آن روی سکه مذاکرات مسقط

محمود خاقانی*- بحران نظامی در خلیج‌فارس و بسته شدن تنگه هرمز برای چین یک خط قرمز است. آمریکا در دولت دوم ترامپ برای ضعیف کردن چین و پیشبرد اهداف خود با تعرفه‌ها وارد میدان شد، البته تصور نمی‌کرد که چین آمادگی مقابله به مثل داشته باشد بنابراین از مواضع خود در حوزه تعرفه‌ها عقب‌نشینی کرد، اکنون لابی صهیونیستی در آمریکا قوی هستند و فشار وارد می‌کنند که خلیج‌فارس وارد جنگ گسترده شده و تنگه هرمز بسته شود، منافع چین به خطر بیفتد و در واقع جنگ جهانی سوم اتفاق بیفتد و در صورت بروز این اتفاق رژیم صهیونیست سود خواهد برد چراکه بقای رژیم صهیونیستی در جنگ و تنش بوده و همواره از تداوم اختلاف در منطقه بهره برده است.
در ژوئن ۲۰۱۷ ترامپ عنوان کرده بود که منافع آمریکا بر همه جهان ارجحیت دارد و سعی کرده با صادرات نفت و گاز آمریکا برای دلار آمریکا پشتوانه نفت و گاز ایجاد کند بنابراین مدیریت انرژی در دنیا را تعریف کرد که دلار از این پشتوانه بهره‌مند شود و از این مسیر به جبران کسری بودجه آمریکا کمک کند. بنابراین انرژی و مدیریت بازار انرژی برای ترامپ و البته کشور چین حرف اول را می‌زند.
از آن سو، چین در دوران کرونا از فرصت استفاده کرد و انبارهای راهبردی خود را با نفت خام ارزان ایران و بعد از جنگ اوکراین با نفت ارزان روسیه پر کرد و به عربستان هم اعلام کرد برای اینکه حمایت پکن را داشته باشد باید با این کشور راه بیاید، بنابراین عربستان هم سرمایه‌گذاری بزرگی در صنعت پالایش و فرآورش نفت خام چین کرد و چین با حددو ۱۵‌میلیون بشکه ظرفیت فرآورش نفت خام و عرضه فرآورده در بازار، قدرتی در بازار پیدا کرد و با تلاش آمریکا برای اینکه قیمت نفت را بالا ببرد و رشد اقتصادی را در چین کاهش دهد و سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز آمریکا مقرون به صرفه‌تر شود، مقابله کرد.
پس از آن بود که چین با بایدن هم توافق کرد و به واشنگتن گفت اگر
به دنبال سکوت پکن در قبال برداشت از منابع نفت و گاز سواحل مدیترانه و غزه و نابودی هلال شیعی هستید باید پیچ صادرات نفت ایران را شل کنید، بایدن این کار را کرد و ما در دولت گذشته توانستیم به صادرات حدود 7/‏1‌میلیون بشکه در روز هم برسیم، هرچند این پول وارد خزانه کشور نشد.
اگر وارد مذاکره نمی‌شدیم این یک بهانه بین‌المللی و توجیه لازم برای آمریکا بود که به تاسیسات هسته‌ای ایران در درجه اول و بعد به سایر زیرساخت‌ها حمله کند و جنگ توسعه پیدا می‌کرد و در واقع ترامپ زیر فشار صهیونیست‌ها که هولوکاست مسلمانان را در قرن بیست و یکم رقم زده در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام شیعه‌زدایی را دنبال می‌کرد.
پیش‌بینی این است که هم آمریکا و هم چین و روسیه و کشورهای جنوب خلیج‌فارس بر خلاف دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ که علاقه داشتند، آمریکا وارد جنگ شود، اکنون متوجه این هستند که ترامپ نباید به ساز نتانیاهو برقصد، ضمن اینکه هر جنگی هم که صورت بگیرد در نهایت آتش‌بس و مذاکره است.
بنده به نتیجه مذاکرات خوشبین هستم زیرا اگر مذاکرات به نتیجه برسد ریسک سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد، با جذب سرمایه از سرمایه‌گذارانی که به نفت و گاز ایران نیاز دارند این صنعت فعال خواهد شد و کوچک‌ترین نتیجه نیز این است که ۱۵۰‌میلیارد دلار یارانه پنهان آشکار خواهد شد.
هرچند که لندن و برخی کشورهای اتحادیه اروپا و در راس آنها رژیم صهیونیستی و حتی کاسبان تحریم در ایران نگران هرگونه توافق بین تهران- واشنگتن هستند و چوب لای چرخ مذاکرات می‌گذارند و در این راستا تلاش‌های زیادی را به ویژه از سوی لابی اسرائیل و طرفداران نتانیاهو برای مسدود کردن مذاکرات و حتی استفاده از گزینه حمله نظامی شاهدیم. البته تدبیر مقام معظم رهبری و صداقت دولت چهاردهم کار را برای مخالفان ادامه مذاکرات سخت کرده است.
* کارشناس انرژی
منبع: ایلنا