21 - 04 - 2025
اقتصاد بدون اسکناس
ملیحه آشنا*- این مقاله علمی تاثیر توسعه مالی و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) را بر تقاضای پول در کشورهای در حال توسعه بین سالهای 2002 تا 2021 بررسی میکند. با استفاده از مدل
Panel Autoregressive Distributed Lag (ARDL)iو تحلیل مولفههای اصلی برای شاخص ICT، تحقیق نشان میدهد که یک همبستگی منفی بلندمدت بین رشد توسعه مالی و ICT با تمایل به نگهداری پول نقد وجود دارد. نتایج نشان میدهد که دسترسی بیشتر به ابزارهای مالی و پذیرش گسترده زیرساختهای ICT نیاز به پول نقد را کاهش میدهند. بنابراین این مطالعه به سیاستگذاران توصیه میکند که به این تغییرات ساختاری اقتصادی واکنش نشان دهند و بازارهای مالی را تقویت کنند و دسترسی به ICT را ترویج دهند تا تقاضای پول را بهتر مدیریت کرده و ثبات اقتصادی را حفظ کنند.
1- تمرکز اصلی این تحقیق بر چه موضوعی است؟
این مطالعه تاثیر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و توسعه مالی را بر تقاضای پول در یک گروه منتخب از 16کشور در حال توسعه بین سالهای 2002 تا 2021 بررسی میکند. هدف آن است که بفهمد پیشرفتهای ICT و تحول در بخش مالی چگونه بر مقدار پولی که افراد و شرکتها تمایل به نگهداری آن دارند، تاثیر میگذارند.
2- توسعه ICT در این مطالعه چگونه اندازهگیری شده است؟
برای اندازهگیری توسعه جامع ICT، مطالعه از تحلیل مولفههای اصلی (PCA) برای ایجاد یک شاخص ترکیبی ICT استفاده کرده است. این شاخص احتمالا شامل شاخصهایی مانند اشتراک تلفن ثابت، اشتراک تلفن همراه، اشتراک اینترنت پرسرعت و درصد افرادی که از اینترنت استفاده میکنند، بوده که یک اندازهگیری جامع از گسترش ICT را ارائه میدهد.
3- نتایج کلیدی در مورد تاثیر ICT بر تقاضای پول چه بود؟
این تحقیق نشان داد که توسعه ICT تاثیر منفی و معناداری بر تقاضای پول در کشورهای در حال توسعه منتخب دارد. این به این معنی است که با گسترش زیرساختها و استفاده از ICT، نیاز به نگهداری پول نقد کاهش مییابد. این ممکن است به دلیل عواملی مانند افزایش کارایی تراکنشها از طریق پلتفرمهای دیجیتال، دسترسی بهتر به اطلاعات مالی و توسعه روشهای پرداخت دیجیتال باشد.
4- نتایج کلیدی در مورد تاثیر توسعه مالی بر تقاضای پول چه بود؟
مشابه با ICT، توسعه مالی نیز تاثیر منفی و معناداری بر تقاضای پول داشت. این به این معنی است که با عمیقتر شدن و پیشرفتهتر شدن بخش مالی (برای مثال از طریق دسترسی بهتر به ابزارهای مالی، زیرساخت قانونی بهتر و پذیرش فناوریهای مالی)، افراد و کسبوکارها تمایل دارند پول نقد کمتری نگهداری کنند. این ممکن است به دلیل افزایش اعتماد به سیستم مالی، کاهش هزینههای تراکنش و در دسترس بودن داراییهای مالی متنوع باشد.
5- مطالعه چگونه رابطه بین ICT، توسعه مالی و تقاضای پول را تحلیل کرده است؟
این مطالعه از مدل Panel Autoregressive Distributed Lag (Panel-ARDL)i برای بررسی رابطه بلندمدت بین توسعه ICT، توسعه مالی و تقاضای پول استفاده کرده است، در حالی که سایر عوامل کلان اقتصادی مانند درآمد، نرخهای بهره، تورم و نرخ ارز را کنترل کرده است. این روش برای تحلیل دادههای پانلی با روابط بلندمدت بالقوه مناسب است و اجازه میدهد تفاوتهای موجود در کشورهای مختلف را در نظر بگیرد.
6- این نتایج چه پیامدهایی برای سیاستگذاران در کشورهای در حال توسعه دارد؟
نتایج نشان میدهد که سیاستگذاران در کشورهای در حال توسعه باید تغییرات ساختاری در اقتصاد و رفتار پولی ناشی از توسعه ICT و مالی را درک کنند. آنها باید سیاستهایی را اتخاذ کنند که با این روندهای در حال تحول همخوانی داشته باشد تا تقاضای پول را بهتر مدیریت کنند. این ممکن است شامل تطبیق ابزارهای سیاستگذاری پولی، تقویت اکوسیستم مالی دیجیتال امن و کارآمد و ترویج شمول مالی از طریق پیشرفتهای فناوری باشد.
7- مطالعه چگونه تاثیر منفی ICT و توسعه مالی بر تقاضای پول را توضیح میدهد؟
این مطالعه بیان میکند که گسترش ICT ابزارهای جدیدی برای مدیریت مالی و تراکنشها فراهم میآورد و نیاز به پول نقد فیزیکی را کاهش میدهد. دسترسی بهتر به خدمات مالی، کاهش هزینههای تراکنش مرتبط با پرداختهای دیجیتال و افزایش سرعت گردش پول همگی به کاهش تقاضای پول کمک میکنند. به همین ترتیب، توسعه مالی راههای بیشتری برای سرمایهگذاری و پسانداز فراهم میکند که موجب کاهش تمایل به نگهداری پول نقد میشود. رشد خدمات مالی دیجیتال که اغلب توسط ICT فعال میشود، مرزهای بین پول و سایر داراییهای مالی را بیشتر مبهم میکند.
8- چه متغیرهای کلان اقتصادی دیگری در این مطالعه در نظر گرفته شده و چه تاثیری بر تقاضای پول داشتند؟
علاوه بر ICT و توسعه مالی، مطالعه همچنین تاثیر درآمد، نرخهای بهره، تورم و نرخ ارز را بر تقاضای پول بررسی کرده است. نتایج نشان داد که رابطهای مثبت بین درآمد و تقاضای پول وجود دارد، در حالی که نرخهای بهره، تورم و نرخ ارز به طور کلی رابطه منفی با تقاضای پول نشان دادند که با نظریات اقتصادی سنتی هماهنگ است. تورم بالاتر و کاهش نرخ ارز ممکن است ارزش واقعی پول ملی را کاهش دهد و منجر به کاهش تقاضای پول شود زیرا مردم به دنبال داراییهای جایگزین میروند. نرخهای بهره بالاتر هزینه فرصت نگهداری پول را افزایش میدهند، بنابراین تقاضا کاهش مییابد.
* این مطلب از مقالهای با عنوان «تحولات نوظهور در تقاضای پول: نقش گسترش ICT و توسعه مالی» استخراج شده است
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد