25 - 05 - 2020
از این بهتر دیگه نمیشه!
مجید عابدینیراد- توی چند روز اخیر خبر خیلی خشنودکننده، یکی حرف از بیشرطی ترامپ بود که خیلی کیف داد و یکی هم حرف نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن که تاریخ ۶ سپتامبر رو برای مذاکره صلح در ژنو تعیین کرد. تو دلم یه آفرین گفتم و دعا کردم که این اقدام برای یک آتشبس سریع به کمک آمریکا خیلی زود به ثمر برسه! چون اطلاعیه این نماینده ساعت ۳ نیمه شب به دستم رسید کمی ناجور بود که برم پیش آقا رضا و اجبارا تا صبح سعی کردم دوام بیارم. آخرش ساعت ۶ و نیم صبح نون و بساطی گرفتم و رفتم سمت مسافرخونهای که آقا رضا اونجا کار میکنه.
تازه یکی از مسافرها رو راه انداخته بود که با خوشرویی اومد به استقبالم و گفت: عابد تو انگار به کل خواب و قرارت رو از دست دادی!؟ به حتم از قیافهت معلومه که شبزندهداری کردی، نه؟
گفتم به جای این حرفا دو تا چایی بیار تا یک میز مفصل بچینیم. برات خبرهای خوش دارم!
رضا گفت هنوز هیچی نشده نشونههایی گیر آوردی که ثابت میکنه فکر صلح یمن قطعی است.
صبر کردم تا چاییها رو روی میز بگذاره و بنشینه و بعد گفتم: رضا قضیه رفت توی سازمان ملل و اصلا تاریخ مذاکره هم روشن شد. امسال دیگه به نتیجه خواهد رسید!
رضا خندهای سر داد و گفت: پس بگذار برم از اون شیرینی کرمانشاهیها هم برات بیارم که صبحونمون شاهانه بشه! و قبل از بلند شدن گفت: پس ترامپ از این راه جواب ظریف رو داده که بهش و به قولهاش نمیشه اعتماد کرد! یک جرعه از چاییم رو نوشیدم و گفتم: حالا خیلی تند نرو! ظریف الان یک نشون از طرف عربستان برای قبول آتشبس رو میخواد. یعنی آخرش اون داستان فشار روی بن سلمان به قوت خودش باقیه.
رضا وقتی با جعبه شیرینی برگشت و نشست گفت: بالاخره عابد هر جور پیش بره تا یه ماه دیگه مذاکره صلح برقرار میشه. این خیلی خبر خشنودکنندهای است! کمی شیرینی در سکوت به همراه چایی خوردیم و بعد من گفتم: از همه مهمتر اینکه اقدام مشترک ایران و آمریکا برای اولین بار داره به نتیجه میرسه. هم برای دولت ایران که ابتکار عمل رو داشته یک پیروزی بزرگ هست و هم برای ترامپ که بیچون و چرا روی ایرانیها سرمایه گذاشته و پیروز از گود داره بیرون میاد. ترامپ عزیزم عاشق پیروز شدنه! چون خودش رو بزرگترین کارگزاری میدونه که خدا آفریده!
رضا شروع کرد به بریدن طالبی و پرپر کردن یه قاچ از اون و خیلی سر کیف گفت: آره خود این اقدام مشترک اولین زمینه دوستی برای ترامپ به تلقی در میاد و شاید بند تحریمها رو هم شل و ول نگه داره، تا بره سراغ حل بقیه گرهها! هر کدوم یه پر طالبی خوردیم و من کمی هم پنیر رو خالی به دهان گذاشتم و گفتم: رضا من فکر میکنم ترامپ اول شیفته اول ظریف شده بعد هم آقای روحانی! بن سلمان و نتانیاهو هم بیچارهها الان شدن نظارهگر که فردا چه بلایی ترامپ میخواد سر اونها بیاره.
رضا حرفم رو قطع کرد و همین طور که ملچ و ملوچش به هوا بود گفت: عابد تحریم دیگه بیتحریم! تا یک ماه دیگه ترامپ بن سلمان رو هم با آقای روحانی آشتی میده و سفارت عربستان هم دوباره در تهران دایر میشه! آخه اون بدبختها هم دیگه توان جنگ نداشتن! اقتصادشون از ما هم داغونتره!
رضا سکوت کرد و من گفتم: با این حساب بهترین وقته که حرفهای مقدماتی برای بازگشت بیقید و شرط آمریکا به برجام زده بشه. وقتی یه نشون مساعدی دریافت شد هر دو طرف برای تنظیم یه صلحنامه و بازگشت آمریکا به برجام بشینن پشت میز!
رضا که از شنیدن این حرف توی پوستش بند نمیشد گفت: پس نهایتا تا دو سه ماه دیگه اوضاع شدیدا میره رو به بهبود، نه؟ و بعد گفتم: خندید و گفت: پس عابد افتادیم توی یک راه در دسترس یعنی از این بهتر دیگه نمیشد!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد