27 - 02 - 2023
آوازخواندن در پُل خواجو ممنوع شد
«جهانصنعت»- قرنها بود که مردمان، آوازشان را با آهنگی دلنشین کنار زایندهرود میخواندند تا غمهایشان را به آب بسپارند. کنار زایندهرودِ آن زمان پرآب و حالا خشک که قدم میزدی، ترانههایی میشنیدی که آدم را با خود به گذشتههای دور میبرد. حالا اما دیگر نمیتوان در این مکان آواز خواند. نه آوازهای طربانگیز و نه آوازهای حزنانگیز که مردم معمولا در روزهای مذهبی میخواندند. حالا خبری از صدای تغزل و آوازخوانی پیرمردان نیست که سنتِ فرهنگی اصفهان را زنده نگه میداشتند و گاهی افرادی با نی یا با دهان- که دقیقا صدای نی در میآوردند- آنان را همراهی میکردند. در حالی آوازخوانی در پل خواجو ممنوع شده که در چند دهه اخیر کمرنگ شدنِ موسیقیهای محلی، سنتی و فولکلوریک ما که ریشه در فرهنگ این کشور دارند، زنگِ خطری جدی را به صدا درآورده است. بهخصوص آنکه در این دگرگونیها، این تنها موسیقی نیست که تغییر و تحول مییابد، بلکه ساختار فرهنگی کشور نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
از تاجِ اصفهانی تا علیرضا افتخاری
از آن زمان که شاه عباس صفوی، پل خواجو را بنیان نهاد، این مکان محلِ برگزاری جشنها و رسومِ مختلف بوده است و آوازخوانی همواره بخشِ جداییناپذیرِ آن. این پل دارای چشماندازی زیباست، معماری خاصی دارد و انعکاس صدای آن بسیار خوب است و همین باعث شده تا مکانی مناسب برای آواز خواندن باشد. آوازخوانی زیر پل خواجو رسمی است که تاریخ آغاز آن مشخص نیست، برخی معتقدند که این مراسم از زمان ساخت این پل برگزار میشد، بعضی نیز معتقدند که تاریخ این سنت به قرنِ گذشته بازمیگردد؛ اما بنا بر آنچه آوازخوانان زیر پل خواجو میگویند، نام «جلالالدین تاج اصفهانی» با این مراسم پیوند خورده است.منصور اعظمیکیا در کتاب «شرحی بر شیوههای علمی هنر آوازخوانی» که توسط انتشارات حوزه هنری منتشر شده، نوشته است: «استاد تاج اصفهانی گاهی به بیشههای کنار زایندهرود میرفت و آواز سر میداد، تا آنکه مردم دوستدارموسیقی به گردش حلقه میزدند و گاه آنچنان میخواند که همه، انگشت حیرت به دندان میگرفتند، در این آوازخوانیها اغلب تنها نبود و یارانی دیگر چون اسماعیل ادیبخوانساری، سیدقاضی عسگر، ملاحسین موسیقی و سیدصادق شهاب او را همآواز بودند.»
«درویش حسن» نیز یکی از افرادی بوده که در کنار رودخانه و خیابان چهارباغ قدم میزده و آواز میخوانده است. هماکنون تحریر «درویش حسن» در مایه «بیات اصفهان» منسوب به همین شخص است.
اما جز آوازخوانان حرفهای، مردمان عادی، نیز از گذشتههای دور، عصرها کنار این پل قدم میزدند و آواز میخواندند و دیگران گرد آنان میآمدند. آوازخوانان معمولا از «حافظ» میخواندند و آثار کسانی چون بنان، ایرج و افتخاری، معین و دیگران. اگرچه همواره آثار «علیرضا افتخاری» بیش از دیگران اجرا میشده است.
علیرضا افتخاری خود اهل اصفهان است و مردمانِ این دیار، علاقه بسیاری به او دارند. حتی برخی پیرمردان آوازخوان این شهر میگویند که با پدر او آشنایی دارند. افتخاری آثاری در موسیقی سنتی دارد که جزو برترین آثار خلقشده در این سالهاست که از جمله آن میتوان به همکاریهایش با حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان اشاره کرد و هم آثاری دارد که به مردمپسند بودن ایشان کمک کرده است.
آوازخوانی نه خلاف عرف است و نه شرع
استاد «علیاصغر شاهزیدی» درباره این سنت میگوید: «در پل خواجو صدا اکو مییابد و دلنشین میشود و به همین خاطر سنت آوازخوانی در این پل چند صدساله است. مثلا آقای رحیم زریباف و بعد از آن استاد تاج اصفهانی در این باره فعالیتهای بسیاری انجام میدادند. استاد خوانساری، تاج و طاهرپور هرکدام روی یکی از پلهای خواجو، چوبی و سی و سه پل میایستادند و تصنیفهایی را در جواب یکدیگر میخواندند. در گذشته مانند امروز نبود که یکی پاپ بخواند و دیگری تصنیف، بلکه تمام اساتید تصنیف میخواندند و صدای آنها از سی و سه پل تا پل چوبی منعکس میشد.»این استاد آوازخوان همچنین میگوید: «از خیلی سال قبل کسانی اینجا آواز میخواندند، مردم هم اطراف آنها جمع شده و گوش میدادند. چیزی شبیه به کنسرتهای امروزی بدون آنکه پولی از مردم گرفته شود. این سنت را نمیشود از مردم گرفت. وقتی فردی دلش میگیرد به پل خواجو میآید و حرفش را به شکل آواز میخواند. این نه خلاف عرف است نه خلاف شرع.»
او میگوید خیلی از مردم در این وضعیت اقتصادی توان مالی ندارند و این میتواند تفریح خوبی برای آنان باشد.
اتفاقی برای جذبِ گردشگر
آن زمان که با این مراسم مقابله نمیشد، گردشگران زیادی برای تماشا به این محل میآمدند و با پیرمردان آوازخوان همراهی میکردند. خوانندگان کمتر آواز و بیشتر ترانه و تصنیف میخواندند. اگر آواز میخواندند، آن قسمتهایی که تحریر یا اصطلاحا چهچه میزدند با تشویق تماشاچیان روبهرو میشد و اگر ترانه و تصنیف بود در پایان هر ترانه، خواننده را تشویق میکردند. معمولا آهنگهایی خوانده میشد که برای بقیه آشنا بود و در خیلی از جاها، به ویژه آنجاهایی که یک بیت یا مصرع تکرار میشود، بقیه هم همراه خواننده همخوانی میکردند.
این مراسم برای گردشگران خارجی نیز جالب بود و آنان به عنوان یک اتفاقِ مهیج از آن یاد میکردند و به تهیه عکس و فیلم میپرداختند. اگرچه گردانندگان اصلی این مراسم، اهالی پیر شهر بودند؛ اما عدهای جوان نیز یکی از حجرههای جنوبی زیر پل را به خود اختصاص میدادند و شروع به خواندن میکردند.
گونهشناسی موسیقی مراسم
افشین داورپناه در کتاب سنخشناسی موسیقی در فرهنگ بختیاری به این نکته اشاره دارد که با وجودی که اصفهان، خود دارای مکتب آوازی است؛ اما هر کسی نمیتواند به فراگیری آن بپردازد. «گاه غنی بودن این مکتب از یک طرف و ضعف و ناتوانی فراگیری از طرف دیگر، باعث صعبالوصول بودن مطالب آن شده است و بنابراین نمیتوان انتظار داشت که تمامی افرادی که در این پل به اجرای آواز میپرداختند، اصول آوازخوانی را بدانند؛ این افراد معمولا برای لذت خودشان میخواندند.
راه را برای موسیقی غربی باز میکنیم؟
مراسم مذکور، مراسمی است با پیشینه تاریخی که به نظر نمیآید از میان برداشتن آن، چندان مناسب باشد؛ ضمن آنکه برخی تلاشهای صورتگرفته در اینباره هم چندان کارساز نبودهاند. با توجه به ضرورت تعدیل برخی سیاستهای فرهنگی و نیز ضروری بودن برخی فعالیتهای فرهنگی برای افراد مسن، لزوم برنامهریزی روی اینگونه مراسم ضروری مینماید. همچنین میتوان از اشتیاق مسافران داخلی و جهانگردان خارجی استفاده مفید کرده و این پدیده فرهنگی را به یکی از جاذبههای توریستی تبدیل کرد. از این روی است که به جای حذف این مساله، میتوان از آن در برابر نفوذ موسیقیهای مبتذل بهره گرفت. با این تفاوت که هم ارتباط کامل با فرهنگ موسیقی ایران دارد و هم ریشه در موسیقی این کشور.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد