24 - 12 - 2022
آرایشگرم میگوید تو شبیه فیلمسازها هستی
بدون شک میشائیل هانکه، کارگردان برجسته و صاحب سبک اتریشی یکی از چهرههای شاخص سینمای جهان در سال ۲۰۱۲ بود. او با یازدهمین فیلم سینمایی خود به نام «عشق» دومین نخل طلای جشنواره کن را در چهار سال گذشته به دست آورد و همچنان از بختهای جدی ربودن جایزه بهترین فیلم خارجی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۳ محسوب میشود. آخرین ساخته هانکه همچنین در صدر فهرست برترین فیلمهای سال ۲۰۱۲ از نگاه دهها نشریه معتبر سینمایی و هنری قرار گرفت و صدها نقد مثبت به قلم منتقدان سختگیر مجلات سینمایی بر این فیلم نوشته شد. همه روزنامهنگاران مطرح سینمایی میدانند که هانکه به سختی تن به گفتوگو با رسانهها میدهد اما خبرنگار روزنامه «گاردین» توانست این کارگردان سرسخت را مجاب کند تا در صفحه توییتر خود با وی گفتوگو کند. در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید.
آقای هانکه سال ۲۰۱۲ برای شما سالی پربار بود و از این بابت به شما تبریک میگویم. شما با فیلم جدیدتان توانستید یک بار دیگر نخل طلای کن را تصاحب کنید و در بخش بهترین فیلم خارجی اسکار هم جزو بالاترین شانسها هستید. منتقدان گاردین هم فیلم «عشق» را به عنوان سومین فیلم برتر سال انتخاب کردند، از این همه تحسین شگفتزده نیستید؟
واقعا نه، من در خانه خودم یک جعبه دارم که تمام نقدهای منفی فیلمهایم را در آن جمعآوری میکنم اما اگر راستش را بخواهید این جعبه در حال حاضر خالی است بنابراین تعجب نمیکنم که فیلم من تحسین شده باشد. از شما و نشریهتان هم دو تشکر ویژه دارم؛ یکی اینکه فیلم «عشق» را به عنوان سومین فیلم برتر سال انتخاب کردید و دوم اینکه در همین فهرست فیلم «تد» را در جایگاه دوم قرار دادید، همان فیلم مضحک عروسکی که بزرگترین کاری که از دستش برمیآید، خنداندن و سرگرم کردن تماشاچی برای دو ساعت است.
شما کمی تلخ به نظر میرسید، یعنی نظر منتقدان تا این حد برای شما اهمیت دارد؟
نه تلخ نیستم، من از انتخاب فیلم خودم تعجب نمیکنم، به هر حال این فیلم جوایز متعددی را برده است. همین حالا هم منتظر هستم تا ببینم نتایج اسکار در بخش بهترین فیلم خارجی چه میشود اما از اینکه چطور توانستید فیلم مایوس کننده «تد» را انتخاب کنید بسیار متعجبم.
بگذارید به فیلم خودتان بازگردیم. فیلم «عشق» به شکل لطیفی مصمم است تا مرگ را به عنوان یک کسب و کار نشان دهد، آیا این سوژهای است که فیلمسازان دیگر از ساخت آن هراس دارند؟
به هیچ وجه قبول ندارم که سوژه فیلم لطیف است. فراموش نکن که تا به حال فیلمهای بسیاری درباره مردمان سالخورده ساخته شده است؛ فیلمهایی که نه تاریخی است و نه جنسی! من فقط تلاش کردم این سوژه را با یک داستان مربوط به سکته مغزی به مخاطب ارایه کنم.
به طور مشخص علاقه دارید چه چیزی را در این فیلم نشان دهید؟ میخواهید میزان نفوذ عشق را به نمایش بگذارید؟
بهتر بود این سوال را نمیپرسیدی! این چه سوالی است؟ من فقط تلاش کردم یک فیلم بسازم. تنها خواسته من از تماشاگر این است که احساس من را در فیلم «عشق» ببیند.
برخی از منتقدان میگویند شما با این فیلم از دایره احساسات بسیار سرد فیلمهای قبلی خود بیرون آمدید. قبول دارید که در فیلم عشق، یک شفقت و دلرحمی لطیف وجود دارد؟
اگر این طور که تو میگویی باشد، باید قبول کنم که بازی دو نقش اصلی فیلم من بیشتر به کار دختران جوان و عاشقپیشه میآید. تو میخواهی من با این موضوع اعلام موافقت کنم؟
شما در رسانههای اجتماعی، «ترنس ملیک» را جدیترین رقیب خود برای تصاحب نخل طلا معرفی کرده بودید. آیا این یک رقابت دوستانه است یا متخاصمانه؟
فیلم ترنس ملیک بعضی جاها به درد میخورد. اگر شما مشکل بیخوابی داشته باشید میتوانید روی این فیلم حساب کنید. باورتان نمیشود ولی فیلم «درخت زندگی» ترنس بیماری «اینسومانیا»ی من را درمان کرد.
با این حساب آنچه شما را در شب بیدار نگه میدارد، چیست؟
من از «برت رتنر» لذت میبرم. او دایما تلاش میکند نظر زنان را به خود جلب کند و من از این بابت نگران بودم که نکند یک بار دیگر او جایزه «سس باربیکیو» را از آن خود کند.
شما به عنوان چهره معاصر از ژانری مطرح میشوید که تارکووسکی، برگمان و آنتونیونی نمایندگان عصر طلایی آن هستند، یعنی سینمای مولف. خودتان این موضوع را قبول دارید؟
واقعیت آن است که من را با فیلمسازان بسیاری مقایسه کردهاند اما گفتن اینکه من شبیه به کدامشان هستم برای خودم سخت است. دفعه آخر آرایشگرم به من گفت که شما چقدر شبیه یکی از کارگردانان سینما هستید. نام او «جوئل شوماخر» بود. به هر حال این هم میتواند نظر تو باشد.
موسیقی یکی از نقاط برجسته فیلم «عشق» است. موتیفهای این موسیقی را ما در زندگی خودمان احساس میکنیم. میتوانید کمی درباره این موضوع صحبت کنید؟
من هم مثل دوستم «ژولیت بینوش» عاشق اپرا هستم. باید بگویم که او به من جرات استفاده از اپرا را در فیلم داد. اهمیت این موسیقی در زندگی واقعی هم همین قدر است. من نمیتوانستم در فیلمم بهای کمتری برای آن بپردازم.
منبع: گاردین/ ترجمه: احسان صفاپور
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد