11 - 03 - 2025
آرامش؛ حلقه گمشده بازار
گروه بورس- بازار سرمایه این روزها بیش از هر زمان دیگری در جستوجوی ثبات و آرامش است. حجم بالای ریسکهای سیاسی، تصمیمات اقتصادی غیرمنتظره و تحولات ناگهانی، فضایی پرالتهاب را برای سرمایهگذاران ایجاد کرده و باعث شده که بازار همچنان تحتتاثیر فضای منفی هفتههای اخیر باقی بماند. با وجود اینکه برخی از فشارهای فروش نسبت به روزهای گذشته کاهش یافته اما همچنان جریان پول در بازار بهشدت محافظهکار شده و تحرک خاصی در سمت تقاضا مشاهده نمیشود. نگاهی به وضعیت معاملات نشان میدهد که بازار به نوعی در حالت انتظار و تردید قرار دارد. خریداران اگرچه دیگر مثل قبل به سمت فروش هجوم نمیآورند اما همچنان حاضر به پذیرش ریسک خرید در این شرایط نیستند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این وضعیت بیش از آنکه به شرایط بنیادی شرکتها مرتبط باشد، تحتتاثیر فضای کلی اقتصاد و چشمانداز تحولات سیاسی و اقتصادی کشور است.
ارزشگذاری جذاب اما بیاعتمادی حاکم
از منظر بنیادی، بسیاری از نمادهای بازار در سطوح قیمتی ارزندهای قرار دارند. بهطوری که در بیش از ۳۰۰ نماد، قیمتها حتی کمتر از کف قیمتی آبانماه معامله میشوند. مقایسه ارزش دلاری بازار با سطوح قبلی خود نشان میدهد بازار سرمایه در حال حاضر در یکی از کمارزشترین سطوح تاریخی خود قرار دارد. این موضوع میتواند از منظر تحلیلی نشانهای از جذابیت بازار برای سرمایهگذاری باشد اما در عمل، فضای عدم اطمینان موجب شده که بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح دهند به جای ورود به سهام، در موقعیتهای نقد باقی بمانند.
مشکل اصلی نه در قیمتها، بلکه در بیاعتمادی بازار است. سرمایهگذارانی که در سالهای اخیر بارها تحتتاثیر تصمیمات ناگهانی و تغییرات غیرمنتظره قرار گرفتهاند، امروز با دقت بیشتری به شرایط نگاه میکنند. دیگر صرفا پایین بودن قیمت سهام برای جذب نقدینگی کافی نیست؛ بازار به یک محرک واقعی نیاز دارد، محرکی که بتواند اطمینان را به سرمایهگذاران بازگرداند.
در جستوجوی آرامش
آنچه بازار به آن نیاز دارد، چیزی فراتر از صرفا یک حرکت تکنیکالی یا بازیگران جدید است. بازار به یک حس آرامش واقعی نیاز دارد، فضایی که در آن سرمایهگذاران بتوانند بدون نگرانی از تصمیمات ناگهانی و تحولات غیرمنتظره، براساس تحلیلهای اقتصادی و مالی تصمیمگیری کنند اما متاسفانه در شرایط فعلی، جریان پول بیش از هر چیز دیگری به دنبال ایمنی و فرار از ریسک است.
نگاهی به روندهای اخیر نشان میدهد که پس از استیضاح و تغییرات مدیریتی، بازار همچنان در شوک به سر میبرد. این وضعیت باعث شده که حتی اخبار مثبت اقتصادی و گزارشهای مالی قوی نیز اثرگذاری محدودی بر روند معاملات داشته باشند. از سوی دیگر، هرگونه خبر جدیدی که حاوی سیگنالهای منفی باشد، به سرعت تاثیر خود را در افزایش فشار فروش و کاهش حجم معاملات نشان میدهد.
این وضعیت نشاندهنده آن است که بازار سرمایه هنوز نتوانسته خود را از زیر فشارهای روانی خارج کند و همچنان نسبت به تحولات آینده نگرانی دارد. تا زمانی که این فضای نگرانی و عدم اطمینان ادامه داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که بازار وارد یک روند صعودی پایدار شود.
نزدیک شدن به پایان سال؛ کاهش فروش اما بدون خریدار
با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، انتظار میرود فشار فروش بهتدریج کاهش یابد اما این کاهش فروش به معنای افزایش تقاضا نیست. بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در روزهای پایانی سال، از ورود به بازار خودداری کنند و معاملات خود را به سال جدید موکول کنند. همین مساله باعث شده که بازار فعلا در یک وضعیت خنثی و بدون انگیزه جدی برای رشد قرار بگیرد.
نکته مهم این است که در چنین شرایطی، بازار تنها در صورتی میتواند مسیر جدیدی را آغاز کند که یک عامل محرک واقعی و قوی وارد شود. این عامل میتواند شامل ثبات در سیاستهای اقتصادی، بهبود روابط بینالمللی یا کاهش تنشهای سیاسی باشد. اما تا زمانی که چنین محرکی در بازار دیده نشود، احتمال ادامه روند کمرمق فعلی بسیار بالاست.
در مجموع، بازار سرمایه این روزها بیش از هر چیز دیگری نیازمند یک فضای باثبات و قابل پیشبینی است اما در شرایطی که هر روز با یک خبر جدید و یک تحول غیرمنتظره مواجه هستیم، ایجاد چنین فضایی دشوارتر از همیشه به نظر میرسد.
نیاز بازار به ثبات و تصمیمگیری سریع
در شرایطی که بازار سرمایه در مسیر اصلاح و افت قیمتی قرار دارد، امیدواری برای بهبود شرایط همچنان وجود دارد اما این امیدواری منوط به ثبات در فضای اقتصادی و تصمیمگیریهای سریع و مؤثر از سوی مسوولان است. با توجه به اینکه کمتر از ۱۰ روز معاملاتی تا تعطیلات نوروز باقیمانده است، بسیاری از بازیگران بازار، از جمله سرمایهگذاران حقوقی و فعالانی که با اعتبار معاملاتی فعالیت میکنند، در تصمیمگیریهای خود جانب احتیاط را رعایت میکنند. در چنین فضایی، نیاز به ایجاد محرکهای قوی برای افزایش اطمینان در بازار بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
چالش بازار در آستانه سال جدید
سنت بازار سرمایه نشان داده که انتهای اسفند و اوایل فروردینماه معمولا با روندی مثبت همراه بوده است اما شرایط امسال کاملا متفاوت به نظر میرسد. بازار در سال ۱۴۰۳ بارها تحتتاثیر ریسکهای سیاسی و تغییرات مدیریتی قرار گرفته و اکنون در شرایطی است که خود را تا حدودی بدون حمایت و یتیم احساس میکند. در چنین وضعیتی، نیاز به تصمیمگیریهای کلان و تعیینکننده برای تغییر فضای حاکم بر بازار کاملا محسوس است.
2 اقدام اساسی برای بهبود شرایط بازار
در این میان، دو اقدام مهم میتواند به بازگشت اعتماد و ایجاد آرامش در بازار کمک کند:
معرفی سریع وزیر اقتصاد
یکی از اقدامات ضروری، تعیین و معرفی وزیر اقتصاد است. بازار سرمایه و اقتصاد کشور به یک سیاستگذار مشخص و فرمانده اقتصادی نیاز دارد که بتواند با اتخاذ تصمیمات قاطع و ارائه برنامههای شفاف، چشمانداز مشخصی را برای آینده ترسیم کند. وجود یک وزیر اقتصاد که شناخت دقیقی از مسائل بازار داشته باشد، میتواند موجب کاهش بلاتکلیفی و ایجاد ثبات در بازار شود. یک لشکر شکستخورده، حتی اگر فرمانده قدرتمندی نداشته باشد، به هر حال نیاز به یک رهبر برای ایجاد انسجام و جهتدهی دارد. در شرایطی که بازار سرمایه تحتتاثیر تصمیمات مختلف قرار دارد، نبود وزیر اقتصاد این احساس را در فعالان بازار تقویت کرده که سیاستگذاری اقتصادی در بلاتکلیفی به سر میبرد.
اصلاح سیاستهای ارزی و کاهش اختلاف نرخها
موضوع مهم دیگر، مدیریت نرخ ارز و جلوگیری از ایجاد رانتهای ارزی است. در شرایط کنونی، اهمیت نرخ ارز چنان بالاست که مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی خود به این موضوع اشاره کردند. از سوی دیگر، برخی از بازیگران اقتصادی به دلیل منافع شخصی، تلاش میکنند تا اختلاف نرخ بازار آزاد و بازار رسمی را حفظ کنند. اختلاف قابلتوجه میان این نرخها، بستری برای ایجاد رانتهای گسترده فراهم کرده و موجب افزایش بیثباتی در بازار شده است.
آیا بازار سرمایه از یتیمی خارج خواهد شد؟
بازار سرمایه در شرایطی قرار دارد که اگر سیاستهای ارزی در جهت کاهش اختلاف نرخهای مختلف و حرکت به سمت یک نرخ منطقی و واقعی اصلاح شود، میتواند از فضای نااطمینانی خارج شده و وارد مسیر رشد شود اما اگر این روند ادامه یابد و اصلاحی در سیاستهای ارزی صورت نگیرد، بازار همچنان تحتتاثیر بیثباتی باقی خواهد ماند و خلأ تصمیمگیریهای منطقی، روزبهروز بیشتر احساس خواهد شد.
در حال حاضر، به نظر میرسد که بازار سرمایه در دوراهی مهمی قرار دارد. از یکسو، اگر سیاستهای درست اقتصادی اتخاذ شود، میتوان به آینده امیدوار بود و بازار میتواند به روند مثبت بازگردد اما از سوی دیگر، اگر فضای فعلی ادامه یابد و سیاستگذاران همچنان در برابر اصلاحات کلیدی مقاومت کنند، ممکن است این بلاتکلیفی باعث افزایش فشار بر بازار و تداوم روند خروج نقدینگی شود.
در نهایت، اگر تصمیمات اقتصادی برمبنای اصول کارشناسی اتخاذ شود، بازار سرمایه نیز بهتدریج ثبات خود را بازخواهد یافت اما تا زمانی که سیاستهای اقتصادی در جهت حمایت از بازارهای مولد و کاهش رانتهای موجود تغییر نکند، فعالان اقتصادی همچنان با تردید و نگرانی به روند بازار نگاه خواهند کرد.
چالشهای اخیر بازار و اظهارات رییس سازمان بورس
در روزهای اخیر، اظهارات رییس سازمان بورس درباره وضعیت بازار سرمایه واکنشهای متفاوتی را در میان فعالان بازار و کارشناسان اقتصادی برانگیخته است. این اظهارات در شرایطی مطرح شد که بازار سرمایه همچنان با چالشهای متعددی، از جمله نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی، کاهش نقدینگی و خروج سرمایهگذاران از بازار مواجه است. در چنین فضایی، انتظار میرفت که مسوولان با درک صحیح از وضعیت کنونی، اظهارنظرهایی را مطرح کنند که بتواند به بهبود فضای روانی بازار کمک کند و تا حدی نگرانیهای موجود را کاهش دهد.
تعیین اعداد مشخص برای رشد بازار؛ آیا واقعبینانه است؟
یکی از محورهای اصلی این اظهارات، اشاره به رشد ۳۵درصدی بازار و ارائه آن بهعنوان نشانهای از عملکرد مثبت بازار سرمایه بود. با این حال، چنین دیدگاهی از چند جنبه قابل بررسی است.
اولا؛ بازارهای مالی براساس عرضه و تقاضا و تحتتاثیر متغیرهای اقتصادی و سیاسی حرکت میکنند و تعیین یک عدد مشخص برای میزان رشد بازار و استفاده از آن بهعنوان یک شاخص موفق، با ماهیت پویای این بازارها سازگار نیست. بازار سرمایه، تحتتاثیر عواملی نظیر نرخ ارز، سیاستهای پولی و مالی، وضعیت شرکتها و انتظارات تورمی قرار دارد و صرفا رشد شاخص کل نمیتواند معیاری برای سنجش عملکرد بازار باشد.
ثانیا؛ اگرچه شاخص کل بورس رشد داشته اما بسیاری از سهامداران خرد و حتی برخی حقوقیهای بازار از این رشد بهرهمند نشدهاند. بسیاری از نمادهای بازار در ماههای اخیر دچار افتهای قابلتوجهی شدهاند و در بخش بزرگی از بازار، بازدهی مناسبی حاصل نشده است. در چنین شرایطی، مطرح کردن رشد شاخص بهعنوان یک موفقیت، نمیتواند نگرانیهای سرمایهگذاران را برطرف کند.
رابطه بین سیاست و بازار؛ نادیده گرفتن یک واقعیت مهم
نکته دیگری که در اظهارات اخیر مطرح شد، تاکید بر این موضوع بود که مسائل سیاسی تاثیری بر بازار سرمایه ندارد. این دیدگاه در حالی مطرح شد که بازار سرمایه ایران، در یک سال گذشته، بارها تحتتاثیر اخبار سیاسی داخلی و خارجی دستخوش نوسانات شدید شده است. از بحثهای مرتبط با مذاکرات بینالمللی گرفته تا تحولات اقتصادی جهانی و حتی تغییرات مدیریتی در سطح کلان کشور، همگی بر روند بازار تاثیرگذار بودهاند.
سرمایهگذاران نیز در تصمیمگیریهای خود این متغیرها را بهشدت مدنظر قرار میدهند. به همین دلیل، نادیده گرفتن این تاثیرات و تاکید بر نقش صرفا اقتصادی متغیرهای بازار، نهتنها واقعبینانه نیست، بلکه میتواند منجر به کاهش اعتماد فعالان بازار به سیاستگذاران اقتصادی شود.
نیاز بازار سرمایه به شفافیت و تصمیمگیریهای کارشناسیشده
بازار سرمایه، در شرایط کنونی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند سیاستگذاریهای شفاف، تصمیمگیریهای کارشناسی شده و اقداماتی است که بتواند به بازگشت اعتماد سرمایهگذاران کمک کند. روند خروج نقدینگی از بازار در ماههای اخیر نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل عدم اطمینان از آینده اقتصادی کشور، ترجیح دادهاند داراییهای خود را به سمت بازارهای موازی هدایت کنند.
در چنین فضایی، تصمیمگیریهای منطقی و مبتنی بر واقعیات اقتصادی میتواند به کاهش ریسکهای غیرسیستمی و ایجاد بستر مناسب برای رشد پایدار بازار کمک کند. اتخاذ سیاستهایی که بتواند مسیر مشخصی را برای سرمایهگذاران ترسیم کند، مهمترین اقدامی است که باید در دستور کار مسوولان بازار سرمایه قرار گیرد.
مسیر آینده بازار چگونه خواهد بود؟
با توجه به شرایط کنونی، نمیتوان نقش سیاستهای کلان اقتصادی و تحولات بینالمللی را در تعیین روند بازار سرمایه نادیده گرفت. در حالی که برخی مسوولان تلاش دارند تاثیر این عوامل را کمرنگ جلوه دهند. تجربه بازار نشان داده که هرگونه تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی، میتواند تاثیر مستقیم و سریعی بر روند معاملات و انتظارات سرمایهگذاران داشته باشد.
بازار سرمایه، بهعنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور، نیازمند حمایتهای عملی و نه صرفا بیانیهها و اظهارنظرهای رسمی است. اقدامات عملی برای کاهش ریسکهای موجود، حمایت از صنایع مولد، ایجاد ثبات در نرخ ارز و مدیریت صحیح نقدینگی، همگی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به بازگشت اعتماد عمومی به بازار کمک کنند. در غیر این صورت، ادامه روند فعلی میتواند منجر به کاهش بیشتر نقدینگی در بازار، افت بیشتر ارزش سهام و خروج سرمایهگذاران از این بخش شود.
در نهایت، بازار سرمایه ایران در شرایطی قرار دارد که بیش از هر چیز، به آرامش، ثبات و تصمیمات مبتنی بر واقعیات اقتصادی نیاز دارد. امید است که در ماههای آینده، سیاستگذاریها در جهت حمایت از این بازار و کاهش نااطمینانیهای موجود حرکت کند تا بتواند مسیر رشد پایدار را در پیش بگیرد.
تاثیر سیاستهای کلان بر بازار سرمایه و نقش سازمان بورس
در شرایطی که بازار سرمایه به طور روزانه تحتتاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی قرار میگیرد، هرگونه اظهارنظری که بخواهد این تاثیرات را کمرنگ جلوه دهد، نمیتواند همسو با واقعیتهای موجود باشد. بازارهای مالی، از جمله بازار سرمایه ایران بهشدت به تغییرات سیاسی و اقتصادی حساس هستند و نمیتوان با سادهانگاری این تاثیرات را نادیده گرفت.
نقش سیاست در بازار سرمایه؛ واقعیتی انکارناپذیر
اظهارات اخیر رییس سازمان بورس مبنی بر عدم توجه به مسائل سیاسی در تحلیل بازار، واکنشهای بسیاری را به همراه داشته است. این در حالی است که تحولات سیاسی، از تغییرات مدیریتی در سطح دولت گرفته تا تصمیمات کلان در حوزه سیاست خارجی، مستقیما بر وضعیت بازار تاثیر میگذارد. اگر سیاست را از معادلات بازار سرمایه کنار بگذاریم، بسیاری از نوسانات و روندهای شکل گرفته در بازار غیرقابل توضیح خواهند بود.
به عنوان نمونه، تصمیمات مرتبط با نرخ ارز، سیاستهای تجاری و حتی تغییرات مدیریتی در سطح کلان، همگی بهطور مستقیم بر عملکرد شرکتهای بورسی و بهتبع آن، بر روند کلی بازار اثرگذارند. بنابراین، انتظار اینکه سرمایهگذاران این فاکتورهای کلیدی را نادیده بگیرند، منطقی به نظر نمیرسد.
وظیفه سازمان بورس در حمایت از سهامداران خرد
یکی از اصلیترین وظایف سازمان بورس، حمایت از منافع سهامداران خرد و ایجاد بستری مناسب برای رشد بازار سرمایه است اما در سالهای اخیر، به دفعات شاهد بودهایم که روسای سازمان بورس به جای ایفای نقش حمایتی از سهامداران و صنایع بورسی، سعی کردهاند از ورود به چالشهای موجود اجتناب کنند. این در حالی است که سازمان بورس باید نقش فعالی در رفع موانع موجود در بازار ایفا کند و با اتخاذ سیاستهای منطقی و کارشناسیشده، مسیر رشد و توسعه را برای بازار هموار سازد.
متاسفانه در شرایط فعلی، سازمان بورس نهتنها اقدامات مؤثری در جهت حل مشکلات صنایع و شرکتهای بورسی انجام نداده، بلکه به نظر میرسد تمایل چندانی برای رویارویی با چالشهای اقتصادی نیز ندارد. این در حالی است که یکی از مهمترین وظایف این نهاد، ارائه راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت بازار و ایجاد شرایطی مناسب برای فعالیت سهامداران است.
نیاز به اقدامات عملی به جای اظهارنظرهای کلی
سهامداران بازار سرمایه، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیمات و اقدامات عملی هستند که بتواند ثبات و اعتماد را به این بازار بازگرداند. در چنین شرایطی، اظهارنظرهای کلی و بدون پشتوانه علمی، نهتنها کمکی به بهبود اوضاع نخواهد کرد، بلکه میتواند منجر به افزایش بیاعتمادی و تردید میان فعالان بازار شود.
سازمان بورس، بهجای آنکه صرفا به بیان دیدگاههای کلی بپردازد، باید به دنبال اجرای سیاستهایی باشد که بتواند از نوسانات شدید بازار جلوگیری کرده و سرمایهگذاران را به ادامه فعالیت در این بازار ترغیب کند. ایجاد شفافیت در سیاستگذاریها، نظارت دقیقتر بر عملکرد شرکتهای بورسی و جلوگیری از تصمیمات شتابزده، از جمله اقداماتی است که میتواند به تقویت بازار سرمایه کمک کند.
لزوم بازنگری در سیاستهای کلان اقتصادی
وضعیت فعلی بازار سرمایه، نتیجه تصمیمات و سیاستهایی است که در طول ماههای گذشته اتخاذ شدهاند. خروج سرمایه از بازار، افزایش نرخ ارز و حرکت نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد، همگی نشاندهنده آن هستند که سیاستهای اجرا شده در این مدت، نتوانستهاند اهداف مورد نظر را محقق سازند.
در چنین شرایطی، بازنگری در سیاستهای کلان اقتصادی و اتخاذ رویکردی علمی و مبتنی بر واقعیتهای بازار، ضرورتی انکارناپذیر است. در غیر این صورت، روند خروج سرمایه از بازار سرمایه ادامه خواهد یافت و تبعات این موضوع، نهتنها برای سهامداران، بلکه برای کل اقتصاد کشور سنگین خواهد بود.
در نهایت، آنچه امروز بیش از هر چیز موردنیاز است، تصمیمگیریهای کارشناسی شده و اقدامات عملی در جهت حمایت از بازار سرمایه است. امیدواریم که در ماههای آینده، سیاستگذاران با درک صحیح از شرایط موجود، تصمیماتی اتخاذ کنند که بتواند منجر به ثبات و رشد پایدار در بازار سرمایه شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد