30 - 12 - 2024
اقتصاد چین در برزخ
گروه بینالملل- سال2024 سالی سخت برای اقتصاد چین بود؛ سالی که بدون هیچ نشانه مشخصی از پایان چالشهای اقتصادی برای چینیها پایان یافت و به نظر میرسد تداوم چنین روندی را باید در سال 2025 نیز شاهد باشیم.
در واقع مساله اصلی بحران اقتصادی چین به فروپاشی تدریجی حباب املاک و مستغلات که دههها رشد بیسابقه تولید ناخالص داخلی این کشور را هدایت میکرد، بازمیگردد؛ امری که خانوارها و کسبوکارهای چینی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و از همه مهمتر اعتماد عمومی فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران را به رهبری حزب کمونیست تضعیف کرده است. به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند با روی کار آمدن دوباره ترامپ در آمریکا و تهدیدهایی که وی در خصوص اعمال تعرفههای تجاری انجام داده، به احتمال زیاد در سال جدید میلادی شاهد تحولات و اتفاقات مهمتری در خصوص وضعیت دومین اقتصاد بزرگ جهان باشیم.
خطرات پنهان در آمارهای تولید ناخالص داخلی چین
در همین رابطه مجله فارین پالیسی روز گذشته با انتشار پنج مقاله پر خواننده سال در خصوص وضعیت اقتصادی چین آورده است: چین در مسیر از دست دادن هدف رشد 5درصدی تولید اقتصادی خود برای سال2024 قرار داشته است اما این تنها مشکل اقتصادی چین نیست بلکه در میان رکود اقتصادی، دولت پکن انتشار حجم عظیمی از دادههای مهم اقتصادی را هم متوقف کرده است.
در چنین شرایطی، خانوارهای چینی که در بازار املاک و مستغلات سرمایهگذاری کردهاند به شدت نگران هستند. مطابق آمارهای منتشر شده، بخش املاک در سال2022 حدود 10درصد کوچک شده و در سال2023 نیز 6/9درصد کاهش یافته است.
در همین حال، رویکرد جدید امنیت توسعهای چین که به سرکوب مشاوران داخلی و خارجی منجر شد، سرمایهگذاران خصوصی را ترسانده است؛ امری که نتیجه آن کاهش سرمایهگذاری در سطحی بوده که دولت هنوز نتوانسته آن را جبران کند.
علاوه بر این یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی چین، موضوع کاهش قیمتهاست به طوری که این کشور برای 26ماه متوالی وارد روند کاهش قیمت کارخانهای شده و شاخص قیمت مصرفکننده نیز نزولی بوده بنابراین در راستای کاهش مصرف خانوارها، ممکن است رکود اقتصادی چین از کوتاهمدت به امری میانمدت تبدیل شود.
چرا شی جینپینگ اقتصاد را اصلاح نمیکند؟
در مقاله دوم پر بازدید فارین پالیسی با عنوان چرا شی اقتصاد را اصلاح نمیکند؟ آمده است: یکی از سوالات مهم درباره اقتصاد چین در سال2024 این بود که چرا شی جینپینگ ظاهرا کاری برای اصلاح آن انجام نمیدهد؟ در سال2009 و در مواجهه با بحران مالی جهانی، رهبران وقت چین به شدت اقدامات محرک اقتصادی را آغاز کردند اما در سال2024 یعنی دو سال پس از بحران اقتصادی داخلی چین، شی تمایلی برای انجام اقدامات مشابه مانند سال2009 نشان نمیدهد. یکی از موارد کلیدی در پاسخ به این پرسش، بیخبری شی از وضعیت بد اقتصاد داخلی است زیرا طبق گفته منابع مطلع، برخی مقامات چینی از ترس توبیخ و تنبیه دوست ندارند که شی جینپینگ از واقعیتهای اقتصادی کشور خبر داشته باشد. مورد دوم این است که شی نمیداند چه کاری باید انجام دهد زیرا او اکنون با بحرانهای مختلفی از جمله آشفتگی در بخش املاک مواجه بوده و مقامات محلی نیز بیش از حد برای مهار این بحرانها تحت فشار هستند. مورد سومی که برخی کارشناسان به آن اشاره کردهاند، این است که شی میگوید: بهتر است در زمینه فناوری در بلندمدت سرمایهگذاری کنیم تا اینکه بخواهیم نگران مشکلات اقتصادی گذار باشیم. در نتیجه ناظران معتقدند که او چندان اهمیتی به وضعیت اقتصادی امروز چین نمیدهد چرا که اولویت اصلی وی رفاه عمومی نیست بلکه چگونگی حفظ قدرت مطلقه حزب کمونیست چین است.
چگونه چین خود را در بحران فنتانیل آمریکا گرفتار کرد؟
در مقاله سوم فارین پالیسی به بحث فنتانیل اشاره شده؛ امری که اخیرا دونالد ترامپ، رییسجمهوری منتخب آمریکا نیز به آن اشاره کرده است. در واقع فنتانیل به نقطهای حساس میان واشنگتن و پکن تبدیل شده است زیرا سیاستمداران آمریکایی اکنون چین را مسوول بحران موادمخدر در ایالاتمتحده میدانند.
نویسنده مقاله استدلال میکند که آنچه در رسانهها و از سوی مقامات آمریکایی در خصوص نقش چین در بحران موادمخدر آمریکا مطرح میشود دقیق نبوده و دولت پکن در واقعی سیاستی برای چنین قضیهای ندارد بلکه ماجرا پیچیدهتر از آن چیزی است که تحلیلگران تصور میکنند. ماجرا این است، سیاستهایی که با هدف تقویت توسعه و صادرات محصولات شیمیایی و دارویی چین طراحی شدهاند، منجر به ایجاد یک صنعت گسترده از صدها هزار کارخانه کوچک مواد شیمیایی و تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی شده که در کنار آن شبکهای از پولشویی و سوءاستفادههای مالی نیز شکل گرفته است.
در واقع سیاستهای اقتصادی دولت به منظور تقویت صنایع شیمیایی و دارویی چین، به طور تصادفی به بحران فنتانیل میان پکن و واشنگتن تبدیل شده است به طوری که همزمان با اینکه استانهای چین با یکدیگر برای جذب صنعت تولید دارو رقابت میکنند، نظارت بر آنها تضعیف شده و انگیزههای کسب سود بیشتر باعث سوق پیدا کردن برخی فعالان این صنعت بزرگ به موضوع تجارت فنتانیل شده است.
چالش چین با جنوب جهانی
در مقاله چهارم پر خواننده فارین پالیسی نیز آمده است: در حالی که ایالاتمتحده و چین به سوی رویارویی و تقابل پیش میروند، سایر کشورها با نگرانی نظارهگر پیامدها و تبعات این درگیری هستند. در همین رابطه کشورهای جنوب جهانی که معمولا از سیاستهای چین مانند طرح کمربند و جاده بهرهمند میشوند، ممکن است قربانیان اصلی سیاستهای جدید پکن باشند؛ امری که میتواند برای دومین اقتصاد بزرگ جهان یک معضل استراتژیک بزرگ ایجاد کند زیرا سیاستهایی که برای نجات اقتصاد داخلی طراحی شدهاند، به خودی خود باعث تضعیف حمایتهای پکن از کشورهای جنوب جهانی و در حال توسعه میشوند. علاوه بر این تعرفههای ترامپ، تولیدکنندگان چینی را مجبور میکند از بازارهای توسعهیافته خارج شده و وارد بازارهای در حال توسعه شوند. این موضوع نهتنها دارای پیامدهای مهمی برای صنایع داخلی چین است بلکه تبعات آن میتواند برای کشورهایی که وابسته به زنجیره تامین چین هستند، هزینههای زیادی ایجاد کند. به عنوان مثال مالزی و تایلند که وابسته به صادرات هستند، برای تداوم وضعیت کنونی خود، نیاز مبرمی به زنجیره تامین چین دارند و هرگونه اخلال در این زمینه، اقتصاد آنها را به شدت آسیبپذیر خواهد کرد.
پکن برای بازگشت ترامپ آماده شده است
در مقاله آخر فارین پالیسی آمده است: با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بزرگترین سوال برای روابط ایالاتمتحده و چین این است که ترامپ تا چه حد مایل است جنگ اقتصادی را که در دوره اول ریاستجمهوری خود کلید زده بود در قبال پکن ادامه داده یا حتی آن را تشدید کند؟
میدانیم که پاسخ پکن در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ نسبتا آرام بود اما اینبار، چین برای تهدیدات مستقیم علیه اقتصاد صادراتمحور خود در زمانی که کشور درگیر چالشهای اساسی اقتصادی در داخل بوده، گویا خود را آماده کرده است.
در نتیجه اقدامات تلافیجویانه علیه شرکتهای آمریکایی نشان میدهد، چین در نظر دارد از زنجیره تامین جهانی، به عنوان ابزاری جهت یارکشی بینالمللی در مقابل ترامپ، استفاده حداکثری ببرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد