16 - 10 - 2023
اتحادیه اروپا در چهارراه سرنوشت
اگر اروپا میخواهد دموکراتیک غیروابسته مستقل و بازیگر قادری در قرن بیستویکم باشد، از هماکنون باید به فکر اروپای فراتر از اتحادیه اروپا بود در کنار یافتن راهحلی برای مناقشه شرق و غرب اروپا میباید به ریشههای فرهنگی و معنوی خود رجوع کند.
یادداشت «برای اروپای فراتر از اروپا» توسط دو نفر از چهرههای فعال صلح و استقلال، اورلیکه گِرُوت استاد سابق سیاست اروپا در دانشگاه بُن آلمان و هاکه ریتس پژوهشگر مسائل سیاست خارجی در زمینه درگیریهای بین شرق و غرب، انتشار یافته است.
نویسندگان در توضیح هدف خود از انتشار این یادداشت متذکر شدهاند: «از آنجایی که اکتبر ۲۰۲۴ بیستمین سالگرد تصویب قانون اساسی اروپاست که بعدها با شکست مواجه شد، ما این متن را در آستانه بیستمین سالگرد آن رویداد به عنوان نقطه شروعی برای بحث گسترده در مورد آینده اروپا ارائه میدهیم.»
اروپا بر سر چهارراه
نویسندگان این یادداشت مینویسند: با این یادداشت پیشنویس قانون اساسی اروپا را گرامی میداریم که دقیقا بیست سال پیش در ژوئیه ۲۰۰۳ ارائه و در اکتبر ۲۰۰۴ به طور تشریفاتی توسط سران کشورها و دولتهای اروپایی تصویب شد، اما هرگز اجرا نشد.
جهان با یک تحول چشمگیر ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک مواجه است. غرب سابق کاریزمای خود را از دست داده است، هژمونی جهانی ایالاتمتحده در حال فروپاشی و جهانی چندقطبی در حال شکلگیری است. در این دوره انتقالی به ویژه آینده اروپا نامشخص است. اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار صرفا تکنوکراتیک امروزه با کمک به تضعیف دموکراسی در کشورهای اروپایی میلیونها شهروند اروپایی را از ایده اروپای متحد دور کرده است؛ با این حال راه نجات در فروپاشی اتحادیه نیست. این صرفا آخرین اقدام در یک روند طولانی سیاست خود ویرانگر اروپا خواهد بود.
اروپا برای حفظ خود باید به لحظه کنونی در تاریخ جهان پاسخ دهد. برای جلوگیری از فروپاشی اتحادیه اروپا یک اقدام رهاییبخش بهمثابه یک بازنگری نهادی اساسی ضرورت دارد: اتحادیه اروپا که تاکنون صرفا یک اتحادیه قراردادی بوده و هویت زندهای نداشته است باید در واقع اروپایی شود. این اتحادیه باید گریبان خود را از چنگال یکطرفهای که از آن سوی اقیانوس اطلس دراز شده است رها سازد و با برقراری پیوند و همبستگی با شهروندان خود به دنبال همکاری برابر با همه دولتها و قدرتهای دیگر باشد. با این حال مهمتر از همه باید با تامل در سنتهای فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود آنها را در راه ساختن جهانی عادلانه و صلحآمیز در قرن بیستویکم طرح و ترسیم کند.
درباره وضعیت کنونی
اگر به اتحادیه اروپای امروز نگاه کنید میتوانید فروپاشی تدریجی و کلی این قاره را به ویژه در زمینههای سیاسی، اقتصادی و ژئواستراتژی و حتی در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز ببینید. اتحادیه اروپا نهتنها جلوی این فروپاشی تدریجی را نگرفت، بلکه در واقع آن را به هزینه شهروندان اروپایی گسترش داد. به گزارش ایسنا در ادامه این مطلب آمده است: ۱۴ سال پس از فروپاشی دیوار برلین برای اولینبار در تاریخ اروپا یک کنوانسیون اروپایی پیشنویس قانون اساسی اروپا را ارائه کرد. این قانون اساسی که به طور تشریفاتی در اکتبر ۲۰۰۴ تصویب شد، در سال ۲۰۰۵ به دلیل دو همهپرسی در هلند و فرانسه به طور رسمی شکست خورد. جنگ در عراق که در همان زمان آغاز شد بهمثابه یک آتشسوزی گسترده بر سر راه روند قانون اساسی اروپا عمل کرد اروپا که تازه متحد شده بود به اندازه کافی دفاعی نبود تا از تقسیم مجدد اروپا به «اروپای قدیم» و «اروپای جدید» مورد نظر ایالاتمتحده جلوگیری کند.
اتحادیه اروپا که توسط ۱۲ کشور گسترش یافت علیرغم راهبرد امنیتی اروپا که در سال ۲۰۰۴ تدوین شد و تاسیس یک سرویس دیپلماتیک اروپایی دیگر موفق نشد تا یک سیاست خارجی را که منعکسکننده منافع آن باشد ایجاد کند. علاوهبر این اروپا فاقد آن اعتماد به نفسی بوده است که در ایجاد یک بازار داخلی بتواند با ترکیب یک فلسفه اقتصادی متناسب با تاریخ اجتماعی و فرهنگی خود آن را با سنتهای اروپا مانند سنتهای جنبش کارگری و آموزههای اجتماعی کاتولیک مفهوم اقتصاد بازار اجتماعی یا سرمایهداری راینی پیوند دهد. به دلیل فقدان توانایی استراتژیک اتحادیه اروپا خواسته یا ناخواسته از فلسفه اقتصادی نئولیبرال ایالاتمتحده پیروی کرد.
امروز میبینیم که شکست اتحادیه اروپا از قبل با «نه» آن زمان به قانون اساسی اروپا که رنگ نئولیبرال نیز داشت، قطعی شده بود بدون قانون اساسی اتحادیه اروپا نمیتوانست پایههای دموکراتیک را توسعه دهد و پروژه سیاسی اروپا به معنای واقعی کلمه با شهروندان خود رابطهای نداشت. علاوهبر این، بدون قانون اساسی اروپا نمیتوانست به موضوعی مستقل در جهان تبدیل شود، اما اگر اروپای سیاسی در لحظات طلوع نظم جهانی چند قطبی که بیش از هر زمان دیگری به یک اروپای متحد نیاز است سقوط کند واقعهای بسیار دراماتیک خواهد بود. اگر اتحادیه در این برهه از زمان از هم پاشیده شود به این معنی است که کشورهای عضو آن بالاخره از سوژه بودن به موضوع سیاست جهانی تبدیل میشوند که از آن به بعد فقط در واشنگتن، مسکو، پکن یا دهلینو نوشته میشود اروپا بدون قدرت موثر خود با به شبهجزیرهای فقیر و وابسته تبدیل میشود که از مواد خام سیبری بریده شده و از بازار چین جدا، یا بدون قدرت خلاق خود در اختیار چندین قدرت جهانی قرار میگیرد.
دو نقص در پایهای اتحادیه
مهمتر از همه وجود دو اشتباه اساسی توسعه اتحادیه اروپا را به سمت بحران کنونی سوق داد. اول اینکه قضاوت نادرست در مورد فرآیند وحدت اتحادیه اروپا این بود که معماران آن بر این فرض عمل کردند که یک اروپای متحد صلحجو اجتماعی و مستقل بر مبنای این فرض که ایالاتمتحده آمریکا آزادی و رستگاری اروپا را ترویج خواهد کرد میتواند در همراهی با ایالاتمتحده ساخته شود. با توجه به تجربیات مثبتی که اروپای غربی از جنگ جهانی دوم تا ۱۹۸۹ با ایالاتمتحده داشت. این ارزیابی قابل درک بود با این حال با توجه به پیامدهای آن که امروزه قابل مشاهده است نشان از یک نقص اساسی در پایههای اتحادیه اروپا دارد مایه تاسف است که ایالاتمتحده همچنان به حفظ درگیری بین شرق و غرب نیاز دارد، اما تاسفبارتر این است که اروپا نه تنها با این امر مخالفتی نکرده، بلکه حتی با تضعیف دائمی ظرفیت استقلال و آزادی خود نیز موافقت کرده است. از آنجایی که یک اروپای سیاسی متحد مستقل و دارای استقلال به نفع آمریکا نیست اروپا باید نتایج لازم را بگیرد و چشمانداز اروپای پس از آتلانتیک را ترسیم کند.
دومین قضاوت نادرست اتحادیه اروپا این بود که به جای اینکه به دنبال وحدت اروپا در تاریخ فرهنگی غنی خود اروپا باشد آن را از نظر فرهنگی با ایالاتمتحده آمریکا همسو کرد.جنگ کنونی در اوکراین و اطراف آن نتیجه این انحرافات سیاسی و فرهنگی سه دهه اخیر است. اتحادیه اروپا هم روایت صلح خود در اروپا دیگر هرگز جنگ نخواهد شد و هم روایت «غلبه بر دولتهای ملی از طریق یکپارچگی اقتصادی و سیاسی در چارچوب یک اتحادیه سیاسی را کنار و در نهایت از طریق نهادهای غیر قابل کنترل و فراملی آن را به عکس خود تبدیل کرده است.
اروپا فراتر از اتحادیه اروپا
انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۴ به طور کلی تضادهای اروپا را نمایان خواهد کرد. این تضادها تا زمانی که بحثهای اروپایی بدون اینکه حتی به کسری دموکراتیک یا گسترش بیش از حد اتحادیه توجه شود به بحث و جدلهای غیردنیوی و فرمولی مانند پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا و ناتو محدود شود، تشدید خواهد شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد