26 - 06 - 2023
اقتصاد ایران در انتظار قله جدید نفتی؟
«جهانصنعت»- پژوهشکده انرژی دانشگاه شریف در تازهترین گزارش خود صنعت نفت کشور و ویژگیهای آن را بررسی کرد. در این گزارش آمده است: مفهوم پیک نفتی بهطور جدی در سال ۱۹۵۶ توسط «ماریون کینگ هیوبرت» زمینشناس و ژئوفیزیکدان آمریکایی مطرح شد. بنابر نتایج هیوبرت، منحنی تولید نفت یک کشور (یا جهان) به شکل زنگولهای و متقارن خواهد شد. در حقیقت در یک مخزن نفتی میزان تولید افزایش مییابد تا به بیشینه سطح تولید آن مخزن برسد و پس از آن برای مدت طولانی میزان تولید در همان سطح بیشینه باقی مانده و سپس میزان تولید شروع به کاهش میکند. بدین ترتیب با در نظر گرفتن تمام مخازن کنار یکدیگر، مطابق نظریه هیوبرت منحنی میزان تولید نفت در کل کشور (یا جهان) به شکل زنگولهای خواهد بود. بهطور کلی چهار دسته مدلهای برازش منحنی، شبیهسازی سیستم، پایین به بالا و اقتصادی در بررسی زمان وقوع پیک نفتی استفاده میشوند. مجموع روشهای این چهار دسته بالغ بر ۶۰ مدل مختلف است. با این حال، اگرچه مدل لجستیک هیوبرت معایب متعددی دارد، اما بهعلت سادگی استفاده از آن و عدم وابستگی به دادههای فراوان، همچنان یکی از پرکاربردترینهاست. بسته به ویژگیهای صنعت نفت در هر کشور، وضعیت اقتصادی-سیاسی آن، و وجود دادههای مرتبط یکی از مدلهای فوق برای پیشبینی زمان پیک استفاده خواهد شد.
عامل فناوری یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر پیک نفتی است. هیوبرت اگرچه به درستی پیک نفتی ایالات متحده را در سال ۱۹۷۰ پیشبینی کرد، اما بعدها با استفاده از فناوری شکست هیدرولیکی، تولید نفت ایالات متحده در سال ۲۰۱۷ از پیک نفتی سال ۱۹۷۰ عبور کرد. حفاری جهتدار، حفاری در آبهای عمیق و فراعمیق و هوش مصنوعی از جمله عواملی هستند که میتوانند بر پیک نفتی تاثیرگذار باشند. عوامل فنی و مهندسی نیز بیشک در صنعت نفت و پیک نفتی تاثیرگذار هستند. نفت موجود در مخزن دارای انرژی اولیه است، چراکه تحت فشار لایههای زیرزمینی قرار دارد. با گذشت زمان و تخلیه طبیعی چاه از این فشار کاسته میشود. از این رو برای بهبود تولید مخزن روشهایی مانند تزریق آب، گاز، یا تزریق متناوب آب و گاز به مخزن انجام میشود که بازیافت ثانویه نام دارند. روشهای حرارتی (تزریق بخار و احتراق درجا)، روشهای شیمیایی (تزریق پلیمر و سرفکتانت)، روشهای امتزاجی (تزریق گاز طبیعی و نیتروژن) و روش میکروبی نیز از روشهای ازدیاد برداشت (EOR) یا بازیافت ثالثیه هستند.
قیمت نفت رابطه پیچیدهای با پیک نفتی دارد. قیمت بالای نفت باعث میشود تا کاهش تولید پس از پیک شتاب یابد و از طرفی قیمت پایین نفت باعث به تاخیر افتادن پیک نفتی میشود. بهعبارت دیگر قیمت نفت در دو سمت قبل و بعد از پیک نفتی اثرگذار است. قبل از وقوع پیک نفتی افزایش قیمت نفت موجب خواهد شد تا سرمایهگذاریهای بیشتری در دو بخش فناوریهای جدید و اکتشاف برای دستیابی به منابعی که استخراج آنها صرفه اقتصادی نداشت شکل بگیرد. چنین امری موجب خواهد شد تا پس از رسیدن به پیک نفتی بهعلت رشد سریع ظرفیت تولید نفت و نیز احتمال اکتشاف ذخایر جدید، سرعت کاهش تولید مطابق با نگاه سنتی پیک نفتی، شتاب بگیرد. همچنین با همین استدلال قیمت پایین نفت موجب خواهد شد تا ذخایر کمتری مورد اکتشاف قرار بگیرد و بخشهای تحقیق و توسعه سرمایههای بزرگی را به خود اختصاص ندهند که باعث تاخیر در پیک نفتی شود. اما بهعلت عدم سرمایهگذاریهای جدید ممکن است در دورههای آتی بهدلیل کاهش ظرفیتهای جدید تولید و پایینتر قرار گرفتن سطح عرضه از تقاضا، قیمت نفت افزایش یابد.
عوامل حکمرانی نیز میتوانند بر پیک نفتی تاثیر بگذارند. وقتی سیاستهای مختلف که گاه با یکدیگر در تعارض هستند برای بخش انرژی ارائه میشوند، کارایی را از سیستم میرباید و اثربخشی را به حداقل میرساند. موانع حقوقی، در قراردادهای نفتی یا مساله رابطه مالی نیز در زمره این موارد هستند. در ایران مساله رابطه مالی شرکت ملی نفت ایران با دولت و شرکتهای نفتی بینالمللی همچنان نیاز به مطالعات جدی دارد. پیک نفتی یک هشدار است. متخصصان حوزه اقتصاد انرژی به خوبی میدانند که حداکثر کردن رانت منابع با توجه به هزینه فرصت استخراج منبع (نرخ بهره) و قیمت سایهای منبع، دینامیکهای خاص خود را دارد. برنامهریزی بیندورهای استخراج از یک منبع پایانپذیر انرژی مانند نفت کار پیچیدهای است. تقدم و تاخر پیک نفتی و پیک تقاضای نفت نسبت به یکدیگر میتوانند از طریق عامل قیمت موجب اثرگذاری بر میزان رانت حاصل از منبع شوند. مسالهگذار انرژی نیز در این میان میتواند راهبرد صادرکنندگان منابع فسیلی در تولید را تحتالشعاع قرار دهد.
ایران تاکنون با یک پیک نفتی در سال ۱۳۵۳ مواجه شده است. در آن زمان تولید نفت ایران در چند میدان عظیم نفتی در رقابت با عربستان سعودی بهشدت افزایش یافت. در اواسط دهه ۷۰ میلادی تجمیع استخراج از میادین عظیمی چون مارون، آغاجاری و گچساران باعث شد تا تولید بالای ۶ میلیون بشکه در روز رقم بخورد. این سطح تولید پابرجا نماند و از سال ۱۳۵۳ تاکنون تکرار نشده است. میزان ذخایر نفتخام و هیدروکربورهای مایع قابل استحصال در پایان سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۱/۱۵۹ میلیارد بشکه بوده است. این مقدار معادل ۱/۹ درصد ذخایر نفت جهان است. نسبت ذخایر به تولید (R/P) برای ذخایر نفتی ایران برابر با ۹/۱۲۲ سال خواهد شد. یعنی با حفظ سطح تولید فعلی، ۱۳۰ سال استخراج این ذخایر به طول میانجامد. نرخ رشد ذاتی تولید نفت در ایران پیش از سال ۱۳۶۰ برابر ۳/۱۳ درصد بوده است و پس از آن تاکنون به ۷/۳ درصد کاهش مییابد. اگر فرض کنیم که نرخ رشد ذاتی تولید نفت در ایران با ۷/۳ درصد ادامه پیدا کند، طبق نظریه هیوبرت ایران در سال ۱۴۲۳ شمسی با تولید روزانه ۷ میلیون بشکهای به پیک نفتی خود میرسد. اگر در یک سناریوی بدبینانه نرخ رشد ذاتی یک درصد کاهش پیدا کند، پیک نفتی در سال ۱۴۳۳ شمسی و با تولید حداکثر ۵ میلیون بشکهای رقم خواهد خورد. همچنین اگر موانع متعدد تولید و صادرات برداشته شود، در نرخ رشد ۷/۴ درصدی، پیک با تولید روزانه ۹ میلیون بشکهای در سال ۱۴۱۸ شمسی به وقوع میپیوندد.
اکنون بیش از یک قرن است که نام ایران با نفت گره خورده است. خواب آشفته نفت در ایران فراز و فرودهای تاریخی بسیاری را داشته است. از چالشهای متعدد در حوزه روابط بینالملل که مستقیما بر صادرات و استفاده از فناوری در صنعت نفت اثرگذار بوده، تا مشکلات حکمرانی در کل زنجیره پس از تولید نفت که گاه آسیبهای اجتماعی زیانباری را نیز به همراه داشته است. برکسی پوشیده نیست که تحریمهای مالی و بانکی، امکان صادرات و سرمایهگذاری در صنعت نفت را از ایران ربوده است. با این حال به نظر نگارنده، یک سیاستگذار انرژی باید عامل روابط خارجی که در چارچوب سیاستهای کلی نظام شکل میگیرد را برونزا فرض کرده و هرگاه بهترین گزینه میسر نشد به بهینه دوم در سیاستگذاری انرژی بیندیشد. منابع نفت جزو انفال و ثروتهای عمومی است. تولید حدود ۳ میلیون بشکهای نفت در روز برای ایران یک افتخار نیست. پیک نفتی به ما گوشزد میکند که آیا رانت ناشی از منابع در دورههای زمانی گذشته بیشینه شده است؟ آیا برنامهریزی مناسبی برای بیشینه کردن رانت این منابع تا زمان پیک نفتی و پس از آن وجود دارد؟ باید بهخاطر داشت که عصر حجر بهدلیل پایان یافتن سنگ تمام نشد، بلکه کشف فلز بود که به آن خاتمه داد. عدم قطعیتهای مبتنی بر فناوری برای ایران که R/P ذخایر نفت آن ۱۳۰ سال است، چگونه خواهد بود؟
اگرچه تاکنون ایران با یک پیک نفتی مواجه شده است، اما با توجه به حجم ذخایر نفتی ایران، امکان وقوع قله نفتی بار دیگر در ایران وجود دارد. این هم فرصتی بینظیر برای آینده ایران است. در همه مناطق خشکی و دریایی ایران مطالعه کاملی از لحاظ زمینشناسی برای پیدا کردن منابع معدنی انجام نشده است. یک برنامهریزی راهبردی برای بخش نفت و گاز میتواند ایران را با انبوهی از فرصتهای جذاب روبهرو کند. ایران از معدود کشورهایی است که منابع انرژی فراوان بهصورت مشترک با همسایگان خود دارد. توصیه میشود با استفاده از تحدید حدود آبها و مرزها (Demarcation) و مشخصسازی سهم هر کشور از منبع مشترک (Unitization) از مخازن مشترک در دریا و خشکی استفاده کامل انجام شود. برنامهریزی برای اکتشاف، توسعه، استخراج، انتقال و صادرات نفتخام ایران یک برنامه پیچیده غیرخطی با متغیرهای متعدد است. بهخصوص اگر قید زمان را نیز به آن اضافه کنیم. این کار نیازمند یک بنگاه مشاورهای در سطح بینالمللی و مستقل از وزارت نفت و شرکتهای تابعه است.
مدیریت تزریق آب و گاز و دیگر روشهای ثانویه و ثالثیه بازیافت نفت، مدیریت بخش تقاضا در داخل، طراحی قراردادهای نفتی جذاب برای سرمایهگذار خارجی، انتشار اوراق مشارکت برای تامین مالی داخلی، اولویت قرار دادن میادین نفتی مشترک در بهرهبرداری، رفع ضعفهای مطالعاتی در بازار و روندهای انرژی در جهان، بهرهگیری از نسل چهارم فناوری و هوش مصنوعی بهمنظور بهینهسازی عملیات چاهها، توجه به اثرات جانبی محیطزیستی، ایجاد سازوکاری قانونی برای تصمیمگیری و سیاستگذاری قاطع در بخش انرژی از دیگر توصیههای سیاستی مهم است.
نویسندگان: علی فریادرس، حسن راعی و عباس ملکی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد