15 - 08 - 2017
آیین چراغ خاموشی نیست
سعید نوروزجو- تعداد کارگردانهای مولف تاریخ سینمای ایران از تعداد انگشتان دو دست کمتر است! طبیعی است که قدر این چند نام انگشتشمار را بدانیم و همیشه به یادشان باشیم. ۷۳ سال پیش در چنین روزی پدر سینمای فولکلوریک در تهران متولد شد. حاتمی در جایی متولد شد شبیه همان جایی که رضا خوشنویس در هزاردستان به مفتش آدرس میدهد؛ خیابان شاهپور، خیابان مختاری، کوچه اردیبهشت. مردی که از متخصصان سینما گرفته تا مخاطبان عام و حتی کسانی که کلا با سینما ارتباطی ندارند قطعا دیالوگی از آثار او را حفظاند. دلیلش واضح است، درونمایه آثار حاتمی براساس ویژگیهای قومی و انسانهای رشدیافته در این باورها و اعتقادات، شکل گرفته است. شخصیت آثار او اغلب شبیهترین افراد به خصلت و باورهای قومیتهای ایرانی هستند. حاتمی که تقریبا تمام آثارش را براساس فیلمنامههایی از خودش ساخته، در انتقال فضا، زمان و شرایط اجتماعی دوره تاریخی که در فیلمش به تصویر کشیده، بسیار موفق بوده است. پس برقراری ارتباط با آثار او کار سختی نیست. فقط کافی است ایرانی باشید! قطعا همه ما با آثار او آشنا هستیم اما بد نیست به بهانه زادروزش نگاهی بیندازیم به ماندگارترین آثار او؛ آثاری که بعضی از آنها فراتر از یک فیلم یا سریال امروز به ناخودآگاه جمعی ایرانیها تبدیل شدهاند به صورتی که بسیاری از دیالوگهای فیلمهای او را امروز به شکل ضربالمثل یا اصطلاح به کار میبرند.
حسنکچل
اولین تجربه سینمایی حاتمی، فیلم حسنکچل (۱۳۴۹) بود. حاتمی این فیلم را در پی موفقیت نمایشنامه حسنکچل و استقبال بسیار خوب مردم از آن، ساخت. در واقع این موفقیت موجب شد که چند تن از دستاندرکاران سینما او را ترغیب کنند که این نمایشنامه را به فیلم بدل کند و شانس خود در عرصه سینما را نیز بیازماید. علی عباسی، تهیهکننده سینما، که نمایش حسن کچل را دیده بود، برای ساخت فیلم آن، اعلام آمادگی کرد، اما به دلیل بیتجربگی حاتمی در عرصه سینما، میخواست کارگردانی فیلم را به شخص دیگری بسپارد، ولی حاتمی مخالفت کرد و سرانجام هم عباسی را متقاعد کرد که خود از پس ساخت آن برمیآید. حسن کچل نخستین فیلم ریتمیک و موزیکال ایرانی و برگرفته از داستانهای کهن ایرانی بود. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از سوی تماشاگران روبهرو شد و زمینه ورود وی به سینمای ایران را فراهم کرد.
هزاردستان
پس از اتمام سوتهدلان حاتمی مشغول نوشتن فیلمنامه سریال هزاردستان شد که ابتدا «جاده ابریشم» نام داشت. حاتمی برای نوشتن متن این سریال عازم فرانسه شد و موهای خود را از ته تراشید تا رویش نشود به خیابان برود و فقط مشغول نوشتن فیلمنامه باشد. [۲] وی بارها این متن را بازنویسی کرد و حتی گفته میشود تعداد بازنویسیهای این متن به بیش از ۱۰ بار رسیده است. ساخت این سریال در سال ۱۳۵۸ کلید خورد و هشت سال طول کشید تا سرانجام «هزاردستان» به آنتن تلویزیون برسد. علی حاتمی برای تولید این سریال دست به ساخت تهران قدیم زد و حاصل کار او به عنوان یک شهرک سینمایی برای تلویزیون و سینمای ایران باقی ماند. این سریال روایت گر زندگی رضا تفنگچی بود که در اواخر دوره احمدشاه قاجار دست به اسلحه میبرد و یک سلسله ترور را آغاز میکند، او درسالهای پایانی عمر کار خوشنویسی را پی میگیرد و از رضا تفنگچی به رضا خوشنویس تبدیل میشود.
کمالالملک
در سال ۱۳۶۲ حاتمی، فیلم کمالالملک، را بر مبنای زندگی نقاش بزرگ ایرانی و رابطهاش با شاه و دربار قاجار ساخت. حاتمی سعی کرد در این فیلم، هم بعد تاریخی و هم بعد بیوگرافیک فیلم را حفظ کند و با تکیه بر رابطه حکومت با یک هنرمند به ضعفها و چالشهای فرهنگی و هنری در آن زمان بپردازد. این فیلم از بازی خوب بازیگرانش بهرهمند است که هر یک بازیهای خوب و ماندگاری از خود به جای گذاشتهاند.
مادر
حاتمی در سال ۱۳۶۸ فیلم مادر را ساخت. مادر ماجرای روزهای پایانی مادری پیر است که در خانه سالمندان به سر میبرد. او که بعد از سالها تلاش و تحمل مشکلات بسیار و بزرگ کردن فرزندانش، اکنون در آستانه مرگ قرار گرفته، از فرزندانش میخواهد که او را به خانه قدیمیشان ببرند و خود نیز در این روزهای پایانی در آنجا جمع شوند. فرزندان او هر یک مسیری را در زندگیشان در پیش گرفتهاند و به راه خود رفتهاند. بیماری مادر و سپس مرگش بعد از کش و قوسهایی آنها را به یکدیگر نزدیک میکند. حاتمی که از سالهای اولیه دهه ۷۰، مطالعه و تحقیق درباره زندگی جهان پهلوان تختی را آغاز کرده بود، بعد از پشت سر گذاشتن دشواریهایی سرانجام در سال ۱۳۷۵، ساخت فیلم جهان پهلوان تختی را آغاز کرد. متاسفانه پس از آنکه تنها بخشهایی از فیلم را فیلمبرداری کرده بود بیماری سرطان به سراغش آمد و در بیمارستان بستری و مجبور شد پروژهاش را نیمهکاره رها کند. او در تاریخ ۱۵ آذرماه ۱۳۷۵ درگذشت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد