30 - 06 - 2024
اصولگرایان به شکست خود اعتراف کردند
نادر کریمیجونی- نتایج انتخابات 8تیرماه نشان داد که در مقایسه با میزان مشارکت عمومی در انتخابات دوره قبل رییسجمهور، حداقل 9درصد از حضور ایرانیان در پای صندوقهای رای کاسته شده است. در آن انتخابات، بسیاری از کسانی که رقیب سیدابراهیم رییسی محسوب میشدند یا ظرفیت این رقابت را داشتند از نامزدی انتخابات کنار گذاشته شده بودند و سیدابراهیم رییسی در یک انتخابات تقریبا بدون رقیب، وارد پاستور شد اما با وجود این و علیرغم آنکه بسیاری از رایدهندگان و صاحبنظران، روایی انتخابات را دچار اشکال جدی میدانستند و مایل به حضور در پای صندوقهای رای نبودند، باز هم حدود نیمی از شهروندان ایرانی در این انتخابات شرکت و ابراهیم رییسی را راهی پاستور کردند. اکنون از شمار همان تعداد، حدود 9درصد نیز کاسته شده و این نشان میدهد ایرانیان کمتر به صندوقهای رای و انتخاب رییسجمهور اهمیت میدهند یا اصولا صندوق رای و انتخابات را قابل اعتماد نمیدانند.در سه سال گذشته تمام منصبهای انتخابی و انتصابی نظام جمهوری اسلامی ایران در اختیار محافظهکاران بوده و تمام مقامات و رسانههای این جریان همواره از مجموعه اقدامهایی که خود و هماردوگاهیهایشان انجام دادهاند، تمجید و ستایش کردهاند. در تمام روزهای گذشته، همواره از زبان محافظهکاران و عناصر ارشد ایشان شنیده شده که دولت، مجلس و قوه قضاییه وظایف و مسوولیتهایشان را به خوبی انجام دادهاند و همین انجام وظیفه خود قابل اتکاء، امید مردم ایران به زندگی در جمهوری اسلامی را بیشتر کرده است.اگر چنین امیدهایی وجود داشت و بدنه جامعه یعنی قشر متوسط و متوسط رو به پایین، از اوضاع رضایت داشت، اکنون این رضایت باید خود را در قالب رفتار اجتماعی و از جمله حضور در پای صندوقهای رای و مشارکت در انتخابات نشان میداد اما اکنون آمارها نشان میدهد که ناراضی بودن یا تظاهر به ناراضی بودن در میان شهروندان ایرانی افزایش یافته و تعداد کسانی که با ناامیدی میپرسند، واقعا چه تفاوت یا اهمیتی وجود دارد که چه کسی رییسجمهور شود، بیشتر شده است. این کاهش چشمگیر شاید به این معنی باشد که ابراهیم رییسی و همکارانش در قوه مجریه، آنقدرها که ادعا میشود در انجام وظایف، ماموریتها و جلب نظر شهروندان کشورمان توفیق نداشتهاند و نتوانستهاند امیدواری بیشتری در میان ایرانیان ایجاد کنند تا شهروندان ایران در پایان دولت، علاقه بیشتری به رای دادن و حمایت از مقبولیت و مشروعیت نظام نشان دهند.
در پدید آوردن این ناخشنودی مردم از وضعیت و شرایط موجود، البته همه محافظهکاران، از بالاترین تا پایینترین رتبه ایشان، تنها هستند و هیچ شریکی ندارند، چراکه حامیان قدرتمند این دلواپسان و محافظهکاران در سالهای اخیر ترتیبی اتخاذ کرده بودند که به جز محافظهکاران و سرسپردگان ایشان هیچکس در مناصبهای تصمیمسازی و تصمیمگیری حضور نداشته باشد و موقعیتهای حکومتی- اعم از انتخابی و انتسابی- همگی در دست کسانی بوده است که کاملا سرسپرده و مطیع محافظهکاران بودهاند و هیچ زاویهای با ایشان نداشتهاند. این بدان معناست که وقتی همه چیز در دست محافظهکاران است و هیچ مانعی برای اعمال و اجرای اراده ایشان وجود ندارد، باز هم دلواپسان و اصولگرایان از امیدوار کردن و ترغیب مردم به حمایت عملی از نظام جمهوری اسلامی ایران عاجر و ناتوان هستند.از یک نظر انتخاب دومرحلهای رییسجمهور که مرحله نخست آن در شورای نگهبان انجام میگیرد، در دلسردی مردم از تاثیر صندوق رای، بیتاثیر نبوده است؛ بسیاری از فعالان سیاسی داخل کشور، انتظار داشتند حالا که مانعی برای نامزدی علی لاریجانی وجود ندارد و قرار نیست صحنه به نفع کسی مانند سیدابراهیم رییسی خالی شود، صلاحیت این چهره معتدل برای مشارکت و نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری تایید شود، اما شورای نگهبان باوجود دلجوییهای گذشته از علی لاریجانی ترجیح داد او را از گردونه رقابتها خارج و مشارکت عدهای را از رای دادن حذف کند.آیا اکنون احتمالا تکنیکی که محافظهکاران و دلواپسان در قبال هاشمی رفسنجانی انجام دادند و با تخریب توانستند اعتماد عمومی نسبت به معمار سازندگی ایران را سلب نمایند، همان تکنیک را در قبال مسعود پزشکیان به کار خواهند بست؟ در آن دوره محافظهکاران از یک نامزد به ظاهر سازگار حمایت کردند و با تخریب و توهین که کوهشکن خوانده شد، توانستند رای اکثریت را به نفع محمود احمدینژاد مصادره کنند. در دوره حاضر نیز بسیاری ازکسانی که قالیباف را انتخاب کرده بودند، جلیلی را برای برعهده گرفتن مناصب اجرایی و در راس آن ریاستجمهوری مناسب نمیدانند و احتمالا به او رای نخواهند داد. برخی از کسانی که به جلیلی رای داده بودند نیز در تعامل با قالیباف، از وی حمایت کرده بودند و ممکن است این حمایت تکرار نشود. از این بابت هواداران سعید جلیلی هیچ راهی ندارند جز آنکه به مسعود پزشکیان حمله و از وی اعتبارزدایی کنند تا این اعتبارزدایی از سر جمع حامیان و آرای پزشکیان بکاهد و سبب پیروزی جلیلی شود. بر این پایه از همین امروز هواداران مسعود پزشکیان و اصلاحطلبان باید تمهیدات جدی برای خنثی کردن توهینها، تهمتها و تخریبهای اصولگرایان علیه پزشکیان تمهید نمایند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد