1 - 03 - 2023
آیا ترامپ میتواند به جنگ اوکراین پایان دهد؟
دکتر صلاحالدین هرسنی*
مقامات کرملین به ویژه ولادیمیر پوتین رییسجمهوری و سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه که در ابتدا اصرار داشتند از رهگذر یک «عملیات ویژه نظامی» و به منظور رفع دغدغههای امنیتی و نئونازیسمزدایی در حیاط خلوت مسکو، کار اوکراین را کمتر از یک هفته یکسره کنند یشتر از یک سال است که در باتلاق اوکراین فرو رفته و مواضع و آرایشهای نظامی طرفین نیز حکایت از آن دارند که مصمم به ادامه جنگ هستند و قصد عقبنشینی ندارند. به ویژه آنکه ادامه جنگ از طرف ولودیمیر زلنسکی به جهت تمایل به وارد آوردن زخم بزرگ بر تمایلات نارسیسمی پوتین مهمتر و دارای اهمیت بیشتری است و در حکم قمار بزرگ کارنامه سیاسی او است. در این میان مساله نه بر سر تصمیمات طرفین برای تداوم جنگ، بلکه بر سر چگونگی پایان دادن آن است، چراکه چنین جنگی به مثابه جنگ جهانی سوم بروز کرده و همچون جنگ سرد موجب رویارویی دو آوردگاه شرق و غرب شده است و کشورهای متعلق به این دو بلوک چه بخواهند و چه نخواهند، پایشان به جنگ باز میشود.
اگرچه تلاشهایی در قالب ابتکارات دیپلماتیک در ماههای آغازین برای پایان دادن جنگ از طرف رجب اردوغان رییسجمهوری ترکیه شد و در روزهای منتهی به یکسالگی جنگ نیز کشورهای عضو سازمان ملل متحد با اکثریت قاطع از قطعنامه غیرالزامآوری حمایت کردند که از روسیه خواستهاند به تهاجم خود به اوکراین پایان دهد و متعاقب آن چین نیز به عنوان متحد کلیدی روسیه چیزی موسوم به یک طرح صلح ارائه کرده که طرفین را تشویق به آتشبس و در ادامه هم مذاکره کرده است، اما به نظر میرسد که هیچ از این ابتکارات نتوانست تغییری در مواضع طرفین ایجاد کند. این شرایط فرصتی را برای ترامپ رییسجمهوری سابق آمریکا ایجاد کرد که ادعا کند اگر در انتخابات۲۰۲۰ ما تقلب نمیشد و او به جای بایدن «خوابآلود» رییسجمهور بود، میتوانست فقط در یک تماس تلفنی با پوتین و زلنسکی جنگ روسیه با اوکراین را یکشبه و طی ۲۴ ساعت پایان دهد. در این میان مساله و پرسش اصلی آن است که چه چیزی مایه اعتماد به نفس ترامپ شده است که او میتواند پایاندهنده جنگ جهانی سوم شود؟ نیک پیداست برای فردی چون ترامپ که قطار سیاستش همواره خالی میرود و خواهد رفت و ارتباطی با میراث جمهوریت ندارد و مبین کمدی دموکراسی است، باور و پذیرش چنین ادعایی در ابتدا سخت باشد، ولی اگر کمی عمیق به این ادعا نگریسته شود میتوان گفت که ادعای ترامپ میتواند معطوف به صدق و راستیآزمایی شود. مبنای این راستیآزمایی هم استدلال ترامپ است. وی اخیرا و مشخصا در سخنرانی شهر اورلاندو ایالت فلوریدا اینگونه استدلال کرد که در زمان بوش، روسیه به گرجستان حمله کرد. در دوران اوباما، روسیه کریمه را تصرف کرد. در دوران بایدن، روسیه به اوکراین حمله کرد. من به عنوان تنها رییسجمهوری قرن بیست و یکم آمریکا ایستادگی کردم که روسیه به کشور دیگری حمله نکند. به این ترتیب باورپذیر بودن ادعای ترامپ در پایان دادن جنگ اوکراین بدان جهت که او معتقد است ولادیمیر پوتین به عنوان شروعکننده جنگ از ترامپ حرفشنوی دارد و از آنجایی که میراث فکری هر دوی آنها از آبشخوری چون «دموکراسی غیرلیبرال» آب میخورد و ترامپ نیز همواره از نبوغ و هوشمندی یاد کرده است، انتظار ندارد که پوتین جواب «نه» به او بدهد و دست رد بر سینهاش زند، به ویژه آنکه ترامپ وامدار احسان پوتین در غائله مهندسی کردن انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا در ورود به کاخ سفید است و همین باعث افزایش قبول انتظارات ترامپ از پوتین در پایان دادن جنگ اوکراین شده است. از یاد نبریم که در ابتدای جنگ و از همان هنگامی که ناقوس جنگ در اوکراین به صدا در آمده بود، ترامپ در اظهارنظری تاکید کرده بود که قطعا اقدام پوتین در تجاوز به اوکراین، شی جینپینگ رییسجمهور چین را جسور میکند. بنابراین تایوان سناریوی بعدی خواهد بود و تکرار سناریوی اوکراین در تایوان منتفی نیست. اگر دیدهاید که چین تاکنون به تایوان تجاوز نکرده، به خاطر در راه بودن المپیک زمستانی است که چین میزبانش است. پس لطفا به کرنومتر خود نگاه کنید تا المپیک به پایان برسد. آنگونه که ترامپ گفته بود، شی جینپینگ و ولادیمیر پوتین مثل دوقلوها هستند، یکی از آنها هم اتفاقا تایوان را میخواهد و بیمیل نیست که بر سر مالکیت تایوان قدرتنمایی کند. لذا اگر من رییسجمهور بودم، شی و پوتین این کار را نمیکردند!
* کارشناس و تحلیلگر ارشد
مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد