14 - 05 - 2018
آشفتهحالان بیداربخت
غلامحسین ساعدی (زاده ۲۴ دی ۱۳۱۴، تبریز – درگذشته ۲ آذر ۱۳۶۴، پاریس) همچنین معروف با نام مستعارِ گوهرِ مراد، نویسنده و پزشک ایرانی بود. ساعدی نمایشنامه نیز مینوشت و پس از بهرام بیضایی و اکبر رادی از نامدارترین نمایشنامهنویسان زبان فارسی در روزگار خود بهشمار میرفت
ساعدی در ادبیات و اندیشه سیاسی از پیروان جلال آل احمد بهشمار میرفت و از اوایل تشکیل کانون نویسندگان ایران بدان پیوست ولی عمرش دیری نپایید، پس از انقلاب ۱۳۵۷ از راه پاکستان به فرانسه گریخت و سال ۱۳۶۴ در پاریس جان سپرد و در گورستان پرلاشز، با تشییع جمع بزرگی از ایرانیان پاریس، به خاک سپرده شد.
انتشارات نگاه مجموعه آثار ساعدی را وارد بازار نشر کرده است. از او تعدادی نمایشنامه و داستان کوتاه بر جای مانده است. از جمله مجموعه داستانهای او آشفتهحالان بیداربخت است.
در پشت جلد مجموعه داستان ساعدی اینطور نوشته شده است:
«کتاب حاضر مجموعه ده داستان کوتاه از غلامحسین ساعدی است. شامل «اسکندر و سمندر در گردباد»، «شنبه شروع شد»، «بازی تمام شد»، «خانه باید تمیز باشد»، «آشفته حالان بیدار بخت»، «صداخونه»، «پادگان خاکستری»، « مهمانی»، «ای وای تو هم!» و «واگن سیاه.»
استفاده از فضای رئال با کمی بزرگگویی باعث جذابیت داستانها شده است. قلم پرقدرت و در عین حال سادهنویسی ساعدی این امکان را میدهد که آدمهای معمولی هم به راحتی با داستانها و شخصیتهای کتابهای او ارتباط برقرار کنند و بیش از پیش از خواندنش لذت ببرند. تنوع در کارهای ساعدی باعث میشود بتوانید کتابهای بیشتری از این نویسنده مطالعه کنید بدون آنکه با موضوعات تکراری مواجه شوید.
«پشت پیشخوان معمولا چند خدمتکار ایستادهاند، مردی با کروات سرمهای و قیافهای بشاش، زن چاقی که تا لیوانی پر کند جان مشتری را به لب میرساند و زن جوانی که ادا اطوار دخترکانی را دارد که انگار در انتظار خانه بخت هستند در حالی که همیشه دو سه بچه مریض اخوال را به دنبال میکشند.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد