19 - 02 - 2025
آمریکا علیه اروپا
محمدرضا ستاری
کنفرانس امنیتی مونیخ و صحبتهای جنجالی جیدی ونس معاون ترامپ در این اجلاس علیه اروپاییها تا حد زیادی سیاست ایالاتمتحده در دولت دوم ترامپ در قبال متحد فراآتلانتیکی خود را آشکار کرد. در واقع صحبت دوجانبه ترامپ با پوتین در مورد جنگ اوکراین، حمایت ایلان ماسک از احزاب راستگرای اروپایی، تعلیق کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین، وضع تعرفههای تجاری بر فولاد و آلومینیوم اروپا و همچنین تاکید ترامپ مبنیبر دریافت مابهازای کمک از اوکراین، همگی از جمله شواهد آشکاری هستند که نشان میدهد ایالاتمتحده آمریکا رویکرد متفاوتی در سیاست خارجی خود حتی در قبال متحدان سنتیاش در پیش گرفته است. در همین رابطه سوال مهم این است که دلیل اتخاذ این رویکرد تهاجمی آمریکا بهخصوص در قبال متحدانش چیست؟ برخی چنین رویکردی را ناشی از اتخاذ استراتژی انزواگرایی و بازگشت ایالاتمتحده به سیاست اطلسی میدانند. با این حال نکته مهم این است که هر چند رویکرد جدید ایالاتمتحده در دولت ترامپ نوعی انزواگرایی را نشان میدهد اما این مقوله کاملا با انزواگرایی مونرویی تفاوت داشته و دکترین جکسونی از سوی وی و تیمش در حال پیادهسازی است بنابراین در چنین سیاستی نه محصور کردن آمریکا در محیط اطلسی بلکه رویکرد تهاجمی در راستای حل مساله از سوی دولت جدید آمریکا در دستور کار است. در واقع سیاست خارجی ترامپ در قبال جامعه جهانی را اگر بخواهیم از منظر چارچوب نظری تحلیل کنیم، باید دو دکترین را مدنظر قرار دهیم؛ دکترین اول که موازنه قوا نام دارد، توسط استراتژیستهایی نظیر هنری کیسینجر چارچوببندی شده و در دولتهای مختلف آمریکا بهخصوص در میان دموکراتها و جمهوریخواهان میانهرو طرفدار دارد. مطابق با این دکترین، ایالاتمتحده قادر نیست در تمامی مسائل جهانی دخالت کرده و اگر قرار باشد هژمونی خود را حفظ کند باید ضمن همکاری با متحدانش به رویکرد توازن قوا روی بیاورد. دکترین دوم، رئالیسم تهاجمی جان مرشایمر است. مطابق با این دیدگاه، ایالاتمتحده به عنوان اقتصاد اول جهان و همچنین بزرگترین ماشین جنگی در نظام بینالمللی باید نقش پلیس جهانی را ایفا کند و هر بازیگری که در این راستا باشد با آمریکا همراهی نکند از طرق مختلف نرمافزاری و سختافزاری تحت فشار فزاینده قرار میگیرد. در همین راستا میتوان با توجه به صحبتها و اقداماتی که ترامپ و مقامات دولتش از زمان تحلیف ریاستجمهوری به این سو داشتهاند، از منظر نظری دکترین سیاست خارجی آنها را در راستای رئالیسم تهاجمی مورد بررسی قرار داد؛ امری که مطابق با راهبرد امنیت ملی آمریکا، قرار است نفوذ بینالمللی ایالاتمتحده را تقویت کرده و نظم جهانی را نیز براساس رویکرد تک- چند قطبی تثبیت کند. بههمین دلیل نوع رفتار تهاجمی ترامپ حتی در قبال متحدان آمریکا قابل توجیه است بهخصوص اینکه اکنون اروپا در ضعیفترین حالت اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود در طول چند دهه گذشته قرار داشته و آمریکاییها قصد ندارند چنین فرصتی را برای تحقق شعار اول آمریکا از دست بدهند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد