14 - 12 - 2022
اثرگذاری مذاکرات هستهای بر بازار ارز و طلا
۱- در سرمقاله اول اسفند ۱۳۹۰ «جهان صنعت» نوشتم حق با وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت است. نباید تمامی فشارهای تورمی موجود در اقتصاد را به حساب این سیاست گذاشت. این سیاست موجب افزایش هزینههای تولید کالاها و خدمات از محل افزایش هزینههای انرژی بنگاهها شده است؛ در این تردیدی نیست .با وجود این درصد قابل توجهی از فشارهای کنونی به ویژه در بازار داراییهای نقدپذیر ارز و طلا تحت تاثیر اخبار مربوط به تحریمهاست.
همین طور در ویژهنامه نوروزی جهان صنعت نوشتم تردیدی نیست که چشمانداز عملکرد اقتصادی در سالجاری هم تحت تاثیر بحث تحریمها خواهد بود و هم تحت تاثیر سیاست تعدیل و اصلاح قیمت حاملهای انرژی. در مورد تحریم، سه سناریو را میتوان در نظر گرفت؛ اول اینکه مذاکرات مربوط به انرژی هستهای به خوبی پیش برود و پرونده به شرایط قبل از شکلگیری تنشهای جاری بازگردد.
سخنان رسمی هیلاری کلینتون در اول فروردینماه سالجاری مبنی بر مستثنا کردن ژاپن، بلژیک، انگلیس، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان و اسپانیا از اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران میتواند نشانهای از پیشبرد این مذاکرات به صورت ذکرشده باشد که در این صورت در عرصه اقتصادی باید انتظار گشایشهای جدی در بازارهای مختلف داشت که تاثیر آن سقوط شدید قیمت داراییهای نقدپذیر ارز و طلا در یکسو و کاهش ریسک سرمایهگذاری و افزایش سرمایهگذاری داخلی و خارجی و تثبیت بازار سهام و رونق در سوی دیگر خواهد بود.
۲- روند رو به کاهش نرخ ارز و طلا طی روزهای اخیر به خوبی نشان میدهد که تحلیلهای یاد شده تا چه حد صحیح از آب درآمده است. طبیعی است که پیشبرد «مذاکرات هستهای» در دور بعدی در قالب سناریوی یادشده تاثیر بیشتری بر این روند نزولی خواهد گذاشت. در عین حال، اگر ارزیابیهای مثبتی که از مذاکرات اخیر مبنی بر حرکت طرفین به سمت تفاهم در چارچوب بازی «برد- برد» در دور بعدی منتفی شود، طبعا بازارهای ارز و طلا دوباره به سمت بالا ملتهب خواهند شد بنابراین فشارهای تورمی همان طور که تا حدی تحت تاثیر هزینههای تولید افزایش یافته از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی است، تحت تاثیر قوی اخبار مربوط به مذاکرات نیز هست.
۳- پرسش این است که چنین اخباری چگونه بر بازارها به ویژه بازار داراییهای نقدپذیر ارز و طلا تاثیر قوی دارد؟ در پاسخ میتوان گفت موضوع به ارزیابی فعالان اقتصادی در بازارها از فشارهای تورمی و همین طور توانایی بانک مرکزی در کنترل این بازارها ارتباط پیدا میکند. استمرار تحریمها از منظر فعالان به معنای کاهش درآمدهای ارزی نفتی و استفاده اجباری از ذخایر ارزی برای پاسخگویی به نیازهای بازار است. میزان ذخایر حتی اگر زیاد هم باشد از این منظر به معنای به ته رسیدن آن در آینده و در نتیجه ناتوانی بانک مرکزی در کنترل بازار ارز است. وقتی چنین برداشتی در بازارها به صورت برداشت غالب درمیآید، تبدیل به ذهنیت اجتماعی میشود که فعالان اقتصادی را به سوی خرید ارز و طلا به امید حصول سود بیشتر سوق میدهد. اقدام بر مبنای چنین ذهنیتی واقعا موجب افزایش نرخهای یاد شده میشود و به این صورت دور فزایندهای به سوی رشد هرچه بیشتر حباب قیمتی این داراییها شکل میگیرد. در این میان، قیمت طلا ضمن اینکه تحت تاثیر قیمت جهانی آن است، تحت تاثیر نرخ دلار هم هست و نوسانهای آن در اقتصاد ایران بیشتر تحت تاثیر دومی است. اگر قیمت جهانی طلا را ثابت در نظر بگیریم، قیمت ریالی آن برای مثال با دو برابر شدن نرخ دلار دو برابر میشود. به این صورت، تثبیت نرخ ارز به معنای نهتنها تثبیت قیمت طلا بلکه سایر قیمتهایی است که مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر دلار است.پیشبرد مذاکرات هستهای در قالب سناریوی ذکر شده، چرخه فزاینده یاد شده را معکوس میکند. اگر برداشت کارگزاران و فعالان اقتصادی این باشد که مذاکرات به خوبی پیش خواهد رفت و احتمال رفع تحریمها در چشمانداز هست، آنان نهتنها از خرید ارز و طلا خودداری خواهند کرد بلکه اقدام به عرضه آن برای جلوگیری از ضرر و زیان ناشی از کاهش نرخ ارز و طلا خواهند کرد. در اینجا ذهنیت اجتماعی مثبتی به این صورت شکل میگیرد که با رفع تحریمها، جریان درآمدهای ارزی متوقف نخواهد شد بنابراین بانک مرکزی نه تنها توانایی تامین نیازهای ارزی بازار را از محل درآمدهای جدید خواهد داشت بلکه مازاد آن را نیز به روال سالهای گذشته به ذخایر خود خواهد افزود. همین چشمانداز از منظر چنین ذهنیت اجتماعی اینگونه خواهد بود که اقتصاد توانایی تامین نیازهای وارداتی مورد نیاز خطهای تولیدی مختلف و پروژههای سرمایهگذاری را خواهد داشت به این صورت، انتظاراتی که پیشتر شکل گرفته و موجب شکلگیری تقاضای سفتهبازانه شده است، فرو میریزد.
فعالان اقتصادی از ترس و هراس کاهش نرخها شروع به عرضه آن میکنند تا جلوی ضرر و زیان احتمالی را بگیرند که اقدام به چنین عملی موجب شکستن حباب قیمتی و حرکت رو به پایین نرخ ارز و طلا میشود. چنین سقوط قیمتی خواه ناخواه بر بازارهای دیگر نیز تاثیر میگذارد اما نه با رابطهای مستقیم؛ چراکه افزایش قیمت در بازارهای دیگر از جمله بازار مسکن و اتومبیل در سال گذشته به طور متوسط حدود ۳۰ درصد بوده که بسیار کمتر از افزایش حدود صد درصدی ارز و طلاست.
۴- عملکرد اقتصادی در همه اقتصادها همیشه تحت تاثیر عملکرد سیاسی بوده است که این اثرگذاری در موقعیت خاص اقتصاد ایران قویتر نیز شده است. بازارها به هر خبر مثبت یا منفی مربوط به عرصه سیاست خارجی واکنش شدید نشان میدهند به این اعتبار، پیشبرد مذاکرات در چارچوب بازی برد – برد میتواند همانگونه که پیشتر ذکر شد گشایشهای مهمی در عرصه اقتصاد خلق کند.
*استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد