاضر بهطور چشمگیری کم است.
از سوی دیگر، پیشبینی میشود جمعیت این منطقه تا سال ۲۰۷۰ دو برابر شود و اثر ترکیبی این دو روند ممکن است دو گونه باشد: ۱- افزایش وابستگی وارداتی به مواد غذایی و آسیبپذیری کل منطقه در برابر شوکهای قیمتی جهانی و ۲- افزایش مهاجرت در داخل و از کشورهای فقیر منطقه.
بدیهی است که این پیامدها میتواند در کشورهای منا با توجه به سطح درآمد در هر کشور متفاوت باشد. در واقع، منطقه منا از نظر شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار ناهمگون است. در بین کشورهای منطقه منا، کشورهای با درآمد کم و متوسط همچون الجزایر، جیبوتی، مصر، ایران، عراق، اردن، لبنان، لیبی، مراکش، سوریه، تونس، یمن، کرانه باختری و غزه، بسیار آسیبپذیر هستند. دلیل این آسیبپذیری، توانایی کمتر آنها برای سازگاری با تغییرات پیچیده محیطزیستی است؛ عوامل نهادی و اجتماعی- اقتصادی مانند بیثباتی سیاسی، حکمرانی ضعیف، سرمایههای مالی کم و تحرک عوامل تولید و غیره. جمعیت این کشورها حدود ۴۴۴ میلیون نفر در سال ۲۰۱۷ بوده است که ۸۵ درصد از کل جمعیت منطقه و ۹۵ درصد از جمعیت روستایی را تشکیل میدهد، یعنی ساکنانی که معیشت آنها بسیار پایین است و بهطور کلی، بیشتر متکی به منابع محیطی هستند.
در واقع، به دلیل ترکیب عواملی چون کمبود آب و بارش، رشد بالای جمعیت و تمرکز جغرافیایی جمعیت، این منطقه پرتنشترین منطقه در جهان است.
اثرات مرتبط با تغییرات آبوهوا به ویژه در بخش کشاورزی بسیار چشمگیر است که شامل کاهش بهرهوری محصولات کشاورزی، بیابانزایی، قرار گرفتن در معرض سیل، افزایش کمآبی، تامین ناکافی آب و غلات برای تولید دام میشود. این در حالی است که در منطقه منا، بخش کشاورزی کمتر از ۱۰ درصد از کل ارزش افزوده را تولید میکند، اما ۲۲ درصد از کل اشتغال را تشکیل میدهد، سهمی که در میان زنان به ۳۱ درصد نیز افزایش مییابد. علاوه بر این، حدود ۷۰ درصد از فقرا در مناطق روستایی زندگی میکنند. بنابراین کشاورزی قطعا برای نتایج توسعه گروههای جمعیت ضعیفتر و فقیرتر، یعنی زنان، کشاورزان کوچک و کارگران کشاورزی، استراتژیک است. نقش کشاورزی برای پایداری زیست محیطی، امنیت غذایی، ثبات اجتماعی- سیاسی و مهاجرت نیز حیاتی است.
براساس مطالعات، به نظر میرسد مقدار بارندگی، الگوهای دما و آبوهوا از مهمترین عوامل در کشاورزی، تولید غذا و امنیت غذایی هستند. علاوه بر این، تحلیلها نشان میدهد که کشورهای تابآورتر در مقابل امنیت غذایی کشورهایی هستند که درآمد سرانه بالاتری دارند. بنابراین میتوان گفت که این موضوع، اهمیت توسعه اقتصادی را نشان میدهد. در واقع مشکلات نهادی از جمله رفاه، دموکراسی، آزادی اقتصادی، پاسخگویی دولت، ثبات سیاسی، کارایی دولت، کیفیت نظارتی، حاکمیت قانون و کنترل فساد در این منطقه باعث تشدید اثرات تغییرات آبوهوایی و تغییر اقلیم میشود. این دو عامل تغییر اقلیم و مشکلات اقتصادی و نهادی در کنار هم وضعیت ناامنی غذایی در منطقه منا را بسیار پیچیده کرده است؛ بهطوری که در سال ۲۰۲۰ سهم منا از ناامنی غذایی حاد در جهان ۲۰ درصد بود (در مقایسه با سهم ۶ درصدی آن از جمعیت) که بهطور نامتناسبی بالاست.
پیشبینی میشود که اقلیم این منطقه که عمدتا خشک تا بسیار خشک است، در حال تغییر است و این تغییر ادامه خواهد داشت و کمبود آب شیرین به احتمال زیاد حداقل برای یک نسل (یعنی تا سال ۲۰۵۰) در منا باقی خواهد ماند. رقابت بین مصارف مختلف آب در حال زیاد شدن است؛ رقابت بخش کشاورزی برای با صنعت و سایر بخشها. امنیت غذایی به طور فزایندهای تحت تاثیر این تغییرات است. به این دلیل که مواد غذایی واردشده مکانیسمی برای کاهش مصرف واقعی آب در منطقه مناست که میتواند منجر به واردات مواد غذایی گسترده شود. با این حال، یک نگرانی غالب، وابستگی زیاد و فزاینده آن به بازارهای بینالمللی برای محصولات غذایی اصلی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد