14 - 12 - 2019
امکانسنجی پیشنهاد جدید ظریف
دکتر پوریا غرایاقزندی* – همانگونه که روزنامه گاردین گزارش داده است، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با برخی از خبرنگاران غربی در نیویورک پیشنهاد جدید خود مبنی بر دائمی شدن و تصویب پروتکل الحاقی یا همان پادمان هستهای از سوی ایران را برای رفع تحریمهای واشنگتن مطرح کرد. البته اینگونه تصمیم و پیشنهادات با هدف حل بحران اولین باری نیست که مطرح میشود. ظریف کمی پیشتر از این موضوع مبادله زندانیان تهران- واشنگتن را به طور ضمنی دستمایه مذاکره با واشنگتن قرار داده بود. به عبارت دیگر ظریف تلاش داشت تا از لوای مبادله، اصل مساله یا همان مذاکره را با مقامات کاخ سفید به گفتوگو بنشیند. اگرچه موضوع مطرح شده از سوی ظریف در گذشته موجب مناقشات و تحلیلهای موسع و مضییق در سپهر سیاست ایران و حتی ایالات متحده آمریکا شده بود و محتملا پیشنهاد جدید نیز مناقشاتی را دامن خواهد زد، اما اینگونه تصمیمات و کنشها از سوی دستگاه دیپلماسی ایران تمایل به حل بحران از طریق دیپلماسی و گفتوگو را به نمایش میگذارد. البته در پروتکل الحاقی مساله کمی مهمتر از سایر موضوعات مانند مبادله اسراست چراکه پروتکل الحاقی از منظر کارکردگرایی در ارتباط مستقیم با برنامه هستهای ایران است و با آن همپوشانی دارد و اگرچه همراه با پیچیدگیهای فنی و تکنیکی است اما مانند مبادله اسرا ساده و غیرقابل تفسیر نیست. در مساله پروتکل الحاقی مساله آن است که باید به بازرسان آژانس انرژی هستهای سرزده و بدون وقت قبلی و ازپیشتعیینشده برای وارسی از مراکز و برنامههای هستهای و هر گونه پروژههای محرمانه دیگر اجازه داده شود. به این ترتیب پروتکل الحاقی این فرصت را به وجود میآورد تا برنامهها، اهداف و مقاصد برنامههای هستهای ایران راستیآزمایی شود. البته پیشنهاد جدید ظریف از مسیر پروتکل الحاقی اگرچه برای غرب میتواند فرصتی برای راستیآزمایی ایران ایجاد کند اما در بطن خود حاوی این پیام است که با وجود همه نگرانیهای غرب ایران تمایلی به عقبنشینی از برنامههای خود ندارد. اهمیت دیگر پیشنهاد ظریف متوجه صلحآمیز بودن و غیرنظامی بودن برنامه هستهای ایران است که قطعا میتواند نگرانی واشنگتن و متحدان را برطرف کند. با همه اهمیتی که پیشنهاد ظریف دارد، به نظر میرسد که دو مانع اصلی میتواند اجراییسازی پیشنهاد ظریف را به تاخیر اندازد. اولین مانع مربوط به منبع این پیشنهاد است به این معنی که آیا این پیشنهاد انعکاس صدای حاکمیت و رهبر انقلاب نیز هست و یا آنکه ظریف چنین پیشنهادی را به صرف اختیارات خود در دستگاه دیپلماسی مطرح کرده است؟ به همین خاطر است که غرب در اولین واکنش خود در برابر این پیشنهاد عنوان کرده است که در صورتی با این طرح موافق است که از طرف مقام رهبری یا رییسجمهوری مطرح شده باشد. دومین مانع موجود در ارتباط با زیادهخواهیهای غرب است، به این معنی که آیا میتوان انتظار داشت که غرب به همین میزان از تمایل تهران رضایت دهد یا خواستههای دیگری را نیز مطرح میکند؟ به نظر میرسد که واشنگتن با توجه به طبع سیریناپذیر خود به این میزان از تمایلات تهران رضایت نمیدهد و با توجه به پیشینه و سوابق رفتاری در برخورد با تهران برخی از موضوعات دیگر مانند برد موشکهای بالستیک، مساله حقوق بشر، دوتابعیتیها و سایر موضوعات مبتلابه بحران را دستمایه مذاکره میکند. با این همه و با همه تردیدها و ابهاماتی که در مورد پذیرش واشنگتن در پیشنهاد مورد نظر ظریف وجود دارد، به نظر میرسد امکان و تحقق آن قبل از هر چیز به اراده سیاسی طرفین بحران است و بدیهی است که صرف طرح مساله و عبور کردن پرمناقشه از مسیر آن نه تنها از میزان بحران نمیکاهد و چه بسا ممکن است بر تزاید و تصاعد آن بیفزاید.
*کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد