31 - 01 - 2024
از دست رفتن فرصت درآمدزایی صنعت سینما
گزارش حاضر ضمن واکاوی اجتماعی- اقتصادی مقوله صنعت سینما در ایران، نشان میدهد به طور کل مصرف فرهنگی به عنوان تابعی از درآمد سرانه در دهکهای مختلف کشور طی ۱۰ سال گذشته (غیر از دهک سوم که متاثر از بهبود وضعیت توجه سازمانها به اوقات فراغت و تفریح کارکنان بوده)، روندی کاهشی را طی کرده که به مفهوم از دست رفتن فرصت درآمدزایی در صنعت سینما نیز است و چنانچه سهم هزینه سالانه بابت تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی کشور ۰۱/۰ درصد افزایش یابد، مقدار تقاضای محصولات سینمایی در ایران ۶/۴ درصد افزایش خواهد یافت.
گزارشات آماری بر نقش مهم صنایع فرهنگی در افزایش اشتغال رشد اقتصادی تقویت هویت ملی و دستیابی به توسعه پایدار تاکید دارند. سینما یکی از اجزای صنایع فرهنگی محسوب میشود این صنعت موجب رونق و تقویت هنر- صنعت و هنرهای وابسته به سینما شده و ثروت اعتبار و اشتغال زیادی را در جامعه ایجاد میکند.
با وجود توفیقات اساسی صنعت سینما در ثروتآفرینی در کشورهای جهان، اما این هنر صنعت هنوز در کشورمان تحت تاثیر متغیرهای مختلف با بازده مطلوب اقتصادی فاصله دارد و بهرغم برخورداری کشور از نقاط قوت لازم برای ورود فعال به حوزه اقتصاد سینما هنوز این ظرفیتها به شکل قابلتوجهی فعال نشدهاند. در کنار تغییرات تکنولوژی و متغیرهای اقتصادی مانند درآمد سرانه سهم هزینههای سالانه بابت تفریحات، قیمت بلیت سینما و…، انتخاب تماشاگران و مصرفکنندگان سینما تنها تابعی از عوامل اثرگذار بر تغییر تقاضا که در علم اقتصاد به آنها اشاره میشود، نیست و لازم است به این نکته توجه شود که در صنایع فرهنگی ازجمله سینما عوامل اجتماعی، سیاسی، فردی، روانشناختی و کیفیت برنامهریزیها و سیاستگذاریها بر تمایل مردم به رفتن به سینما و افزایش تقاضا برای محصولات سینمایی تاثیر دارند و به عنوان مثال امروزه دیگر نمیتوان از نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری ترجیحات مخاطبان غافل شد یا تاثیر تغییرات ترکیب جمعیتی کشور و ذائقه نسلها و گرایش مردم به سینما را نادیده گرفت.
گزارش حاضر ضمن واکاوی اجتماعی- اقتصادی مقوله صنعت سینما در ایران نشان میدهد به طور کل مصرف فرهنگی به عنوان تابعی از درآمد سرانه در دهکهای مختلف کشور طی ۱۰ سال گذشته غیر از دهک سوم که متاثر از بهبود وضعیت توجه سازمانها به اوقات فراغت و تفریح کارکنان بوده، روندی کاهشی را طی کرده که به مفهوم از دست رفتن فرصت درآمدزایی در صنعت سینما نیز است و چنانچه سهم هزینه سالانه بابت تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی کشور ۰۱/۰ درصد افزایش یابد مقدار تقاضای محصولات سینمایی در ایران ۶/۴ درصد افزایش خواهد یافت.
صنایع فرهنگی که بعضا از آن به عنوان صنایع نرم یا صنایع خلاقه نیز یاد میشود شامل مجموعهای از فرآیندهای خلق ایده تولید و توزیع محصولات و خدماتی است که ماهیت فرهنگی دارند و مخاطب آنها جنبهها و ابعاد فرهنگی فرد و جامعه است. آنکتاد (۲۰۰۸) صنایع فرهنگی را گسترهای از فعالیتهای اقتصادی تعریف کرده است که کارکردهای خلق ایده و مضمون در حوزه فرهنگی را با کارکردهای صنعتی همچون تولید و تجاریسازی انبوه کالاهای فرهنگی یکپارچه میکند. این نوع صنایع در مفهوم ساده خود شامل صنایعی هستند که برخلاف صنایع سخت که بر محیط تاثیر میگذارند، بر «انسان» تاثیر میگذارند و مردم حاضر هستند آن را در قبال پرداخت وجه خریداری کنند، به این ترتیب صنایع فرهنگی که واجد ارزش معنوی و فکری هستند قابلیت تبدیل به ارزش مادی اقتصادی را دارند، در واقع وجه ممیزه صنایع فرهنگی از سایر مقولات فرهنگی، بعد اقتصادی آن است و تا وقتی این بعد مورد نظر نباشد هیچ یک از حوزههای تولید فرهنگی را نمیتوان حوزهای صنعتی به شمار آورد. در صنایع فرهنگی از زیرساختهای صنایع سخت استفاده میشود، اما موضوع آن غیرفناورانه است.
این نوع صنایع نقش مهمی در افزایش اشتغال، رشد اقتصادی، تقویت هویت ملی و دستیابی به توسعه پایدار دارند و کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع فرهنگی پی بردهاند اقدامات مناسبی را در جهت رونق و توسعه این نوع صنایع انجام دادهاند. یکی از دلایل رشد اقتصادهای نوظهور مانند کره، چین و هند سیاستگذاریهای مناسب در جهت توسعه صنایع فرهنگی بوده است. صنایع فرهنگی در کشورهای قدرتمند و پیشرفته جهان تقریبا جایگاه اول را از نظر اقتصادی در اختیار دارند یا به زودی چنین خواهد شد. این صنایع در حال کسب جایگاه اول در اقتصاد آمریکا و در کانادا دومین صنعت اقتصادی به شمار میروند، در استرالیا از جایگاه برجستهای برخوردار هستند و در آفریقای جنوبی موتور محرکه توسعه اقتصادی محسوب میشوند. آمریکا، آلمان، چین، کانادا، استرالیا، ایتالیا و… ازجمله کشورهای پیشرو در صنایع فرهنگی هستند. در آمریکا از سال ۲۰۰۷ صنعت فرهنگ از چهار صنعت پیشرو آمریکا یعنی صنایع نظامی، کشاورزی، هوافضا و خودرو پیشی گرفت و در هند بیش از ۸۰ میلیون نفر و در چین بیش از ۱۷۰ میلیون نفر در بخش اقتصاد فرهنگ مشغول به کار هستند. این بخش مهم از سال ۲۰۰۰ به بعد سالانه ۷ درصد در جهان رشد داشته و حجم تجارت جهانی کالاهای فرهنگی طی دو دهه گذشته ۵ برابر شده است. تقاضای جهانی در تجارت کالاهای فرهنگی متاثر از مناطق آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا است (مسعودی نیا و همکاران ۱۴۰۰).
صنایع فرهنگی در مقایسه با صنایع سخت واجد ویژگیهای قابلتوجهی هستند و به عنوان مثال تاثیر صنایع فرهنگی بر رشد اقتصادی ۳ تا ۴ برابر به نسبت صنایع سخت است و نرخ اشتغالزایی در این نوع صنایع نسبت به صنایع سخت ۵/۲ برابر است. صنایع سخت به زیرساختهای پرهزینه نیاز ندارند و نقش مهمی در تقویت میراث فرهنگی و ترویج ارزشها و ایجاد انسجام اجتماعی دارند، این در حالی است که سهم کشورهای در حال توسعه که اغلب بیشترین سابقه فرهنگی و تاریخی را دارند حدود یک درصد از کل تولید ناخالص جهان گزارش شده است که حاکی از بیتوجهی یا غفلت این کشورها از نقش اقتصاد صنایع فرهنگی در توسعه است.
کارکرد اصلی صنایع فرهنگی، خلق تولید و تجاریسازی مضامین نامشهود با ماهیت فرهنگی در قالب انواع کالا یا خدمات است. با این تعریف صنایعی مانند نشر، سینما، اسباببازی، رادیو و تلویزیون مد و لباس، موسیقی، گردشگری، صنایعدستی، موزهداری، طراحی، معماری و… در زمره صنایع فرهنگی قرار میگیرند.کنفرانس «توسعه و تجارت به عنوان یکی از نهادهای سازمان ملل متحد طبقهبندی جامعی از صنایع فرهنگی اعم از کالا و خدمات ارائه داده است. براساس این طبقهبندی صنایع فرهنگی شامل ۴ گروه اصلی میراث فرهنگی، هنر، رسانه و خلق کاربردی است. هر یک از این گروهها خود به زیرمجموعههایی دستهبندی میشوند.
بررسی جایگاه هر یک از صنایع یادشده برای تبیین جایگاه کلی صنایع فرهنگی ضرورت دارد. با تاکید بر این نکته که در ایران نیز در راستای بهرهمندی از ظرفیتهای صنایع فرهنگی ضمن ضرورت شناخت دقیق ابعاد مختلف این نوع صنایع لازم است برنامهریزی و فعالیتهای هدفمندتری جهت بالفعلسازی قابلیتهای موجود صورت پذیرد در این گزارش وضعیت صنعت سینما مورد بررسی قرار میگیرد که از زیرشاخههای حوزههای سمعی بصری محسوب میشود.
مروری بر وضعیت مصرف فرهنگی در ایران
به طور کلی با توجه به تاثیرات تورم انباشته در کشور ما در سالهای اخیر و افزایش چندبرابری هزینههای ضروری خانوارها، کاهش مصرف تفریحات به عنوان زیرشاخه مصرف فرهنگی در سبد هزینه دهکها قابل توجیه است. نمودار شماره ۱ مبین افزایش متداوم هزینههای دهکها در فاصله بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ است که باعث میشود سهم مصرف فرهنگی کاهش یابد.
جایگاه نازل هزینههای فرهنگی در سبد هزینههای خانوار اصولا بیانگر پایین بودن تولید و مصرف فرهنگی است. اگر سینما را به عنوان یکی از مولفههای شاخص تفریحات در الگوی مصرف مردم بدانیم مقایسه شاخص تفریحات در الگوی مصرف دهکهای مختلف درآمدی خانوارهای شهری کل کشور در فاصله سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱، حاکی از کاهش نرخ مصرف در بین کلیه دهکها غیر از دهک سوم است. در سال ۱۴۰۱ هزینه تفریح دهک سوم نسبت به رقم ۷۸/۱ در سال پایه ۴۷/۰ رشد داشته، اما این نسبت برای دهک دهم روندی معکوس داشته و این رقم در دهک دهم از عدد ۲۶/۴ به ۵۹/۲ رسیده که رقمی معادل ۲۷/۰ کاهش را نشان میدهد. نکته قابل توجه در مقایسه هزینه تفریحات دو دهک یادشده آن است که در سال ۱۴۰۱ اختلاف این هزینه در دهکهای سوم و دهم تنها ۳۴/۰ است.
به نظر میرسد رشد مصرف تفریحات در سید هزینههای دهک سوم که عموما متشکل از مشاغل تعریف شده در گروه صنعتگران و کارکنان شاغل ازجمله کارگران ساده، رانندگان، متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات هستند را میتوان به بهبود وضعیت توجه سازمانها به وضعیت اوقات فراغت و تفریح کارکنان نسبت داد.
شایان ذکر است شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارهای کشور در آذرماه ۱۴۰۲ رقم ۴/۴۴ را نشان میدهد و این نرخ در شاخص تفریح و فرهنگ نیز به رقم ۴۳۸ رسیده است که این ارقام حاکی از رشد قیمت هزینههای تفریح و فرهنگ تقریبا همپای نرخ تورم کل کالاها و خدمات مصرفی و بیانگر کاهش دسترسی خانوارهای ایرانی به خدمات تفریحی و فرهنگی و نمایانگر کاهش عدالت اجتماعی است، البته نزول شاخص مصرف فرهنگی را یکسره نمیتوان به مسائل اقتصادی ربط داد. هرچند وضعیت اقتصادی متغیر بسیار مهمی در سبد هزینههای مردم است، اما به طور کلی فضای فکری و اجتماعی جامعه و سایر متغیرهای اجتماعی نیز بر گرایش مردم به انواع مصرف فرهنگی تاثیر دارد. تحقیقات نشان میدهد در ایران چنانچه سهم هزینه سالانه بابت تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی کشور ۰۱/۰ افزایش یابد، مقدار تقاضای محصولات سینمایی در ایران ۶/۴ افزایش خواهد یافت (کریمی ۱۳۹۷).
صنعت سینما
سینما به عنوان یکی از اجزای صنایع فرهنگی مهمترین گونه صنعتیشده هنر محسوب میشود. هنر یا صنعت سینما در قرن گذشته تحولات بسیاری داشته و امروزه مصرف آن چه به عنوان هنری متعالی و چه به منزله صنعتی سرگرمکننده و تفریحی مصرف فرهنگی به شمار میآید. با وجود پیدایش و توسعه شکلهای متنوع وسایل ارتباطی و صنایع مختلف سرگرمی طی قرن گذشته حجم تولیدات سینمایی و شمار سالنهای سینما در سطح جهان همواره رو به افزایش بوده است (موسایی و شیانی ۱۳۸۶) و تاثیر این صنعت در سرگرمی، تبادلات فرهنگی و… در سراسر جهان احساس میشود. این صنعت منبع درآمد اقشار مختلفی از مردم از فیلمنامهنویسان، تهیهکنندگان، کارگردانان، عوامل اجرایی، فیلمبرداران، بازیگران و… است. آمار صنعت فیلم میتواند بینشی از موفقیت چالشها و آینده آن را ارائه دهد.
مروری بر وضعیت سینمای جهان
از اوایل سده ۱۹۰۰ میلادی که نخستین نسل شرکتهای فیلمسازی در آمریکا پایهگذاری شدند کمپانیهای بزرگی از استودیوی برادران وارنر والت دیزنی فاکس قرن بیستم و… ظهور و افول داشتند که هر یک از این شرکتها در پیشبرد صنعت سینما سهم داشتهاند و اکنون نیز استودیوهایی مانند کلمبیا پیکچرز، سونی پیکچرز، پارامونت پیکچرز، یونیورسال پیکچرز و… به عنوان مهمترین غولهای صنعت سینما در سطح وسیعی در تولید و توزیع محصولات سینمایی فعالیت دارند. در حال حاضر بیشترین تعداد شرکتهای تولید و پخش فیلم در شمال آسیا واقع شدهاند، اگرچه شرکتهای آمریکای شمالی بیشترین درآمد را در سطح جهانی ایجاد میکنند.
از نظر تاریخی کشورهای آسیایی بیشترین فیلمهای ساختهشده در سراسر جهان را به خود اختصاص دادهاند. چهار کشور از این کشورها – هند، چین، ژاپن و کره جنوبی- به همراه ایالاتمتحده در بین پنج تولیدکننده برتر قرار دارند، اما درآمد کشورها از این بازار با یکدیگر متفاوت است. ایالاتمتحده آمریکا بیش از بقیه کشورها درآمد کسب کرده است. با این حال چین با گردش مالی بیش از هفت میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ دست بالا را در آمارهای جهانی حفظ کرده است. البته محدودیتهای همهگیری کووید۱۹ موجب رکود صنعت فیلمسازی در چین شد و فیلمسازان در سال ۲۰۲۱ تنها ۵۶۵ عنوان فیلم تولید کردند که این رقم به اندازه تعداد فیلمهای تولیدشده در سال ۲۰۱۱ و ۳۸ درصد کمتر از سال ۲۰۱۸ بود. همهگیری کووید۱۹ در ژاپن منجر به کاهش ۲۰ درصدی تولید فیلم شد؛ به نحوی که در سال ۲۰۲۱ تنها ۴۹۰ فیلم در این کشور تولید و منتشر شد. در هند وضعیت کمی متفاوتتر بود، تعداد فیلمهای ساختهشده در هند و اکران در خارج از کشور بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ دو برابر شد، اما این تعداد کمتر از نیمی از فیلمهایی بود که به طور سالانه قبل از شیوع ویروس کرونا از این کشور صادر میشد.
این همهگیری تاثیر طولانیمدتی بر ایالاتمتحده و کانادا داشت. این دو کشور معمولا به عنوان یک بازار واحد در صنعت فیلم به حساب میآیند و در سال ۲۰۲۰ تعداد فیلمهای اکرانشده در این دو کشور کمی بالاتر از ۴۰۰ فیلم بود که یکی از کمترین آمارها در قرن بیست و یکم است. سال بعد نشانههای بهتری نمایان شد. در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ تعداد روزهای فیلمبرداری صرفشده برای تولید فیلم بلند در لسآنجلس تنها ۶۰۰ روز بود که تفاوت چندانی با سه ماهه مشابه سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ نداشت. نیروی کار نیز در حال افزایش است. در ابتدای سال ۲۰۲۱ بخشهای ضبط فیلم و صدا حدود ۴۲۲ هزار نفر را در ایالاتمتحده مشغول به کار کردند که ۳۵ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.
با وجود تاثیرات منفی بحرانهای اقتصادی ازجمله تبعات منفی همهگیری کووید۱۹ بر صنعت سینما و کاهش یکسومی درآمدهای این صنعت در سال ۲۰۲۰ نرخ رشد ترکیبی سالانه نشان میدهد اندازه بازار جهانی تولید و توزیع فیلم طی پنج سال گذشته ۸/۵ درصد رشد داشته است. پیشبینی میشود درآمد صنعت سینما در سال ۲۰۲۴ به ۸۱۶۴ میلیارد دلار برسد که منجر به حجم پیشبینیشده بازار ۹۷۸۷ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۸ میشود. این ارقام حاکی از آن است که صنعت تولید فیلم همچنان ازجمله سودآورترین کسب و کارهای جهان به شمار میرود.
مروری بر شاخصهای اقتصاد سینمای ایران
سینما را میتوان از ابعاد مختلفی مانند شاخصهای مالی، ساختی، توزیع نیروی انسانی، امکانات آموزشی، پژوهشی، جمعیتی (مصرف محصولات سینمایی توسط جمعیت جامعه، توزیع امکانات به نسبت جمعیت و…) و بازدهی اقتصادی مورد بررسی قرار داد. در این گزارش برخی شاخصهای مالی، جمعیتی و بازدهی اقتصادی سینمای ایران به شرح زیر مورد بررسی قرار میگیرند.
تعداد فیلمهای تولیدشده
در سال ۱۳۸۱ تعداد ۹۱ فیلم در کشور تولید شده و در سال ۱۳۸۵ این رقم معادل ۹۲ فیلم بوده است. در سال ۱۳۹۰ تعداد فیلمهای تولیدی در ایران ۹۷ عنوان بوده و در سال ۱۳۹۱ رقم مذکور کاهش داشته و به عدد ۸۰ رسیده است. این روند نزولی در تولید فیلم در ایران در سال ۱۳۹۲ نیز ادامه داشته و به عدد ۶۷ رسیده است. در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ تعداد ۷۸ فیلم در کشور تولید شده و با اندکی افزایش در سال ۱۳۹۵ تعداد فیلمهای تولیدی در ایران به رقم ۸۱ رسیده و در سال ۱۳۹۶ رقم مذکور رشد داشته و به عدد ۹۸ عنوان فیلم رسیده است. در سال ۱۳۹۷ تولید فیلم در کشور مجدد روند نزولی داشته و به عدد ۸۲ رسیده و در سال ۱۳۹۸ با ۶ عنوان رشد به رقم ۸۸ رسیده است. پس از این روند تولید فیلمهای ایرانی مجدد کاهشی بوده و در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۶۳ و ۴۸ عنوان فیلم در کشور تولید شده است.
تعداد فیلمهای اکرانشده
در سال ۱۳۸۱ تعداد ۵۴ فیلم در سینماهای کشور اکران شد. در سال ۱۳۸۵ این رقم به ۶۲ فیلم کاهش یافت و در سال ۱۳۹۰ اکران فیلم در سینماهای کشور مجدد روند صعودی به خود گرفت و به رقم ۷۳ عنوان فیلم رسید، اما در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ باز کاهش یافت و به رقم ۵۸ عنوان فیلم در هر دو سال یادشده رسید. در سال ۱۳۹۳، ۹۴ عنوان فیلم در کشور اکران شد. میزان اکران فیلم در سال ۱۳۹۴ افزایش قابل توجهی داشت و به رقم ۱۲۸ عنوان فیلم رسید و در سال ۱۳۹۵ مجددا نزول کرد و به عدد ۶۴ رسید. در سال ۱۳۹۶ تعداد فیلمهای اکرانشده در سینماهای کشور به رقم ۸۲ رسید و در سال ۱۳۹۷ با اندکی کاهش رقم ۸۰ را ثبت کرد. این روند کاهشی تداوم یافت، به نحوی که در سال ۱۳۹۸ تعداد فیلمهای به نمایش درآمده در سینماهای کشور به عدد ۷۴ و در سال ۱۳۹۹ به رقم ۲۲ نزول کرد و در سال ۱۴۰۰ مجددا روند افزایشی به خود گرفت و به رقم ۵۳ عنوان فیلم رسید.
تعداد تماشاگران
تماشای فیلم ممکن است به روشهای مختلفی ازجمله تماشا در منزل یا در هر مکان دیگری باشد که این تنوع موجب دشواری در تخمین تعداد تماشاگران فیلم میشود، اما به طور کلی تعداد تماشاگران فیلم در سینما از شاخصهای مهمی است که میزان مصرف سینما را نشان میدهد. در پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در سال ۱۳۹۸ مشخص شد. میزان رفتن به سینما در سال به این ترتیب است که ۲۷ درصد مخاطبان یک بار در سال، ۹/۲۷ درصد آنها دو بار در سال و ۱/۴۵ درصد آنها بیشتر از دو بار در سال به سینما میروند که این آمار نشان میدهد در میان مخاطبان اقبال نسبتا خوبی به سینما وجود دارد. عبارت نسبتا خوب در مقایسه با گذشته استفاده شده که سینمای ایران مخاطب بیشتری داشته است. اجلالی در کتاب دگرگونی اجتماعی و فیلمهای سینمایی در ایران (۱۳۸۳) گزارش کرده است که در سال ۱۳۱۰ در تهران هر فرد در طول سال به طور متوسط پنج بار به سینما رفته و در سال ۱۳۴۰ در ارومیه ۵/۵۲ درصد مردم هفتهای یک بار یا بیشتر به سینما رفتهاند. در سال ۱۳۹۰، ۱۴۵۱۷۳۸۶ نفر در سراسر کشور به سالنهای سینما رفتهاند. در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ میزان حضور تماشاگران در سالنهای سینما روند کاهشی داشته و به ترتیب شامل ارقام ۱۰۶۲۱۸۴۳ و ۹۶۲۶۷۵۰ است. در سال ۱۳۹۳ تعداد ۱۲۶۹۰۲۴۴ نفر از سینماهای کشور استفاده کردهاند و در سال ۱۳۹۴ این رقم به ۱۳۳۷۳۰۳۸ نفر رسیده است. در سال ۱۳۹۵ تعداد تماشاگران فیلم در سینماهای کشور ۲۵۸۴۷۴۸۳ نفر بوده و در سال ۱۳۹۶ رقم مذکور به ۲۲۸۵۶۰۹۷ نفر کاهش یافته، اما در سال ۱۳۹۷ میزان حضور تماشاگران در سینماهای کشور روندی صعودی گرفته و به میزان ۲۸۵۳۷۴۱۰ نفر رسیده و در سال ۱۳۹۸ مجددا کاهش یافته و به رقم ۲۶۳۱۰۳۸۴ نفر رسیده است. در سال ۱۳۹۹ تعداد تماشاگران سینماهای ایران نزول شدیدی داشته و به رقم ۶۵۹۱۸۴ رسیده، اما در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ مجددا روندی صعودی داشته و به ترتیب به ارقام ۷۱۹۷۱۸۴ و ۱۳۶۷۲۳۵۷ نفر رسیده است .
تعداد فیلمهای صادرشده به خارج از کشور
در سال ۱۳۸۵، ۱۱ عنوان فیلم به خارج از کشور صادر شده است. این رقم در سال ۱۳۹۱ به عدد ۲۱ رسید و در سال ۱۳۹۱ به ۲۶ عنوان فیلم افزایش یافت. در فاصله سالهای ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ همچنان روند صادرات فیلمهای ایرانی افزایشی بوده، اما در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ صادرات فیلم از ایران مجدد روند کاهشی به خود گرفت و به ترتیب به ارقام ۳۵ و ۱۵ عنوان رسید. در سال ۱۳۹۷ با افزایش تعداد فیلمهای صادرشده به رقم ۲۶، مجددا روند صادرات در سال ۱۳۹۸ کاهش یافت و به رقم ۲۰ عنوان فیلم رسید. این حرکت زیگزاگی در فاصله سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ نیز ادامه داشت و آمار فیلم صادرشده به ترتیب به عدد ۳۷ صعود و سپس به عدد ۲۴ نزول کرد.
میزان فروش کل سینماهای کشور
آمار گیشه سینماهای کشور در سالهای اخیر وضعیتهای متفاوتی را تجربه کرده است. سینمای ایران علاوه بر مسائل ناشی از تحریم همچنین تحت تاثیر مولفههای کلان اقتصاد کشور بوده و در کنار این عوامل در سه سال آخر دهه ۹۰ خورشیدی مانند سینمای جهان در رکود حاصل از همهگیری کووید۱۹ قرار گرفت. بررسی آمار فروش در دهه ۹۰ فراز و فرودهای بسیاری را در سینمای کشورمان نشان میدهد. سال ۱۳۹۰ فروش کل سینماهای کشور ۳۴۹۴۵۱۳۵۹۴۵۰ ریال بوده است. دو فیلم اول پرفروشهای جدول این سال مربوط به فیلمهای اخراجیهای۳ و ورود آقایان ممنوع بوده است. هر دو فیلم یادشده در ژانر کمدی قرار دارند و رتبه بعدی به فیلم جدایی نادر از سیمین اختصاص دارد که ژانر آن اجتماعی است. در سال ۱۳۹۱ میزان فروش سینمای ایران ۳۸/۶ درصد نسبت به سال قبل کاهش داشت و به رقم ۳۲۷۱۷۰۷۱۶۲۵۰ رسید. در این سال فیلمهای «کلاهقرمزی و بچهننه»، «قلادههای طلا» و
«خوابم میاد» در صدر جدول پرفروشها قرار داشتند که جز فیلم دوم که ژانر سیاسی- اجتماعی دارد دو فیلم دیگر در ژانر کمدی ساخته شدهاند. در سال ۱۳۹۲ فروش گیشهها معادل ۲۹/۲۸ رشد نسبت به سال گذشته را نشان میدهد که این رشد مربوط به افزایش ۱۴ درصدی بهای بلیت سینماها بوده وگرنه در این سال نیز سینمای ایران وضعیت مطلوبی نداشته و حتی تعداد کسانی که در سال ۹۲ به سینما رفتهاند با کاهش ۷۰۰ هزار نفری نسبت به سال ۱۳۹۱ به رقم ۸ میلیون و ۶۹۱ هزار نفر رسید که این میزان از ریزش مخاطبان در یک سال نشانه بارزی از کاهش سهم سینما از سید مصرف فرهنگی خانوارها است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد