26 - 04 - 2023
آیا چین جای آمریکا را در خاورمیانه میگیرد؟
گروه بینالملل- محمدرضا ستاری- توافقی که میان ایران و عربستان در اسفند ماه سال گذشته با میانجیگری چینیها شد، این سوال را برای بسیاری از تحلیلگران مطرح کرد که آیا پکن در حال پر کردن جای آمریکا در خاورمیانه است؟ سوال مهمی که پاسخ صحیح به آن میتواند بسیاری از معادلات ژئوپلیتیکی، سیاسی و اقتصادی غرب آسیا را حل کند.
چند روز قبل وزرای خارجه ایران و عربستان پس از هفت سال برای نخستین بار با یکدیگر دیدار کردند، این دیدار در حالی بود که در میان ناباوری بسیاری از ناظران و مقامات سیاسی، دبیران شورای امنیت ملی دو کشور با یکدیگر دیدار کرده و مقدمات عادیسازی روابط رافراهم کرده بودند. اما نکته مهم این است که تنشزدایی میان دو کشور پس از میانجیگریهای صورت گرفته از سوی عمان و عراق نه در منطقه خاورمیانه بلکه در پکن نهایی شد.
این اتفاق در حالی افتاد که کشورهای غربی نسبت به سیاست پکن درخصوص جنگ اوکراین انتقادات شدیدی داشته و مدعی هستند که چین در طول یکسال گذشته علاوه بر اینکه تهاجم روسیه به اوکراین را علنا محکوم نکرده، موجب نجات اقتصاد این کشور در سایه تحریمهای همهجانبه نیز شده است.
با این حال نحوه کنش چین در طول ماههای گذشته به گفته برخی از تحلیلگران نشاندهنده تغییر سیاست این کشور در عرصه روابط خارجی است. آنها امروز علاوه بر میانجیگری میان ایران و عربستان، یک طرح ۱۲مادهای برای صلح در اوکراین و نیز یک ابتکار امنیت جهانی برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات میان کشورها را کلید زدهاند. حتی شاهد بودیم که چند روز قبل کین گانگ وزیر خارجه جدید این کشور اعلام کرد که کشورش آماده میانجیگری میان فلسطین و اسرائیل است.
در همین رابطه جولیا گورولهالر از موسسه آرنولد-برگستراسر آلمان در گفتوگویی که با الجزیره داشته، توضیح میدهد: توافق ایران و عربستان میتواند یک سکوی پرتاب برای ابتکارات آینده چین باشد. در واقع نقش این کشور در عادیسازی روابط میان تهران و ریاض نشان میدهد که پکن خود را برای ایفای نقشهای بزرگتر در دیپلماسی بینالمللی آماده کرده است. این اتفاق در حالی افتاد که به گفته بسیاری از تحلیلگران نفوذ ایالاتمتحده در خاورمیانه رو به کاهش است. در واقع خروج آمریکا از برجام، روابط متناقض آن با عربستان و نیز خروج پرهزینه از عراق و افغانستان به اعتبار جهانی این کشور آسیب رسانده است. به همین دلیل همانطور که عنوان شد سوال مهم این است که آیا چین قادر خواهد بود نفوذ سنتی آمریکا در غرب آسیا را به چالش بکشد و جایگزین ایالاتمتحده در این منطقه شود؟
پاسخ به این سوال را باید از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد، اما برخی از کارشناسان معتقدند که چین با وجود قدرت فزاینده خود هنوز امکان جایگزینی با ایالاتمتحده در خاورمیانه را ندارد، چرا که از یکسو آمریکا در این منطقه متحدان سنتی کلیدی دارد و از سوی دیگر دارای دهها پایگاه نظامی در خاورمیانه است که موجب بسط چتر امنیتی و نظامی این کشور در منطقه شده است.
البته برخی دیگر از ناظران معتقدند که ممکن است چینیها به هیچ عنوان قصد نداشته باشند به طریق آمریکاییها نفوذ خود را در منطقه گسترش دهند؛ یعنی آنها احتمالا به گسترش قدرت دیپلماتیک و اقتصادی خود ادامه میدهند و در عین حال مسائل امنیتی و نظامی را به آمریکاییها واگذار میکنند.
مزیت چین
بسیار قبلتر از اینکه توافق میان ایران و عربستان صورت بگیرد، چین خود را به عنوان شریکی کلیدی برای کشورهای خاورمیانه معرفی کرده بود. در واقع چین همزمان با اینکه شریک تجاری بزرگ عربستان و ایران محسوب میشود، بزرگترین خریدار نفت این دو کشور نیز هست. پکن حتی یک توافق ۲۵ساله با تهران در سال ۲۰۲۱ و یک مشارکت استراتژیک با عربستان در سال گذشته میلادی به امضا رسانده است.
این کشور همچنین به لطف طرح یک جاده یک کمربند (BRI) که در سال ۲۰۱۳ و با هدف اتصال آسیا، اروپا و آفریقا کلید خورد، احداث شبکهای از بنادر و راهآهن در این مناطق را در دستور کار خود قرار داده است. علاوه بر این برآوردها نشان میدهد که چین از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ بیش از ۲۷۳ میلیارد دلار در پروژههای آزادراهی و زیربنایی منطقه سرمایهگذاری کرده و هماکنون به عنوان بزرگترین سرمایهگذار در خاورمیانه شناخته میشود.
پکن همچنین از عراق نفت، از قطر گاز خریداری کرده و به الجزایر، ترکیه، مراکش، مصر و عربستان سلاح میفروشد. آنها در شرایطی که به مصریها برای ساختن پایتخت جدیدشان کمک میکنند در حال ساخت شبکه مترو در شهر مکه هستند. در همین راستا بود که وقتی شی جین پینگ پاییز سال گذشته به عربستان سفر کرد، محمدبن سلمان ولیعهد عربستان این سفر را نشانهای از دوران تاریخی جدید در روابط دو کشور دانست.
فارغ از مسائل اقتصادی برخی از کارشناسان معتقدند که پکن از لحاظ سیاسی نیز یک شریک ایدئولوژیک بیطرف محسوب میشود که مدتهاست سیاست عدم مداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه را دنبال میکند. البته کلید اصلی خوشبینی کشورهای خاورمیانه به چین تنها این موضوع نیست که پکن در امور داخلی آنها مداخله نمیکند، بلکه به این دلیل است که اقدامات تنبیهی از قبیل تحریمها را نیز از چین ندیدهاند.
قدرتی متفاوت
در این رابطه فن هونگدا استاد موسسه مطالعات خاورمیانه در شانگهای معتقد است: همزمان با اینکه پکن خود را به عنوان یک جایگزین بالقوه برای ایالاتمتحده در خاورمیانه معرفی میکند، اما واقعا در تلاش برای غصب موقعیت سنتی ایالاتمتحده در منطقه نیست. در واقع قدرت چین در درجه اول از نفوذ اقتصادی آن نشات میگیرد. این کشور هرگز نشان نداده که قصد کنترل خاورمیانه را دارد و اگرچه در برخی منازعات مانند جنگ داخلی سوریه از حق وتوی خود به نفع بشار اسد استفاده کرده، اما مانند آمریکا و سایر کشورهای اروپایی سابقهای در سرنگونی حکام خاورمیانه ندارد.
البته دولت پکن در سطحی پایینتر از آمریکا به دنبال ایجاد پایگاههای نظامی به خصوص در خاورمیانه و آفریقاست. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۷ این کشور برای نخستین بار، پایگاه خارجی خود را در کشور جیبوتی و در نزدیکی کانال سوئز و تنگه بابالمندب ایجاد کرد. چهار سال بعد نیز چینیها در حال ایجاد یک پایگاه دریایی در امارات هستند. به همین خاطر سیاست کلی چین نخست غیرنظامی و در وهله دوم معطوف به نظامیگری است.
در این خصوص زکیه یزدانشناس مدیر پروژه چین در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در تهران به الجزیره توضیح میدهد: سابقه چین نشاندهنده تمایل اندک این کشور به دخالت در منطقه به سبک آمریکاییهاست. در واقع پکن توانایی و میلی برای حضور نظامی در منطقه نداشته و سعی میکند از راههای دیگر به بسط نفوذ خود در خاورمیانه اقدام کند. به همین دلیل میتوان اهداف چین در منطقه را در سه محور توصیف کرد. نخست تضمین جریان آزاد انرژی، دوم تحمیل کمترین هزینه و سوم افزایش اعتبار بینالمللی پکن به عنوان یک بازیگر مسوول.
این صحبتها در حالی مطرح میشود که مارک فیتزپاتریک کارشناس استراتژی و کنترل تسلیحات در لندن معتقد است: عدم تمایل پکن به ایفای نقش پلیس جهانی یا تامینکننده امنیت، میتواند در آینده ابزار مذاکراتی این کشور را محدود کند. مساله این است که باید دید توافقاتی که چین با ضمانتهای اقتصادی میانجیگری کرده تا چه میزان قابلیت تحقق دارند. به عنوان مثال در توافق میان ایران و عربستان، مساله این است که آیا نزدیکی میان تهران و ریاض تداوم خواهد داشت یا خیر؟ به همین منظور اگر قرار باشد تنشها در منطقه از سر گرفته شوند، آن زمان اهرم اقتصادی چینیها ممکن است ضمانت اجرایی کافی را نداشته باشد؛ هر چند این بدان معنا نیست که این اهرم قدرتمند اقتصادی فروپاشی خواهد کرد.
به همین دلیل است که ناظران معتقدند چینیها در نقطهای که ایستادهاند باید مسیری طولانی و پر دستانداز را به عنوان یک بازیگر صلحساز ایفا و برخلاف آمریکا از درگیریهای طولانیمدت اجتناب کنند. بنابراین به نظر میرسد کار سخت برای باثبات نگه داشتن توافقاتی که میانجیگری کرده، برای پکن تازه آغاز شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد