8 - 09 - 2017
از ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه تا توهین سوریها
رضا فراهانی- در شب جشن صعود تیم ملی به جام جهانی دختران ایرانی نتوانستند در ورزشگاه حاضر شوند و همزمان سوریها با تنوع حجاب روی سکوها بیننده بازی تیم ملیشان بودند. فاجعه تلخ از جایی شروع شد که ماموران انتظامی به دختران ایرانی میگفتند با پرچم سوریه و عکس بشار اسد میتوانند وارد ورزشگاه شوند. به همین راحتی. به همین تلخی.
سرانجام دیدار پایانی دوره مقدماتی رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه انجام شد و پرونده این بازیها برای ایران بسته شد. در این بین اما نکات بسیاری قابل توجه بود که لازم است همگان روی آن تامل کنند و باید دید چرا اتفاقهایی که خیلی هم برای ورزش و فوتبال کشورمان جالب نیست در این بازی رخ داد.
به واقع اولین اتفاقی که در بازی سهشنبهشب گذشته نمود داشت، حضور بانوان سوری با حجاب و بیحجاب در ورزشگاه بود و این در حالی بود که بانوان ایرانی بعد از مدتها رایزنی نتوانستند وارد استادیوم شوند و تیم ملی خود را تشویق کنند و به بازیکنان تیم ملی افتخار کنند. در همین حین بانوان سوری در سرزمین ما وارد ورزشگاهی شدند که زنان ایرانی جایی در آن ندارند، زمانی که اولین گل را به تیم ایران زدند، واقعا به ریش ما خندیدند.
بانوان سوری در حالی به همراه مردان خود وارد استادیوم شده بودند که بانوان ما در تمام دوران رایزنیها برای حضور در استادیوم، هیچ اصراری به حضور خانوادگی نداشته و به جایگاهی مجزا برای بانوان هم حتی رضایت داده بودند، اما نه تنها به بانوان ایرانی با چنین اتفاقی بیاحترامی شد بلکه بیش از ارزشگذاری به تماشاچیان ایرانی، برای سوریها ارزشگذاری شد.
اما در این بین یکی از نمایندگان مجلس که در این بازی حضور داشت به نکته جالبی اشاره کرد. به گفته او اگر ورود زنان به استادیوم ممنوع است، باید برای همه ممنوع باشد و این ممنوعیت، نژاد و مذهب نمیشناسد. منطقی نیست که بانوان ایرانی حق حضور نداشته باشند و غیرایرانیها این اجازه را داشته باشند. در این شرایط این ضربالمثل کاملا بجاست که مرغ همسایه غاز است.
نکته بعدی که بسیار قابل توجه است موقعیت روانی تیم ملی سوریه در بازی سهشنبهشب گذشته است. سوریها با وجود همه فشارهایی که بر آنها بود از جو حاکم بر ورزشگاه خارج شدند و به واقع نشان دادند کشورهایی که دچار بحران، جنگ و بیثباتی هستند انگیزه روانی خوبی برای پیروزی در مسابقات ملی دارند. حال آنکه عراق در بدترین شرایط امنیتی کشورش توانست به قهرمانی آسیا دست پیدا کند.
این در حالی است که برخی بر این باور هستند که تیم ملی ایران از آنجایی که روابط ایران و سوریه با هم بسیار نزدیک است برای کمک به این تیم تصمیم گرفت اجازه دهد سوریه از سد ایران بگذرد.
رفتارهایی که بازیکنان سوریه در اتوبوس خود هنگام ترک استادیوم نسبت به بازیکنان نشان دادند و از سویی دیگر تحریک بازیکنان در طول بازی به دور از اخلاق بود. حتی تیم سوریه موجب شد تا یکی از آرامترین و سر به زیرترین بازیکنان ما یعنی سردار آزمون بعد از بازی اعلام کند که بازیکنان سوریه در طول بازی فحاشی کردهاند. چنین اتفاقهایی به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست.
اما نه تنها در مقابل این رفتارها چشمپوشی میشود بلکه همیشه شاهد آن بودهایم که تیم فوتبال کشورهایی که اتفاقا بیشترین کمک و همدلی را نسبت به آنها داشتهایم سختترین شرایط را برای بازیهای دوستانه بر سر راه ایران گذاشتهاند. این یک حقیقت است که تیم ملی فلسطین یا بوسنی با وجود اینکه در فوتبال جهانی توانایی قد علم کردن هم ندارند، شرایطی سختتر از تیم ملی آلمان برای ایران فراهم کردند.
به هر روی نباید خود را دست کم بگیریم و داشتن سابقه تاریخی ۲۵۰۰ ساله نکتهای نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کرد. این روزها به هر دلیلی هم که شاهد چنین اتفاقهای ناخوشایندی هستیم مسوولان فدراسیون و وزارت ورزش باید خیلی جدی نسبت به آن پاسخگو باشند.
حواشی بازی ایران و سوریه به هیچ عنوان از اهمیت اشتباهات تاکتیکی کیروش در مدیریت تیم ملی کم نمیکند. گویا کیروش تصمیم داشت بیش از اینکه تیم ملی پیروز شود و افتخارآفرینی کند رکورد گل نخوردن را حفظ کند. در حالی که آمار موفقیتهای تیم ملی در مقابل سوریه بسیار مناسبتر بود شکست خورد. کیروش به جنبه ملی این بازی هیچ توجهی نکرد و با چیدن تاکتیک دفاعی و در پی آن اشتباهات خط دفاعی و دروازهبان موجب گل خوردن و باخت تیم ملی در مقابل سوریه شد. این درحالی است که اگر نگاه تدافعی جایگزین بازی هجومی نمیشد امکان گل نخوردن و در پی آن گل زدن به سوریه به طور قطع بسیار بیشتر بود. اگر تاکتیکهای هجومی اجرا میشد بعد از اولین گلی که وارد دروازه سوریه میشد، این تیم از هم گسیخته میشد و نتیجه آن پیروزی تیم ملی بود.
ژن عرب و جنگ روانی
همچنین نباید از کارهای همیشگی تیمهای عرب به خصوص جنگ روانی که عربهای حوزه خلیجفارس به واقع در آن استاد هستند گذشت. این بار اما دیدیم که تماشاچیان کشور دوست و مسلمان سوریه به قدری در ایران از احساس آرامش و امنیت روانی برخوردار هستند که با بهره بردن از ژن خوب عرب توانستند بازیکنان ما را عصبی کنند و آرامش آنها را به هم بریزند.
کیروش هم قبل از بازی صحبتهایی کرد که به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. او اعلام کرده بود آخرین کنفرانس خبری خود را در ایران برگزار کرده است. این در حالی است که او حق چنین رفتارهایی در مقابل مردم ایران را ندارد و باید بداند بازیکنان تیم ملی ایران از مردم ایران جدا نیستند و او حق جدا کردن و خط کشیدن بین این دو را ندارد.
در پایان قابل تاکید است که تمام مسایل مطرحشده از حواشی بازی تا برخورد و ادبیات کیروش به عنوان مربی تیم ملی را باید فدراسیون حل و فصل کند. به هر روی کیروش هر قدر هم که مربی بزرگی بوده باشد، این بازیکنان توانمند تیم ملی ایران بودند که موفقیتهای او را به نمایش گذاشتند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد