20 - 10 - 2017
آمار دقیق کودکان بازمانده از آموزش را اعلام کنید
مهدی بهلولی*- شاید یکی از مهمترین کارهایی که محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش میتواند و باید انجام دهد حرکت به سمت شفافیت آماری در آموزشوپرورش است. آمارهای دقیق،هم در شناخت آنچه در آموزشوپرورش گذشته و میگذرد به کار میآیند و هم در ارزیابی آنچه که در آینده رخ خواهد داد. آمار و اطلاعات دقیق، در گزینش رویکرد درست برای بهبود و بهسازی وضعیت آموزشی هم نقش مهمی برعهده دارد. در آموزشوپرورش ما، از گذشته تاکنون، برنامهها و طرحهای بسیاری به اجرا در میآیند که پس از چندی کنار گذاشته میشوند بدون اینکه تحلیل آماری و اطلاعاتی درستی از آنها در اختیار جامعه و بدنه فرهنگیان قرار گیرد. در این میان، یکی از آمارهای مورد بحث یک دهه گذشته، شمار کودکان بازمانده از تحصیل است. نگاهی گذرا به آمارهای ارائه شده در این زمینه،نشان میدهد که وزارتخانه آموزشوپرورش و کارگزاران فرادست آن، یا به راستی از دادن یک آمار دقیق از کودکان بازمانده از آموزش ناتوان هستند یا به هر دلیل از اعلام آن خودداری میکنند. یک بار در سال ۹۴ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «بسترهای لازم برای ادامه تحصیل این کودکان فراهم شده و امروز هیچ کودک بازمانده از تحصیلی نداریم.» که آشکارا سخن نادرستی بود. مسعود ثقفی، سخنگوی آموزشوپرورش شهر تهران هم در همان زمان اعلام کرد: «در حال حاضر تنها در شهر تهران ۸۵۰ دانشآموز بازمانده از تحصیل داریم که اغلب آنها کودکان کار هستند.» پس از چندی اسفندیار چهاربند، مدیرکل وقت آموزشوپرورش شهر تهران آمار بالاتری ارائه داد: «اکنون در تهران ۲۵ هزار نوجوان و کودک در سن تحصیل داریم که بیرون مدرسه هستند و به مدرسه نمیروند.» اما نکته مهم این است که بنا به سرشماری سال ۹۰ در کشور، میتوان به آسانی دریافت که شمار دانشآموزان بازمانده از آموزش در سطح کشور باید چیزی پیرامون دو میلیون نفر باشد. اگر ۱۵ درصد جمعیت کشور در تهران ۱۲ میلیونی ساکن باشند هماکنون میتوان گفت که حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کودک بازمانده از آموزش در تهران وجود دارند.
هماکنون در هفته سوم مهرماه ۹۶ هستیم و در نخستین سال مدیریت بطحایی در آموزشوپرورش. در یکی دو سال گذشته در مورد کودکان بازمانده از آموزش- چه کودکان ایرانی و چه اتباع خارجی- کارهایی انجام شده است که هر چه بتوان باید از شمار آنان کاست. دو سال پیش این نگارنده در همایش توسعه و عدالت آموزشی از زبان مدیرکل آموزشوپرورش استان سیستانوبلوچستان شنید که حدود ۱۰۰ هزار کودک بازمانده از آموزش در آن استان، شناسایی شدهاند و به مدرسه بازگشتهاند. با این همه، هیچ گمانی نیست که هنوز شمار بسیاری از کودکان سراسر ایران هستند که هماکنون باید در محیط مدرسه و آموزش باشند و نیستند. از وزارتخانه آموزشوپرورش انتظار میرود آمار دقیقی از این کودکان ارائه دهد. تفاوت میان دولتها و فرادستان آنها نباید تنها در شعارهایی باشد که بر زبان میرانند. این تفاوتها باید در عمل هم دیده شوند. اگر مسوولان آموزشوپرورش دولت دوازدهم ادعا دارند که میخواهند کار این وزارتخانه را با برنامه و منسجمتر پیش ببرند باید در عمل این ادعا را نشان دهند. به نظر میرسد در آموزشوپرورش در برابر شفافیت آماری و کم و کاستیهای آن، مقاومتهایی وجود دارد که باعث میشود دولتها با رویکردهای سیاسی گوناگون بیایند و بروند اما در مورد برخی آمارهای مهم، چیز درست و حسابی منتشر نشود. آیندهای نهچندان دور نشان میدهد که بطحایی و تیم همراهش، در عمل پایبند به انجام یکسری اصلاحات در آموزشوپرورش هستند و خواهند ماند یا نه فرادستان آموزشی دولت دوازدهم هم، همچون پیشینیان خود عزمی جدی برای دگرگونی در این نهاد مهم و گسترده آموزشی ندارند.
*آموزگار و کنشگر صنفی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد