15 - 04 - 2020
اردلان عطارپور
اردلان عطارپور ۲۸/۱۰/۱۳۳۶ در محله امیریه تهران به دنیا آمد. خانواده ایشان فرهنگی بودند و کتابخانه همواره در دسترس اعضای خانواده بود از جمله خود اردلان و خواهر و برادرانش. به همین دلیل مطالعه را از سنین پایین شروع کرد و به علت علاقه پدرش در زمینه تاریخ و ادبیات او هم به این زمینهها گرایش پیدا کرد. دوران تحصیل را در مدارس همان محله سپری کرد و در دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی ادامه تحصیل داد. وی گرایش عدالتطلبانهای داشت و نابسامانیهای اجتماعی زمانه این گرایش را در او تقویت کرد.
سالها بعد در آثار او میتوان تاثیر این گرایشها را به خوبی ملاحظه کرد. اولین کتابی که اردلان به چاپ رساند، «از میان داستانها» بود که مجموعهای از داستانهای کوتاه نویسندگان معاصر را بنابر طبع و سلیقه خود انتخاب کرده بود. فعالیتهای ایشان در این زمینه با نوشتن کتاب «درخت عقیم» و همینطور کتاب «مثل همیشه نیست» که مجموعهای از داستان کوتاه است مینیمالیستی ادامه پیدا کرد.
اردلان علاقه زیادی به فلسفه نیز داشت. آثاری هم در این زمینه به چاپ رساند از جمله «پیامبر کفرگو» که ترکیبی از علایق داستانی و فلسفی اوست و کتاب «مو لای درز فلسفه» که به زبان طنزگونه گوشهای از تاریخ فلسفه را در قالب داستانهای مینیمالیستی بیان میکند.
آثار بعدی اردلان گوشههایی از عرفان را هم با خود داشت. او به حافظ علاقه زیادی داشت و مطالعاتش را روی او متمرکز کرده بود. کتاب «هفت خط جام حافظ» محصول این دوره است. همین طور به دلیل علاقه شدیدی که به مورخ و عالم شهیر سیداحمد کسروی داشت نظرات او را در کتاب «ادعای کسروی بر حافظ» و با عنوان فرعی «در پاسخ به مردی شگرف» به نقد کشید. کتاب «اقتدا به کفر» یا «قصه شیخ صنعان» یکی دیگر از آثار اردلان در حوزه عرفان و شعر و قصهنویسی است. اردلان علایق سیاسی خود را با رودررو قرار گرفتن با صادق زیباکلام و مصاحبه با ایشان در کتاب «توهم توطئه» نشان داد که در واقع در این کتاب اردلان صحبتهای آقای صادق زیباکلام را در زمینه نقد سیاسی و اجتماعی دوره معاصر به تصویر کشیده است.
این علایق سالها بعد در قالب تدوین کتاب مدرنیته یعنی خوردن میوه از درخت ممنوعه باز هم تکرار شد. این کتاب درمرحله چاپ به سر میبرد. اردلان روی آثار متعدد دیگری نیز همزمان کار میکرد از جمله کتاب «اختر شوم رستم» که به شاهنامه فردوسی و داستان رستم و اسفندیار از دریچهای تازه نگاه میشود. این کتاب هم در مرحله آمادهسازی برای چاپ است. وی کتابی به اسم تائو تهچینگ را ترجمه کرد و پیشگفتار آن را نگاشته بود. وی در سالهای آخر عمر به شدت بر فعالیتهایش افزوده بود و اگر تقدیر امان میداد شاید آثار برجسته دیگری نیز در کارنامهاش افزوده میشد اما هشتم بهمن ۱۳۹۶ در یک شب برفی اردلان دچار حمله قلبی شد و همان شب زندگی را بدرود گفت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد