15 - 03 - 2025
ابزار نوین یا تهدید خاموش؟
گروه فرهنگ و هنر- در سالهای اخیر، هوشمصنوعی (AI) با سرعتی غیرقابل انکار وارد عرصههای مختلف زندگی بشر شده است، از پزشکی و صنعت گرفته تا اقتصاد و آموزش، کمتر حوزهای را میتوان یافت که از موج این فناوری نوین بینصیب مانده باشد اما شاید یکی از بحثبرانگیزترین عرصههایی که هوشمصنوعی در آن قدم گذاشته، هنر و خلاقیت است؛ فضایی که همواره به عنوان قلمروی منحصربهفرد انسانها شناخته میشد. هنگامی که برای نخستین بار آثار هنری با کمک الگوریتمهای هوشمصنوعی خلق شدند، از نقاشیهای دیجیتال گرفته تا قطعات موسیقی و شعر، موجی از تحسین، نگرانی و البته تردید در میان هنرمندان و منتقدان شکل گرفت. حال این سوال مطرح است که آیا هوشمصنوعی در حال تهدید خلاقیت انسانی است یا اینکه خود میتواند به ابزاری برای توسعه مرزهای هنر تبدیل شود؟
همزیستی یا رقابت؟
هوشمصنوعی در حوزه هنر عمدتا با استفاده از «یادگیری ماشینی» و شبکههای عصبی مصنوعی کار میکند. این سیستمها میتوانند الگوهای موجود در آثار هنری را شناسایی کرده، آنها را تحلیل و سپس براساس آنها آثار جدیدی تولید کنند. برای نمونه، نقاشی معروفی به نام
«Portrait of Edmond de Belamy»
که توسط یک هوشمصنوعی خلق شد، در سال ۲۰۱۸ با قیمت خیرهکننده ۴۳۲هزار دلار در حراجی کریستی فروخته شد. این رویداد نقطه عطفی بود که توجه جهانی را به ظرفیتهای هنر دیجیتال و هوشمصنوعی جلب کرد اما نکته اینجاست که هوشمصنوعی چگونه این آثار را تولید میکند؟ الگوریتمهای «GANs» به سیستمها این امکان را میدهند تا با تغذیه هزاران اثر هنری، قواعد، سبکها و تکنیکهای مختلف را یاد بگیرند و آثاری خلق کنند که گاه چنان خلاقانه به نظر میرسند که تشخیص انسانساز بودن یا ماشینساز بودن آنها دشوار میشود.
منتقدان چه میگویند؟
با این حال، حضور هوشمصنوعی در این عرصه با موجی از انتقادات نیز روبهرو شده است. برخی هنرمندان بر این باورند که هنر چیزی فراتر از دادهها و الگوهاست. آنها معتقدند که خلاقیت انسانی نه از طریق الگوریتمها بلکه از تجربههای زیسته، احساسات و ادراک شخصی هنرمند سرچشمه میگیرد؛ چیزی که هوشمصنوعی، هرچند پیشرفته، قادر به درک آن نیست. به عنوان مثال، یک نقاش ممکن است از دل شکست عشقی یا شادی وصفناپذیر، اثری خلق کند که مستقیما بر روح و روان مخاطب تاثیر بگذارد اما هوشمصنوعی صرفا ترکیبی از رنگها و فرمها براساس الگوهای آماری ارائه میدهد. این همان شکاف عمیقی است که بسیاری از منتقدان روی آن تاکید دارند: آیا میتوان به ماشینی که نمیفهمد غم چیست، اجازه داد تا شعر بگوید یا نقاشی بکشد؟
موافقان حمایت از هوشمصنوعی
در نقطه مقابل، بسیاری از هنرمندان معاصر هوشمصنوعی را نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان یک ابزار نوین و توانمند میبینند. از نگاه این گروه، همانطور که دوربین عکاسی زمانی تهدیدی برای نقاشی به شمار میرفت اما در نهایت به شاخه جدیدی از هنر تبدیل شد، هوشمصنوعی نیز میتواند به شکلی نوآورانه در خلق آثار هنری به کار گرفته شود. برخی موسیقیدانان با استفاده از الگوریتمهای هوشمصنوعی، قطعاتی میسازند که مرزهایهارمونی و ملودی را به چالش میکشد. شاعران دیجیتال با کمک مدلهای زبانی مانند «GPT» شعرهایی مینویسند که گاه به شکل حیرتانگیزی شبیه به آثار کلاسیک هستند. کارگردانان نیز از سیستمهای AI برای تولید فیلمنامههای تجربی یا ویرایش جلوههای ویژه استفاده میکنند. یکی از برجستهترین نمونههای این همکاری، پروژهای است به نام «The Next Rembrandt» که با استفاده از هوشمصنوعی و تحلیل ۳۴۶اثر از رامبرانت، یک نقاشی کاملا جدید به سبک این استاد هلندی خلق شد. هرچند این اثر به دست انسان طراحی نشد اما بدون شک نتیجه همکاری خلاقانه برنامهنویسان، مورخان هنر و الگوریتمهای هوشمصنوعی بود. خواننده و آهنگساز مشهوری چون «گریمز» از AI در ساخت برخی آهنگهای خود استفاده کرده است و این روند را نه تهدید، بلکه فرصتی برای گسترش مرزهای صوتی و موسیقایی خود میداند.
آینده هنر در عصر هوشمصنوعی
با این حال سوال کلیدی این است که آیا در آینده هنرمندان جای خود را به ماشینها خواهند داد؟ پاسخ این سوال، حداقل در حال حاضر، منفی به نظر میرسد. آنچه مشخص بوده این است که هوشمصنوعی به خودی خود نمیتواند جایگزین خلاقیت انسانی شود اما میتواند به عنوان یک ابزار نیرومند، افقهای تازهای را برای هنرمندان باز کند. همانطور که دوربین عکاسی نقاشی را از بین نبرد، همانگونه که سینما تهدیدی برای تئاتر نشد، هوشمصنوعی نیز به احتمال زیاد جای هنرمندان را نخواهد گرفت، بلکه باعث خواهد شد هنر وارد دوران تازهای شود؛ دورانی که در آن، همکاری انسان و ماشین منجر به خلق آثاری شود که پیش از این تصور آن هم دشوار بود.
سخن پایانی
هوشمصنوعی با وجود تمام چالشها و نگرانیهایی که به همراه دارد، بدون شک مرزهای تازهای را در دنیای هنر و خلاقیت گشوده است. با بررسی دقیقتر این پدیده، درمییابیم که هوشمصنوعی نه به عنوان یک رقیب بلکه به عنوان یک همکار یا حتی تسهیلکننده در کنار هنرمندان قرار گرفته است. نخست باید به این نکته توجه کرد که خلاقیت انسانی، ریشه در تجربههای زیسته، احساسات و شهود دارد؛ مولفههایی که هوشمصنوعی فاقد آنهاست. یک شاعر هنگام سرودن شعری عاشقانه، از عواطف و خاطرات شخصی خود الهام میگیرد، یک نقاش در دل رنگها، داستانهای پنهانی از رنجها یا شادیهای خود روایت میکند و یک موسیقیدان با هر نت، بازتابی از درونیترین حالات خود را به گوش مخاطب میرساند. در مقابل، هوشمصنوعی صرفا الگوها را تحلیل میکند، آنها را بازترکیب کرده و نتایجی بر پایه محاسبات آماری ارائه میدهد. این سیستم نمیتواند معنای واقعی عشق، اندوه یا حیرت را درک کند زیرا احساس و درکی از زیستن ندارد. بنابراین مهمترین بعد هنر یعنی روح و معنا، همچنان در اختیار انسان باقی خواهد ماند.
با این حال، این به آن معنا نیست که هوشمصنوعی تهدیدی برای هنر نیست. یکی از نگرانیهای اصلی منتقدان، استانداردسازی خلاقیت است. الگوریتمها با اتکا به دادههای موجود، اغلب در مسیر تکرار سبکها و الگوهایی که بیشترین بازخورد مثبت را گرفتهاند، حرکت میکنند. این خطر وجود دارد که هنر تولیدشده توسط AI به مرور زمان دچار همگونی شود و از تنوع، طغیان و بدعتگذاری که ذات خلاقیت هنری است، فاصله بگیرد. در واقع، هوشمصنوعی مانند یک قلم یا ساز جدید است که میتواند امکانات بیشتری به دست هنرمندان بدهد اما آنچه در نهایت به یک اثر هنری معنا میبخشد، نگاه انسانی هنرمند است. بنابراین آینده هنر در عصر هوشمصنوعی به این بستگی دارد که چگونه این فناوری مدیریت و به کار گرفته شود. اگر هنرمندان هوشمصنوعی را به چشم یک «ابزار مکمل» و نه یک جایگزین ببینند، این همزیستی میتواند به خلق آثاری منجر شود که پیشتر غیرممکن به نظر میرسید. به همین ترتیب، مسوولیت بزرگی بر دوش هنرمندان، برنامهنویسان و منتقدان هنری است تا مراقب باشند که این فناوری، هنر را به سمت بازتولید مکانیکی و بیروح سوق ندهد. آنچه هوشمصنوعی را از خلاقیت انسانی جدا میکند، توانایی انسان در معنا بخشیدن به اثر هنری است. الگوریتمها شاید بتوانند نقاشی کنند، بنویسند یا بسازند اما فقط انسان است که میتواند در پس این آثار، فلسفه، احساس و روایت بگنجاند. پس آینده هنر نه در حذف یکی به نفع دیگری، بلکه در تعامل سازنده میان انسان و ماشین شکل خواهد گرفت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد