13 - 04 - 2025
الگوی مفهومی پروژههای پیشران توسعه
«جهان صنعت» – موضوع پروژههای پیشران توسعه اخیرا در دستور کار دولت و دستگاههای اجرایی قرار گرفته و تلاش شده که درخصوص هر بخش از اقتصاد (مانند صنایع مختلف، تولید محصولات کشاورزی، فناوریهای نوین و حتی بخش خدمات)، پروژههایی برای گسترش و تعمیق هرچه بیشتر توسعه تعریف و عملیاتی شود. با توجه به اینکه این امر بهتازگی در دستور کار قرار گرفته، لازم است مطالعات و بررسیهای بنیادی و مفهومی در این زمینه صورت گیرد تا بتوان مسیر مناسبی برای تعریف و اجرای اینگونه پروژهها انتخاب کرد. فرانسوا پرو که یکی از بنیانگذاران اقتصاد منطقهای است، در مقالهای تصریح کرده که توسعه در مسیر خود به قطبیشدن (POLARISATION) منجر میشود؛ به عبارت دیگر، برخی بخشها یا مناطق، در مسیر توسعه باعث جذب بیشتر آثار توسعه شده و توسعه اقتصادی را به سمتوسوی خود میکشانند که به این پدیده، قطبیشدن توسعه گفته میشود. از طرف دیگر، بسیاری از بخشها و مناطق نیز هستند که آثار توسعه را در اقتصاد پخش میکنند یعنی با دارا بودن آثار پخش
(SPREAD EFFECT) باعث میشوند که امواج توسعه با شدت بیشتری در سطح جامعه گسترش یابد. مفهوم اخیر بهمعنای پیشران یا پیشاهنگ بودن (PROPULSION) است و هر منطقه یا بخش اقتصادی که باعث ایجاد امواج گسترده توسعه در جامعه شود، پروژه یا منطقه پیشران (PROPULSIVE PROJECT/REGION) نامیده میشود. باید توجه داشت که اصولا قطببودن یک منطقه بهمعنای پیشران بودن آن منطقه نیست زیرا یک قطب توسعه (بنا بر تعریف آن در دانش اقتصاد منطقهای) دارای آثار تراوش (TRICKLING-DOWN) است و آثار بسیار کمتری نسبت به یک مرکز توسعه با آثار گسترده روی توسعه سایر مناطقِ همراه دارد. اولین نکته در این زمینه، تفکیک پروژه پیشران از منطقه پیشران است. پروژه پیشران معمولا در زنجیره تولید
(PRODUCTION CHAIN) یا زنجیره ارزش (VALUE CHAIN) تعریف میشود و به معنای اهمیت یک صنعت نسبت به صنایع وابسته در حلقههای بههمپیوسته زنجیره تولید یا زنجیره ارزش است؛ درحالیکه منطقه پیشران توسعه، به اثرگذاری روی سایر مناطق توجه دارد. این تفکیک از آنجا ناشی میشود که در دانش اقتصاد منطقهای، فضا (SPACE) دارای دو تعبیر متفاوت است:
1- فضای جغرافیایی (GEOGRAPHICAL SPACE) که بهمعنای تفکیک کشورها، استانها، شهرها و سایر مناطق جغرافیایی از یکدیگر است.
2- فضای اقتصادی (ECONOMIC SPACE) که بهمعنای تفکیک و ارتباط میان بخشهای مختلف اقتصادی در یک فرآیند عمومی فعالیت است.
نمونه مورد اول، نقش شهر تهران بهعنوان مرکز سیاسی، اداری و فعالیتهای اقتصادی در کشور بوده و نمونه مورد دوم، نقش صنعتی مانند ساختمان با دارا بودن بیش از 200 صنعت وابسته به خود است. پس هنگامی که از مدل اجرایی و عملیاتی پیشران توسعه بحث به میان میآید، باید ابتدا پرسید که منظور، پروژه پیشران (در زنجیره تولید و ارزش) است یا منطقه پیشران (در فضای جغرافیایی). شکل1 الگوهای مختلف روابط مناطق از نظر پیشران توسعه را نشان میدهد.
صرفههای تجمع و صرفههای مقیاس میتوانند عامل تفکیک در این زمینه باشند بهطوریکه یک منطقه با دارا بودن صرفههای تجمع یا مقیاس میتواند بهعنوان منطقه پیشران توسعه تلقی شود ولی برای پروژه (یا بخش) پیشران توسعه، سطحبندی خدمات یا سطحبندی صنایع (بهمعنای شبکه فعالیتهای صنعتی) میتواند مبنای پروژه یا بخش پیشران توسعه باشد. این موضوع به نوع روابط میان شهرها و بخشهای اقتصادی (بهترتیب، مناطق یا بخشهای پیشران) بازمیگردد که در قالب پنج عامل مذکور در شکل 2 قابل تعریف است.
در این رابطه میتوان گونههای مختلف زیر را در نظر گرفت:
1- قطب رشد و مرکز رشد
2- شهر پیشرو در مقابل شهر پیرو
3- شهر مسلط (حاکم) و شهر وابسته
4- شهر جاذب و شهر غیرجاذب
5- مرکز (هسته) و پیرامون
6- شهر مدرن و شهر سنّتی.
وجود تفاوتهای ساختاری میان بخشهای مختلف اقتصادی باعث میشود که برخی بخشها بهصورت جاذب درآمده و باعث تمرکز فعالیتها در بخشهای مذکور شونـد. بخش مذکور بهتدریج مسیر جداگانهای برای توسعه در پیش گرفته و از سایر بخشها جدا میشود. برخی شهرها نیز (که بخشهای جاذب را در خود جای دادهاند) از شهرهای اطراف خود جدا شده و نسبتبه محیط اطراف خود تسلط پیدا میکنند. در نتیجه، توسعه در مسیر خود منجربه قطبیشدن فعالیتها و ایجاد تفاوتهای منطقهای میشود. اگر منطقهای بخواهد پروژههای پیشران را در خود جای دهد، باید بهسمت مرکز رشد بودن (در مقابل قطب رشد بودن) پیش رود که تفاوت این دو در شکل 3 آمده است.
برای اینکه بتوان ترکیب مناسبی از منطقه و بخش (پروژه) پیشران داشت، باید در اجرا ساختاری مانند شکل4 را در نظر گرفت که در آن، پروژههای پیشران از طریق مناطق پیشران و با توجه به یک ساختار عطفی و سلسلهمراتبی، باعث گسترش توسعه در اقتصاد میشوند.
در این راه برای اینکه آثار یک پروژه پیشران در اقتصاد نمایان شود، باید به نحوه انتشار آثار توسعه از طرف پروژه پیشران براساس مراتب زیر در مناطق استقرار این پروژهها یا اثر آنها در فضای اقتصادی توجه داشت:
1- موضوع انتشار یعنی چه نوع ابداعاتی منتشر میشود (ابداعات طرف عرضه و ابداعات طرف تقاضا)
2- ماهیت انتشار یعنی اهمیت نسبی مسیرهای مختلف تاثیرگذاری
3- مقیاس انتشار یعنی چه مقدار از آثار تجمع یک منطقه به فضای اطراف منتشر میشود
4- وسعت انتشار یعنی حوزه نفوذ موثر (EFFECTIVE HINTERLAND) انتشار ابداعات چیست
5- سرعت انتشار یعنی آثار انتشار با چه سرعتی بهطور موثر در حوزه نفوذ منتشر میشود
6- سلسلهمراتب انتشار یعنی آثار انتشار تا چه سطحی از نقاط در سلسلهمراتب مناطق منتشر میشود.
این امر از اقتصاد محلی گرفته تا اقتصاد جهانی میتواند تعریف شده و پروژههای پیشران توسعه در این زمینه مطرح شود که نمونه آن، در شکل 5 آمده است. البته در این زمینه مباحث مفصلی وجود دارد اعم از اینکه در زمینه پروژههای پیشران دولتی اصولا باید دارای چه کارکرد و ماهیتی باشند یا دولت چگونه میتواند با تعریف پروژههای پیشران توسعه، به هدایت صنایع و بخشهای مختلف و همچنین ایجاد تعادل منطقهای (میان استانها یا شهرها) دست یابد. در زمینه اول (کارکرد پروژههای پیشران)، علیالقاعده دولت باید بهسمت پروژههای پیشران محرک سرمایهگذاری بخشخصوصی به عنوان نقش مکمل بودن برود (شکل 6) زیرا در صورت تعریف پروژههای پیشران بهعنوان جانشین بخشخصوصی، این پروژهها باعث کاهش سطح سرمایهگذاری بخشخصوصی خواهد شد (شکل 7) که بهمعنای
عدمکارایی سرمایهگذاری دولتی از طریق تعریف پروژههای پیشران جانشین بخشخصوصی است.
در حوزه دوم یعنی تعادل منطقهای، موضوع متفاوت است یعنی دولت میتواند در برخی موارد مانند سرانههای آموزشی (بهجز آموزش عالی)، سرانههای بهداشتی و اینگونه موارد، دیدگاه برابری منطقهای را تعقیب نماید (شکل8) ولی اگر بخواهد به ظرفیتهای هر منطقه توجه کند، نیازی به تعریف پروژههای پیشران برای ایجاد برابری منطقهای نیست (شکل 9).
بهعبارت دیگر در حالت اخیر، باید به امکانات، توانمندیها و قابلیتهای هر منطقه در تعریف پروژههای پیشران توسعه توجه داشت و بهطور مثال، تعریف پروژههای پیشران در بخش کشاورزی (مانند آبیاری قطرهای، کشاورزی مکانیزه و ایجاد واحدهای کشت و صنعت) در مناطق حاصلخیز شمال کشور (استانهای شمالی) مطلوب خواهد بود و همچنین ایجاد صنایع پتروشیمی در جوار مناطق نفتخیز یا ایجاد واحدهای تولیدی و صنایع فولادی در کنار مناطق دارای معادن مناسب، اولویت خواهد داشت. این موضوع مربوط به آمایش سرزمین و نحوه استقرار صنایع و فعالیتها در قالب سند ملی آمایش سرزمین است که به همین دلیل، رعایت اسناد ملی و استانی آمایش سرزمین در تعریف و اجرای پروژههای پیشران از اهمیت ویژهای برخوردار است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد