6 - 05 - 2025
ارائه گزارشهایی از محوطههای باستانی کشور
«جهانصنعت»- در دومین روز برگزاری بیستودومین گردهمایی سالانه باستانشناسی ایران در قالب دو نشست علمی، شش گزارش باستانشناسی از سراسر کشور ارائه شد.
مهدی عابدینی عراقی، مدیر پایگاه ملی غار اسپهبد خورشید و آثار وابسته در این نشست با ارائه مختصری از نخستین فصل کاوش غار اسپهبد خورشید، سوادکوه گفت: در نتیجه نخستین فصل کاوش در طبقه اول ضلع غربی غار اسپهبد دو دوره معماری مربوط به دوره ساسانی و پساساسانی شناسایی شد که آزمایشات تاریخگذاری مطلق به شیوه کربن 14روی مواد عالی بهدست آمده از کاوش نیز حاکی از ساختوساز در غار در سدههای ششم و هشتم میلادی در این مکان است.
او افزود: با توجه نتایج کاوش و یافتههای باستانشناسی، ماهیت نظامی و دفاعی بنا محرز شده است و ناگفته نماند که با ادامه کاوش در این مکان قطعا دیگر ابعاد زندگی ساکنان آن در دوران انتقال قدرت از اسپهبدان تبرستان با حکام عرب تبرستان روشن خواهد شد.
حسین توفیقیان از گروه باستانشناسی دریایی، پژوهشکده باستانشناسی نیز گزارشی از پروژه بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان دیر ارائه داد و گفت: در بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان دیر 57محوطه و اثر باستانی شناسایی شد که از دوره نوسنگی بدون سفال تا دورههای تاریخی شامل اشکانی و ساسانی و دوره اسلامی را شامل میشود. پراکندگی آثار باستانی در حاشیه جنوبی ارتفاعات زاگرس، حاشیه رودخانه بَردستان در شرق، رودخانه مُند در غرب و ساحل دریا بود. در بخش میانی شهرستان بهدلیل وجود ارتفاعات درنک و کلوتها آثار کمتری شناسایی شد.
هوشنگ رستمی، دانشآموخته دکترای باستانشناسی نیز به تشریح کاوش محوطه باستانی «بردو» شهر بردستان، شهرستان دیر، استان بوشهر پرداخت و تصریح کرد: پروژه «کاوش محوطه باستانی بردو» بهعنوان نخستین گام پژوهشی پس از تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محوطه، طرحی روشمند با دو هدف مجزا بود که نخست بر آغاز فرآیند آواربرداری و آشکارسازی بقایای معماری محوطه و پس از آن بر شناسایی و تفکیک لایههای و عوارض فرهنگی آن تمرکز داشت. او افزود: ماحصل و برآیند کاوش صورتگرفته در پروژه مذکور شناسایی چهار فاز مجزای معماری بود که براساس قیاس تطبیقی نمونه سفالهای به دست آمده از هر فاز، قابل انتساب به سه دوره سدههای نخستین دوران اسلامی، دوره ساسانی و اوایل دوره ساسانی و اواخر دوره اشکانی است.
نصیر اسکندری، عضو هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران نیز به ارائه بخشی از پروژه بررسیهای فراگیر باستانشناختی در کرانهها و جزایر دریای پارس و دریای مکران پرداخت و گفت: نتایج بررسی حاضر در این پهنه جغرافیایی کوچک نشان داد که بخش ساحلی جنوب ایران از ظرفیت بسیار بالایی برای شکلدهی زیستگاهها طی ادوار مختلف برخوردار بوده است.
او افزود: در محدوده بررسی حاضر، وجود زیستگاههای دوران پارینهسنگی و ویژگی دستافزارهای سنگی آنها نشان داد که بخش شمالی دریای پارس به عنوان یکی از گزینههای اصلی مسیر جابهجایی انسان دوران پلیستوسن برای حرکت از آفریقا به سمت فلات ایران و آسیای میانه باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد، همچنین وجود زیستگاههای فراوان مربوط به دوره صفویه و سفالهای آبی و سفید وارداتی از چین در این محدوده بررسی شد و اطلاعات جدیدی به گستره فرهنگی منطقه گمبرون و تجارت و ارتباطات فرهنگی با چین در این دوره افزود.
جبرئیل نوکنده، رییس موزه ملی ایران هم به ارائه بخشی از کاوش فصل دوم از مرحله سوم طرح بازنگری سیلک پژوهش دوره ششم سیلک و آمادهسازی محوطه برای ایجاد موزه میدانی سیلک پرداخت و گفت: در مجموع چند نکته میتوان درخصوص نتیجهگیری و تفسیر فصل دوم از کاوش در لبه شرقی بخش مرکزی تپه جنوبی سیلک بیان کرد؛ نخست اینکه به نظر در آخرین مراحل استقرار در محوطه (احتمالا هم دوره با سکوی بزرگ خشتی سیلک یا اندکی پس از آن) برخی امورات عمرانی و عمومی توسط خاندان حاکم در محوطه صورت میگرفته است و راه آب سفالی که از این فصل از کاوش بهدست آمد که برخی شاخههای آن در جاهای دیگر محوطه نیز دیده شد. این مساله نشان میدهد که این نوع فعالیتهای عمرانی بهنظر فراگیر بوده است.
او افزود: دوم اینکه بهنظر در آخرین لایههای استقراری سیلک شاهد حضور پررونق صنایع مختلف مانند فلزگری و سفالگری هستیم چراکه حجم انباشتهای دورریز صنعتی فلزگری و همچنین کیفیت و تنوع شکلی سفالهای این دوره، گواه متقنی بر شکوفایی صنایع در این دوران است. سوم اینکه برخلاف تصور پیشین شواهد معماری و ساختوساز در آخرین مراحل سکونت در سیلک بسیار با کیفیت و در عین حال متراکم و متداوم بوده به نحوی که برخی دیوارهای باقیمانده تا حدود 180سانتیمتر بلندی داشته و از نظر کیفیت نیز در منتهای صنعت معماری خشتی و گلی دوران باستان هستند.
ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﺧﻠﻌﺘﺒﺮی در ادامه با بیان گوشهای از کاوشﻫﺎی ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ اﯾﺰﮔﺎم دﺷﺖ، راﻣﺴﺮ، اﺳﺘﺎن ﻣﺎزﻧﺪران گفت: در ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن ۱۳۶۸ در ﭘﯽ ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی ﮐﻪ از ﺳﻮی دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ذیرﺑﻂ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﮐﺎوش ﮔﺴﺘﺮده ﻏﯿﺮﻣﺠﺎز ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻏﺮب ﻣﺎزﻧﺪران و بهوﯾﮋه ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺟﻨﮕﻠﯽ و ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻧﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن راﻣﺴﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺎوﻧﺖ ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﯿﺮاثﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﺸﻮر ﻣﯽرﺳﯿﺪ. ﺗﻮﻓﯿﻖ آن ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﺗﻔﺎق ﻣﻌﺎوﻧﺖ وﻗﺖ ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﯾﺎدﺷﺪه دﯾﺪاری ﮐﻮﺗﺎه از ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن راﻣﺴﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. در اﯾﻦ ارﺗﺒﺎط از ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺳﻠﻤﻞ و ﺑﺎزرش در دﻫﺴﺘﺎن ﺟﻮاﻫﺮده و در دﻫﺴﺘﺎن ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻧﯽ ﺟﻨﺖ رودﺑﺎر از ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی دره دم، ﺗﻠﯿﺞ ﮐﻮه و اﯾﺰﮔﺎم دﺷﺖ ﺑﺎزدﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﻣﺪ.
این باستانشناس افزود: در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪای ﺗﻨﻈﯿﻢ و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪ ﺗﺎ اﯾﻦ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺪت پنج ﻓﺼﻞ ﻣﻮرد ﮐﺎوش ﻋﻠﻤﯽ ﻗﺮار ﮔﯿﺮد و ﻫﻢزﻣﺎن ﻧﯿﺰ ﮔﻤﺎﻧﻪزﻧﯽ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪ و ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺣﺮﯾﻢ اﻧﺠﺎم گیرد، ﭘﺮوﻧﺪه ﺛﺒﺘﯽ آن ﺑﺮای درج در ﻓﻬﺮﺳﺖ آﺛﺎر ﻣﻠﯽ ﺗﻬﯿﻪ و در ﭘﺎﯾﺎن ﮐﺎوشﻫﺎ، ﮐﺘﺎﺑﯽ با ﻋﻨﻮان «راﻣﺴﺮ در ﺑﺴﺘﺮ ﺗﺎرﯾﺦ» ﭼﺎپ و ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﻮد. اﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ در ﺷﻮرای ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﭘﮋوﻫﺸﮑﺪه ﺑﺎﺳﺘﺎنﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﺼﻮﯾﺐ و دو فصل کاوش در این محوطه صورت گرفت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد