16 - 03 - 2023
انتخابات و معمای جمهوریت
مژده کلهر- گروه بینالملل- اردال اتابک از روزنامهنگاران و کارشناسان ترکیه در گزارشی مینویسد: اولین رییسجمهور ترکیه مصطفی کمال آتاتورک است. آتاتورک ناجی و رهبر موسس است؛ یک رهبر پیشگام، مصمم، انقلابی. آتاتورک چیزی بیش از یک رییسجمهور است، او مشعل روشنی است که تا به امروز ادامه دارد.
کسانی که بعد از آتاتورک به ریاستجمهوری رسیدند قابل مقایسه با او نیستند. اما رجب طیب اردوغان وجهه دیگری را ترسیم کرد. او نمیخواست رییسجمهور شود. هیچ قصد و تصمیمی برای رییسجمهور شدن کل جامعه نداشت. اردوغان میخواست مانند یک خلیفه عمل کند. رسالتی که به عنوان امت-ملت برای خود تعریف کرده و تا امروز نیز آن را ادامه داده است.
وی هیچگاه این نیت و تصمیم را کتمان نکرده و در هر مناسبتی آن را اعلام کرده است. در واقع اندیشههای نواخوانی نیز همین مساله را از او طلب میکرد. به همین دلیل از نهادهای «جمهوری سکولار» دور ماند و در هر فرصتی از عملکرد آن انتقاد کرد. جامعه را به «امت» و «ملت» تقسیم کرد و بر همین اساس به کارهای خود ادامه داد. او جوامع و فرقههای بستهشده را احیا کرد و آنها را در قدرت خود شریک ساخت.
او سیاست را بر اساس «وحدت» و در راستای اندیشههای اخوانالمسلمین دنبال کرد. بنابراین شاهد بودیم که در زندگی اجتماعی مردم ترکیه محدودیتها و قوانین سختگیرانهای دنبال شد.
البته این اقدامات واکنشهای اجتماعی هم با خود داشت. در این میان نسبت دادن خسارات ناشی از بلایای طبیعی و با نادیده گرفتن اشتباهات انسانی و نسبت دادن آن بلایا به «سرنوشت» قابل توجه بود. حوادث معدنی که به دلیل عدم رعایت تدابیر احتیاطی منجر به تلفات جانی شد، زلزلههایی که با اجازه ساخت ساختمانها بدون در نظر گرفتن گسل منجر به مرگ هزاران نفر شد و ایجاد سیل با اجازه دادن به خانههای ساختهشده روی بستر رودخانه دیگر نمیتواند به عنوان «تقدیر است» کنار گذاشته شود.
ظهور کمال قلیچداراوغلو در این دوره اتفاقی نیست. مشخصات ترسیمشده توسط او کاملا با چارچوب مورد انتظار جامعه امروزی مطابقت دارد. اول از همه، او فرد صادقی است. مرد حسابداری که با پسزمینه و گذشته تمیز میآید. او درکی متواضع، متحدکننده، شنونده و بردبار از انتقاد دارد. فساد خط قرمز این اتحاد است که او دائم بر آن تاکید میکند. او تصمیم گرفته تا ساختار جامعه تقسیمشده را متحد کند. او آن را در قلب خود احساس میکند، نه در زبانش. او کاندیدای بسیار مناسبی برای ریاستجمهوری این دوره است. آیا نقدی به کار میز ششنفره وارد است؟ البته که هست، اما اکنون هدف این است که «جمهوری ترکیه» در این انتخابات پیروز شود. این انتخابات با پیروزی کمال قلیچداراوغلو برگزار میشود. اکرم اماماوغلو و منصور یاواش که در کنار او خواهند بود نیز نیروهای بزرگی هستند که بر جامعه تاثیر خواهند گذاشت. جامعه باید از این بنبست خارج شود.
اتحاد در مورد نامزدی که شانس پیروزی ندارد
با این حال فواد بول در تحلیلی در مورد شانس پیروزی قلیچداراوغلو در انتخابات گفته است: رییس حزب IYI (خوب) زبانش مو درآورد اما نتوانست مشکلات خود را توضیح دهد. او از همان ابتدا میگفت «نامزد برنده» و بر نامزدی غیر از کمال قلیچداراوغلو اصرار داشت. اما کمال قلیچداراوغلو رییس حزب جمهوریخواه، با وجود شکست در ۱۵ انتخابات در ۱۳ سال، در برابر اردوغان مجبور شد از آخرین فرصت باقیمانده خود استفاده کند، زیرا «کشتیگیر شکستخورده از کشتی سیر نمیشود.» کمال قلیچداراوغلو از همه راهها به جز بازی با آخرین برگ برندهای که داشت محروم بود. نامزدی ریاستجمهوری آخرین شانس او در صحنه سیاسی بود. زیرا او نیز مانند دیگران میدانست که سنش به او اجازه نمیدهد. با این همه او گفت: «من کمال هستم و میآیم!» در دموکراسیها، به این شکل نیست که بگویید من میآیم و بیایید. مردم اگر بخواهند میتوانید بیایید، اگر نخواهند نمیتوانید بیایید. البته نباید حق قلیچداراوغلو را ضایع کرد. او از نظر ملت نمیتواند در انتخابات پیروز شود، اما به نظر میرسد هیچ سیاستمداری در حزب او یا در برخی جاذبههای درونحزبی به گرد پایش نمیرسد. او بسیاری از احزاب غیرمشابه را گرد هم آورد، جایی که منیت آنها در اوج است توانست نامزد مشترک همه آنها شود که کار آسانی نیست.
اعضای میز ششنفره که از نفرت اردوغان کور شده بودند (به جز آکشنر) به زور دور هم جمع شدند و به قلیچداراوغلو کوبیدند. در نهایت با سرکوب برخی کانونها، آکشنر را وادار کردند که به نامزد «نمیتواند پیروز شود» بله بگوید. هیچکس نمیداند چرا آکشنر از این همه اصرار دست کشید، به جز خودش و کسانی که او را دلسرد کردند. شاید هم هرگز معلوم نشود. گاهی اوقات شناختهشدهترینها ناشناخته میشوند! اما آنچه مشخص است این است که این «ازدواج اجباری» ناامیدی را در پی خواهد داشت.
مخالفان باید در دور اول متحد شوند
همچنین اُرسان اُیمن هم در مورد اتحاد مخالفان در برابر اردوغان معتقد است: ائتلاف اصلی اپوزیسیون متشکل از حزب جمهوریخواه خلق، حزب خوب، دموکراسی و حزب آتیلیم، حزب سعادت، حزب آینده و حزب دموکرات، کمال قلیچداراوغلو، رییس CHP را به عنوان نامزد مشترک ریاستجمهوری معرفی کرد و در کوتاهمدت بر اختلافنظر در این مورد غلبه کرد و باعث شد امید در ترکیه دوباره جوانه بزند. با توجه به شرایط فوقالعاده کنونی، آنچه در آینده باید انجام شود، نه تنها «میز ششنفره»، بلکه کل اپوزیسیون، حمایت از قلیچداراوغلو در دور اول انتخابات و پایان دادن به بحثهای نامزدی است.
برای تحقق این امر، قلیچداراوغلو باید با احزاب خارج از «میز ششنفره» ارتباط سازنده برقرار کند و این احزاب نباید پیششرطهایی را مطرح کنند که «میز» نتواند آن را بپذیرد.
حزب دموکراتیک خلق، حزب کارگران ترکیه، حزب میهن، حزب پیروزی، حزب چپ دموکرات، حزب کارگر، حزب چپ، جنبش کمونیست ترکیه، حزب کمونیست ترکیه از جمله این احزاب هستند. HDP (حزب دموکرات خلق) که حدود ۱۰ درصد آرا را در اختیار دارد، حزب کلیدی در این روند است. البته نباید فراموش کرد که سایر احزاب نیز حدود ۷ درصد از کل آرا را در اختیار دارند. اکثریت این آرا را آرای حزب کارگران ترکیه، حزب میهن و حزب پیروزی تشکیل میدهند. در حالی که CHP به طور رسمی با حزب سعادت، دموکراسی و آتیلیم، حزب آینده و حزب دموکرات که مجموع آرای آنها از ۷ درصد تجاوز نمیکند، متحد شد. این واقعیت که CHP با سایر احزاب مخالف وارد ائتلاف نشد که تقریبا همان تعداد رای را حداقل در پای صندوق داشت، موضوعی است که میتوان آن را برای مردم فاش کرد. از سوی دیگر، مشخص است که HDP و برخی احزاب سوسیالیست نباید در دور اول کاندیداهای خود را معرفی کنند و از قلیچداراوغلو حمایت کنند تا با اظهارات قبلی خود در مورد کاندیداتوری احتمالی قلیچداراوغلو مغایرت نداشته باشند و صداقت خود را ثابت کنند.
در سیاست، متاسفانه همیشه نمیتوان یک نامزد ایدهآل برای ریاستجمهوری یا نخستوزیری پیدا کرد. علاوه بر این، هر سیاستمداری جنبههایی دارد که قابل نقد است. در مورد قلیچداراوغلو هم همین طور است. آنچه در این مرحله مهم است این واقعیت است که قلیچداراوغلو دارای شایستگیهای برتر و بسیار بهتر از رجب طیب اردوغان، رییس حزب عدالت و توسعه است. حساسیت قلیچداراوغلو به فساد، سختکوشی و حیا از مهمترین ویژگیهای اوست. اما مهمتر از آن این است: در صدمین سالگرد تاسیس جمهوری، ترکیه بین یک دیکتاتوری تئوکراتیک و دولتی که در آن گامهای دموکراتیک برداشته خواهد شد، یکی را انتخاب خواهد کرد. استقلال قضایی، تفکیک قوا بین قوه مقننه، مجریه و قضاییه، تضمین آزادی بیان، سیما، رسانهها و انجمنها؛ ورود مجدد به نظام پارلمانی؛ کسب اختیارات مجلس؛ این به خودی خود یک اصلاحات دموکراتیک است و راه را برای اصلاحات بیشتر در آینده هموار خواهد کرد. از سوی دیگر، تصمیم CHP برای تعیین نامزدهای پارلمانی از طریق نظرسنجی مرکزی به جای انتخابات مقدماتی اشتباه بود. CHP برای جلوگیری از آشفتگی در پایگاه خود، اعضای حزبی را که از هویت نهادی، ایدئولوژی و سکولاریسم حزب حمایت میکنند در مکانهایی قرار میدهد که بتوانند در لیستهای پارلمانی انتخاب شوند و تعداد نامتناسب از نمایندگان را به احزاب دیگر اعطا نمیکنند. رای آنها تضمین میکند که واکنشها به حداقل برسد.
امنیت انتخابات
علاوه بر این، نجاتی اوزکان هم در مورد فضای حاکم بر صندوقهای رای و صیانت از آرا معتقد است: تنها دو ماه تا انتخابات باقی مانده است. در این مدت احزاب و نامزدهایی که وارد انتخابات میشوند با اضافهکاری بسیار زیاد در میدان خواهند بود. نکته عجیب اینکه اگرچه در تمام قوانین مربوطه، از جمله قانون انتخابات، مشخص است که انتخابات عمومی حداکثر در اواسط ژوئن برگزار خواهد شد، اما تبلیغات احزاب هنوز آماده نیست. باز هم به نظر میرسد این روند مهم با کمپینهایی که به خوبی اندیشیده نشدهاند، مبتنی بر دادهها و منطق درست نیستند، شتابزده آماده شده و اغلب نمیتوانند به درستی اجرا شوند، تکمیل خواهد شد. مانند بسیاری از مواقع، این بار نیز کاروان در جاده صف میکشد. اتحاد مجدد میز ششنفره که روز جمعه ۳ مارس منحل شد روز دوشنبه ۶ مارس در نتیجه مداخله و وساطت اکرم اماماوغلو و منصور یاواش امیدها را تازه کرد. در نتیجه مشارکت دو شهردار کلانشهرها، که به حمایت اجتماعی زیادی در نظرسنجیهای عمومی شهرت دارند، به نفع مخالفان کمپینی با سیستم «بلیت» ایجاد شد. این تحولات انجام مذاکرات با حزب رفاه، حزب مادر وطن و DSP را برای جلب حمایت اجتماعی بیشتر از طرف اتحاد خلق ضروری ساخت.
در روزهای آینده از نتایج این مذاکرات که از هفته گذشته آغاز شد مطلع خواهیم شد. تاریخ انتخابات مدتها نامشخص بود و نامزد مشترک ریاستجمهوری اپوزیسیون از هفته گذشته مشخص شد. اگر فراخوان عمومی HDP به کمال قلیچداراوغلو، نامزد اتحاد ملت، منجر به حمایت سیاسی آشکار شود، زمین برای پیروزی کسانی که خواهان تغییر هستند آماده خواهد شد. با این حال، تغییر به خودی خود اتفاق نخواهد افتاد. همانطور که بارها هشدار دادهایم، تلاطم اقتصادی که بیش از دو سال کشور را درگیر کرده است، ممکن است باعث شود دولت فعلی موقعیت خود را از دست ندهد. برعکس، میتواند قدرت را از یک محیط غیرقابل اطمینان جمعآوری کند. هم توانایی و هم اراده این کار را دارد. اجزای اپوزیسیون باید داستانی قابل باور بسازند که به ما بگوید چگونه خود را از آشفتگی اقتصادی بیرون بکشیم، چگونه شهرهای ویرانشده خود را بازسازی کنیم، و چگونه زندگی رایدهندگان را از هر طبقهای بهبود بخشیم. اگر بتوان این کار را انجام داد، ۴ تا ۵ درصد از رایدهندگانی که هنوز بلاتکلیف هستند یا میگویند دو ماه قبل از انتخابات پای صندوقهای رای نمیروند، میتوانند متقاعد شوند و انگیزه پیدا کنند. حتی اگر همه این وظایف به درستی انجام شود، موضوع امنیت انتخابات به دلیل توازن بسیار نزدیک بین نیروهای حاکم و مخالف، حیاتی خواهد بود. نباید فراموش کرد که ساختاری در کشور وجود دارد که پیروزی با رای مخالفان را به عادت تبدیل کرده و به ترفندهای انتخاباتی غافلگیرکننده لحظه آخری متوسل شده است. به طور خلاصه، از این مرحله به بعد، برای هر کسی که خواهان تغییر بنیادی در کشور است، هیچ وظیفهای حیاتیتر از برعهده گرفتن مسوولیت امنیت انتخابات نیست. اگرچه سیاستمداران میگویند، باید دانست که قدرت احزاب برای تامین امنیت صندوقهای رای حتی در کلانشهرها و شهرهای بزرگ کافی نیست. به همین دلیل چارهای جز تامین امنیت انتخابات در تمامی محافل انتخاباتی به ویژه در مناطق روستایی توسط شهروندان داوطلب وجود ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد