11 - 12 - 2022
آینده دموکراسی در ابهام
فاطمه رحیمی- دموکراسی که موفقترین تفکر سیاسی در قرن بیستم بود، چرا با مشکل مواجه شده و چگونه میتوان آن را احیا کرد؟
معترضانی که دولت اوکراین را سرنگون کردهاند، آرمانهای زیادی را برای کشورشان در سر دارند. شعارهای آنها از تمایلشان به روابط نزدیکتر با اتحادیه اروپا، پایان دخالتهای روسیه و تشکیل یک دولت پاک که جایگزین دزدسالاری رییسجمهور یانکوویچ شود حکایت میکنند اما خواسته اصلی آنها همان چیزی است که در طول دهههای بسیاری باعث ایستادگی مردم در برابر حکومتهای فاسد، سوءاستفادهگر و استبدادی شده است. آنها خواهان دموکراسی مبتنی بر قوانین هستند.
دریافت چرایی آن آسان است. به طور میانگین حکومتهای دموکراسی تمایل کمتری به جنگ و سابقه بهتری در مبارزه با فساد دارند. اساسا دموکراسی به مردم اجازه میدهد که از ذهنیات خود صحبت کنند و آینده خود و فرزندانشان را شکل دهند. افراد زیادی در بسیاری از نقاط متفاوت جهان آمادگی خطر کردن برای این ایده را دارند و همین امر تصدیقی برای جاذبههای پایدار آن است.
با وجود اینکه این روزها نشاط ایجاد شده به واسطه اتفاقاتی شبیه به آنچه در کییف رخ داده با نگرانی آمیخته شده است. این الگوی دردسرساز، خود را پایتخت به پایتخت تکرار میکند. توده مردم در میدان اصلی تجمع میکنند. گردنکلفتهای رژیم تحریم شده سعی میکنند که با این روند بجنگند اما در مواجهه با ناسازگاری عمومی و پوشش جهانی اخبار شجاعت خود را از دست میدهند. اما بیرون راندن خودکامگان بسیار آسانتر از راهاندازی یک حکومت دموکراسی با دوام شده است. نظام جدید ناپایدار و اقتصاد تحت فشار است و کشور خود را در وضعیتی حداقل به مراتب بدتر از قبل مییابد. این همان اتفاقی است که در بخش عمده بهار عربی و همچنین در انقلاب نارنجی اوکراین رخ داد. در سال ۲۰۰۴ یانکوویچ با اعتراضات گسترده خیابانی از منصب خود برکنار شد تا پس از اقدامات ناامیدکننده سیاستمداران مخالفی که جایگزین وی شده بودند، بار دیگر در سال ۲۰۱۰ به مدد کمکهای مالی هنگفت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری به مسند قدرت بازگردد.
دموکراسی دوره سختی را تجربه میکند. در پی خلع مستبدان از قدرت، مخالفان غالبا در ایجاد نظامهای دموکراتیک با دوام ناکارآمد بودهاند. حتی در برقراری دموکراسی، شکاف در نظام به طور نگرانکنندهای قابل مشاهده و سرخوردگی از طریق سیاست شایع است. در حالی که تنها چند سال پیش به نظر میرسید که دموکراسی بر جهان مسلط خواهد بود.
در نیمه دوم قرن بیستم، دموکراسیها توانستند در سخت ترین شرایط ممکن ریشهدار شوند، در آلمان که توسط نازیسم ضربه خورده بود، در هند که بزرگترین جمعیت فقیر جهان را داشت و در دهه ۱۹۹۰ در آفریقای جنوبی که آسیب شدیدی را از سوی آپارتاید دیده بود.
استعمار زدایی، گروهی از دموکراسیهای جدید را در آفریقا و آسیا ایجاد کرد و نظامهای خودکامهای مانند یونان (۱۹۷۴)، اسپانیا (۱۹۷۵)، آرژانتین (۱۹۸۳)، برزیل (۱۹۸۵) و شیلی (۱۹۸۹) خود را به دست دموکراسی سپردند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دموکراسیهای نوپایی را در مرکز اروپا ایجاد کرد. در سال ۲۰۰۰ خانه آزادی، یک گروه از متفکران آمریکایی، ۱۲۰ کشور یا ۶۳ درصد از مجموع جهان را در زمره کشورهای دموکراتیک قرار داد.
با وجود اینکه نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که در ۲۰۱۴ انتخابات آزاد و منصفانه خواهند داشت، پیشرفت جهانی دموکراسی متوقف شده و حتی ممکن است به عقب رفته باشد. خانه آزادی عقیده دارد که سال ۲۰۱۳ هشتمین سال متوالی بود که در آن آزادی جهانی تنزل یافت و گام رو به جلوی آن تنها در آغاز این قرن به نقطه اوج رسید. در خلال سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ جنبش دموکراسی فقط چند شکست را تجربه کرد اما از سال ۲۰۰۰ تعداد این شکستها بسیار زیاد بوده است. و مشکلات دموکراسی عمیقتر از آن چیزی است که اعداد صرف نشان میدهند. بسیاری از دموکراسیهای اسمی که با برگزاری انتخابات، ظاهر بیرونی دموکراسی را حفظ کردهاند اما فاقد حقوق و نهادهایی هستند که از دیگر ابعاد مهم نظام کارآمد دموکراتیک محسوب میشوند، به سوی نظامهای استبدادی لغزیدهاند.
ایمان به دموکراسی در لحظات پیروزی مانند براندازی نظامهای منفور در قاهره و کییف شعلهور میشود. بیرون از غرب، دموکراسی اغلب به سوی سرنگونی پیش رفته است و در درون غرب، دموکراسی اغلب با بدهی و اختلال عملکرد در داخل و تندروی در خارج کشور همراه بوده است.
دموکراسی همیشه منتقدان خود را داشته اما در حال حاضر در شرایطی که ضعف دموکراسی در مراکز قدرت غربی و شکنندگی نفوذش در دیگر نقاط جهان به طور روزافزونی آشکار شده، شک و تردیدهای قدیمی نسب به آن با احترام تجدید شده ای مورد ارزیابی قرار میگیرند.
چرا دموکراسی حرکت رو به جلوی خود را از دست داده است؟دموکراسی پیروز بزرگ برخوردهای ایدئولوژیک قرن بیستم بود اما اگر دموکراسی بخواهد به همان اندازه که در قرن بیستم موفق بود، در قرن ۲۱ هم موفق بماند، باید در زمان نوپایی با پشتکار پرورش بیابد و در زمان بلوغ با دقت محافظت شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد