10 - 08 - 2022
از«همشهری کین» تا «نفوذی»
«جهان صنعت»- خبرنگاری یکی از مشاغلی است که جذابیت زیادی برای روایت سینمایی در اختیار فیلمنامهنویس و کارگردان اثر قرار میدهد. با نگاهی به فیلمهای تاریخ سینما به آثاری برمیخوریم که از این جذابیت شغلی بهره کافی را برده و داستانهایی روایت کردهاند که مورد تحسین مردم و منتقدان قرار گرفتهاند. در سینمای جهان و البته ایران فیلمهایی با محوریت خبرنگاری ساخته شده که این تعداد در سینمای ایران سهم کمتری را به خود اختصاص داده است.
همشهری کین
شاید این موضوع که بهترین فیلم تاریخ سینما فیلمی درباره یک روزنامهنگار است و ساختاری را دنبال میکند که بیشتر مربوط به مصاحبههای تفصیلی و بیوگرافی یک روزنامهنگار یا خبرنگار میشود مهر تاییدی بر این ادعا باشد که حرفه خبرنگاری و روزنامهنگاری بسیاری از ارزشها را در خود دارد، به این معنی که «همشهری کین» همیشه در بین مخاطبان و منتقدان جزو آثاری جذاب و در عین حال مملو از مضامینی عمیق بوده و کین که مطرحترین روزنامهنگار تاریخ سینماست زندگی پرتلاطمی در این فیلم داشته که توسط یکی از علاقهمندانش دنبال میشود و مخاطب با مراحل مختلف زندگی این فرد آشنا میشود.
حاشیههای پررنگ فیلم، شباهتهای قهرمان فیلم (چارلز فاستر کین) به یک شخصیت واقعی، ساختار نوین فیلم در داستانگویی و حتی حضور برجسته خود ولز در نقش اصلی، تنها دلایلی نبودند که فیلم را از جریان عمومی فیلمسازی هالیوود جدا میکردند. نکته مهمتر در مورد «همشهری کین» این بود که سازندهاش تنها ۲۵ سال داشت و فیلم تنها بخشی از بلندپروازی و جاهطلبی او را به رخ میکشید.
همه مردان رییسجمهور
در اتفاقات سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف و در بزنگاههای تاریخی خاصی، نقش خبرنگاران به عنوان بخشی تاثیرگذار از جوامع خودش را به بهترین شکل نشان میدهد. سینمادوستان احتمالا نقش مهم خبرنگاران را با فیلم دیدنی «همه مردان رییسجمهور» به یاد میآورند. فیلمی به کارگردانی آلن جی کاپولا با دو چهره سینمایی معروف، رابرت ردفورد و داستین هافمن که در نقش خبرنگاران نشریه واشنگتن پست در رسوایی واترگیت و برکناری رییسجمهوری آمریکا، ریچارد نیکسون نقش مهمی داشتند.
«همه مردان رییسجمهور» که با اقتباس از کتابی به قلم کارل برنستین و باب وودوارد ساخته شده، ماجرای این دو روزنامهنگار واشنگتن پست را روایت میکند. دو روزنامهنگار که با روحیه خستگیناپذیرشان پرده از جزئیات رسوایی واترگیت برداشتند. رابرت ردفورد و داستین هافمن هفتهها پیش از شروع فیلمبرداری «همه مردان رییسجمهور»، در دفتر روزنامه واشنگتن پست وقت میگذراندند تا با حال و هوای فیلم بیشتر خو بگیرند. آنها همچنین دیالوگهای یکدیگر را هم حفظ کرده بودند تا بتوانند هر وقت میخواهند، وسط حرف هم بپرند و به این طریق واقعگرایی صحنهها را بیشتر کنند. از سوی دیگر منابعی مستقل صحت وقایع و اتفاقهای فیلمنامه را بررسی میکردند تا همه چیز درست و دقیق پیش برود. نتیجه این تلاشهای شبانهروزی، فیلمی ماندگار و تماشایی در تاریخ سینما بود. «همه مردان رییسجمهور» فیلمی درباره عدالت و ادای احترامی به مردانی است که با شجاعت تمام برای افشای حقیقت جنگیدند.
حرفه: خبرنگار
این فیلم با عنوان اصلی
(Professione: reporter) که نامزد دریافت نخل طلای کن و برنده فستیوال منتقدان برزیل است؛ درباره یک خبرنگار معروف تلویزیونی است که به شمال آفریقا میرود تا از یک درگیری گزارش تهیه کند اما وقتی نتیجه کار مطابق میلش پیش نمیرود پا را فراتر میگذارد و خودش را به عنوان یک شخص دیگر که مرده است جا میزند.این فیلم ماجرای خبرنگاری است به نام جان لاک که در آفریقا مشغول فیلمبرداری فیلمی درباره تلاش کشوری آفریقایی برای مبارزه با مخالفان است. در ابتدای فیلم با تصاویری در میان قبایل آفریقایی و مردمان بومی و صحرای وسیع و بیکران و مردمی شترسوار روبهرو هستیم. در نمایی جان با ماشینش در شنهای صحرا مانده است و بومی شترسواری از کنار او میگذرد و دست تکان دادنهای جان و کمک خواستنش را با بیتفاوتی نظاره کرده و خونسرد با شترش به راهش ادامه میدهد و جان را مبهوت پشت سر میگذارد. در واقع به نظر میرسد آنتونیونی با این تصاویر، سرگشتگی و بحران انسان معاصر را با وجود برخورداری از تکنولوژی و امکانات روز به تصویر میکشد. اینها تنها ورودیها به یکی از شاهکارهای تاریخ سینما است.
نفوذی
«نفوذی» فیلمی در ستایش اخلاق رسانه است و به جنبههای مثبت رسانهها برای آگاهی افکار عمومی میپردازد. فیلم از یک ماجرای واقعی الهام گرفته و درباره یکی از قسمتهای برنامه معروف ۶۰ دقیقه شبکه سیبیاس است که با حضور فردی به نام جفری وایگند (راسل کرو) که یکی از کارمندان ارشد کمپانی تنباکو است به افشاگری درباره این صنعت میپردازد و برای مخاطب پشت پردههای تاملبرانگیزی را نمایان میکند. این برنامه با سانسور فراوان پخش شد اما نسخه کامل آن یک سال بعد منتشر شد و جنجالهای زیادی به پا کرد.
نقشآفرینی آل پاچینو و راسل کرو به یادماندنی است. پاچینو ایفاگر نقش مردی مصمم، قوی و حقیقتجو است که تا جایی که میتواند برای برملا شدن حقیقت تلاش میکند. از سوی دیگر مایکل مان به کمک این شخص یکی از جنبههای مهجور روزنامهنگاری را به تصویر میکشد؛ اعتماد. برگمن تمام تلاشش را میکند که اعتماد جفری وایگند را جلب کند و البته برای محافظت از او هر کاری انجام میدهد. مایکل مان در نفوذی تاثیر اطلاعات بر اعتماد متقابل روزنامهنگار و سوژه را نشان میدهد و نتیجه ماندگاری خلق میشود که از تماشایش پشیمان نخواهید شد.
پست
فیلم سینمایی «پست» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ از دیگر فیلمهایی است که با محوریت روزنامهنگاری و خبرنگاران ساخته شده است. این تریلر سیاسی و تاریخی و با بازی تام هنکس و مریل استریپ روایتی از جریانات مهم دهه ۷۰ میلادی آمریکا است. این فیلم داستان افشاگریهای مهم روزنامه واشنگتن پست را به تصویر کشیده است.
انتشار اوراق پنتاگون که پرده از دروغها و عوامفریبیهای دولت در رابطه با جنگ ویتنام و شکست قطعیشان در این جنگ و… برمیدارد، در نهایت تبعات برملا شدن حقایق پشت پرده، منجر به استیضاح و برکناری ریچارد نیکسون از کرسی ریاست میشود. این فیلم در واقع بزرگترین رسواییهای تاریخ ایالات متحده مربوط به دوره ریاستجمهوری نیکسون است، از جریان رسوایی واترگیت گرفته تا پنتاگون. نکته مهم در این جریانات این بود که رییسجمهوری وقت آمریکا به سه جرم متهم شد: جلوگیری از عدالت، سوءاستفاده از قدرت و نهایتا تحقیر کنگره.
شبگرد
فیلم سینمایی «شبگرد» انتقادی است به رفتار رسانههای مختلف تصویری در آمریکا و رقابت آنها با یکدیگر که معمولا در شکستن حریم خصوصی افراد و بیاخلاقیهای مکرر شکل گرفته است. شخصیت اصلی فیلم (با بازی جک جیلنهال)، پس از بیکاری تصمیم میگیرد با دوربین از وقایع مهم شهری تصویربرداری کند و آنها را با قیمت مناسبی به خبرگزاریهای مختلفی بفروشد.
«شبگرد» اثری انتقادی است که به خوبی موفق شده حرفهایش را بزند و در این راه با یک فیلمنامه خوب و کارگردانی عالی دنی گیلروی، فیلم به خوبی در مدت زمان نزدیک به دو ساعت به راحتی میتواند مخاطب خودش را تحت تاثیر قرار دهد. البته بخشهای مهمی از فیلم به خاطر بازی عالی جیلنهال در زیر سایه او قرار گرفته با این حال «شبگرد» اثری است که برای هر بینندهای میتواند جذاب باشد.
تکخال در حفره
بیلی وایلدر با ساخت فیلم «تکخال در حفره» به چرخه معیوب اخبار پرداخته و به خوبی نشان میدهد این چرخه معیوب چه اثراتی در جامعه خواهد داشت. این فیلم به جنبههای تاریک رسانهها، داستانسراییهای بیاساس و اخبار کذب میپردازد. داستان درباره خبرنگار فرصتطلبی است که با زیر پا گذاشتن اخلاقیات سعی در دیده شدن دارد و سرانجام عدالت گریبانش را میگیرد. «تکخال» برعکس بسیاری از فیلمها که در پایان با مجازات آدم بدها همراه میشود، متفاوت است. اما درس ارزشمندی به مخاطب میدهد؛ اینکه رسانههایی که از راههای پلید و غیرانسانی برای دیده شدن استفاده میکنند سرانجام رسوا میشوند و دیگر هیچ مخاطبی برایشان تره هم خرد نمیکند.
زودیاک
فیلم سینمایی «زودیاک»، اثری معمایی پلیسی به کارگردانی دیوید فینچر با اقتباس از رمانی به همین نام داستان یک کاریکاتوریست را دنبال میکند که پس از ارسال یک رمز نوشتاری از بدنامترین قاتل سریالی قرن بیستم به دفتر روزنامهاش، افکارش به شدت درگیر این موضوع میشود و خود را وقف آن میکند و این فیلم اوج تجسم درگیری فکری، علاقه بیش از حد و وسواس و همچنین توجه فینچر به جزئیات است. فینچر در این فیلم قواعد هالیوودی (مانند برجستهسازی قهرمان و ضدقهرمان) و حتی فیلمهای قبلی خود را کنار میگذارد و برای تاکید بیشتر بر روزنامهنگاری تحقیقی که روایت متکی به آن است، تصویربرداری فیلم را با دوربین دستی ویدئویی انجام داده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد