9 - 04 - 2020
اروپا در مدار چین
فاطمه رحیمی- با توجه به بالاگرفتن جنگ تجاری واشنگتن و پکن، حال چین با چرخش در سیاست اقتصادی خود، به بازار اروپا چشم دوخته است. چین برای جبران جای خالی آمریکا به دنبال جایگزینی برای بازارهای خود میگردد که این روزها با توجه به آشکار شدن اختلافهای آمریکا با اتحادیه اروپا، چین به دنبال فرصتطلبی است و طرحهایی را برای بازار اروپا دارد. نشریه اکونومیست در آخرین شماره خود به تغییر بازار هدف پکن پرداخته که در ادامه میخوانید.
در شرایطی که سرمایهگذاری چین به سمت اتحادیه اروپا سوق پیدا کرده، نگرانی اروپاییها آغاز شده است. اروپا چشم چین را گرفته است. سرمایهگذاران چین در این قاره رو به افزایش است و در سال ۲۰۱۶ نزدیک به ۴ میلیارد دلار – تقریبا دو برابر مجموع سال قبل- افزایش یافت. سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در سال ۲۰۱۷ کاهش یافت، اما سهمی که در اروپا صرف شد، از یک پنجم به یکچهارم افزایش یافت. از بسیاری جهات این پول مورد استقبال قرار گرفته است. روابط تجاری اروپا با چین هر دو طرف را ثروتمندتر کرده است.
با این حال، چین همچنین از بازوی مالی خود برای خرید نفوذ سیاسی استفاده میکند. میلوش زمان، رییسجمهور چک میخواهد کشورش ناوهواپیمابر غرق نشدنی چین در اروپا باشد. سال گذشته یونان مانع از انتقاد اتحادیه اروپا از سوابق حقوق بشری چین در سازمان ملل شد. مجارستان و یونان مانع از حمایت اتحادیه اروپا از حکم یک دادگاه علیه ادعاهای ارضی چین در دریای جنوبی چین شدند. احتیاط اروپاییها در برخورد با چنین رفتارهایی باعث شده نگران شوند و تنها اروپاییان این طور نیستند. شرایطی که این ابرقدرت غیردموکراتیک نوظهور بر اساس آن در خارج از کشور سرمایهگذاری میکند، برای تمام کشورها جالب است، به خصوص اگر سایر مسائل از جمله سیاست خارجی تحت تاثیر قرار بگیرد. آمریکاییها به طور روزافزون با این نگرانی روبهرو هستند که چین تهدید تجاری و نظامی برای آنها باشد و این کشور باید برای حفظ وفاداری قدیمیترین متحد خود با چین رقابت کند. برای همه مهم است که اروپا استقبال از چین را عاقلانه انجام دهد. در حال حاضر این طور نیست.
بسیاری از برنامههای چین در اروپا دقیقا همانطور است که میتواند از یک اقتصاد رو به رشد انتظار داشت. برخی سرمایهگذاریهای خصوصی، سودآور و بیضرر است. در برخی مسائل مانند تغییرات آب و هوایی و تجارت، چین بسیار مسوولانهتر از دولت ترامپ برخورد کرده است. همین مساله باعث شده برخی اروپاییان چین را وزنه تعادلی برای عموسام غیرقابل پیشبینی تلقی کنند. نقاط اشتراک اروپا با آمریکا بسیار بیشتر از نقاط اشتراک آن با چین است با این حال شاید بسیاری از اروپاییها از مالک جدید کاخ سفید خوششان نیاید. علاوه بر این، چین از نیازهای اتحادیه اروپا برای اتفاق نظر در بسیاری از تصمیمات برای همراه کردن یک یا دو عضو اتحادیه جهت ممانعت از انتشار بیانیه یا اقدامات ضدچینی استفاده کرده است؛ برای مثال مساله حقوق بشر.
برخی اروپاییان از همین مثالها برای گرفتن نتیجه منفی استفاده کردهاند. آنها میترسند که پول چینی یک روز اتحاد نظامی اروپا با آمریکا را تضعیف کند. با این حال تا زمانی که چین خود به یک دموکراسی تبدیل نشود، اروپا مطمئنا به متحدان سنتی خود نزدیکتر خواهد ماند.
با این حال اروپا باید مسیری را در پیش بگیرد که مانع از تشدید سادهلوحی و خصومت شود. این قاره باید از تقلید از حمایتگرایی چینی اجتناب کند. شاید منصفانه باشد که شرکتهای چینی در اروپا با همان محدودیتهایی که شرکتهای اروپایی در چین دارند، روبهرو شوند اما این کار اشتباه است. نفوذپذیری جوامع و اقتصادهای اروپایی نسبت به ایدهها و تاثیرات یک نقطه قوت است، اما چنین گشایشی هم آنها را آسیبپذیر میکند. با این حال دولتها باید سرمایهگذاریها را مورد به مورد بررسی کنند. ضمن اینکه اروپا باید به عنوان یک واحد صحبت کند. هیچ یک از کشورهای این قاره نمیتوانند به تنهایی با چین روبهرو شوند، اما در کنار هم آنها میتوانند دههها سرپا باشند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد