31 - 12 - 2024
اهداف سند چشمانداز باید قابل اندازهگیری باشد
رییس کمیسیون صنعت اتاق ایران با بیان اینکه اهداف سند چشمانداز باید قابل اندازهگیری و دارای مسوول مشخص باشد، گفت: در چشمانداز1430 حداقلیترین هدفگذاری در حوزه اقتصاد باید تبدیل ایران به اقتصاد سوم منطقه باشد.
علیرضا کلاهی صمدی، رییس کمیسیون صنعت اتاق ایران در گفتوگو با اتاق ایرانآنلاین، با اشاره به عدم تحقق اهداف سند چشمانداز1404 و برنامههای توسعه نوشتهشده بر مبنای آن، ادامه داد: در مدیریت سازمانی که در ابعاد کوچکتر و قابل مشاهدهتری اجرا میشود، برای هر هدف سازمان مسوولی تعیین میشود تا در دورههای مشخص، توسط یک کمیته راهبری دلیل تحقق و عدم تحقق آن پایش شده و در صورت نیاز خود هدف بازنگری میشود. او افزود: متاسفانه در تدوین و اجرای سند 1404، مشخص نیست مسوولیت تحقق اهداف با چه کسی یا کسانی است و تنها در پایان دوره با یک نگاه رو به عقب اعلام میشود که این اهداف محقق نشدهاند. در صورتی که باید با نگاه رو به جلو، اهداف و مسوولیتها در چشمانداز روشن باشد. کلاهی صمدی با بیان اینکه اهداف سند چشمانداز باید بلندپروازانه باشد اما این به معنای تخیلی بودن اهداف نیست، اظهار کرد: اهداف سند چشمانداز، نباید سهلالوصول باشد اما در عین حال نباید بیش از اندازه هم غیرواقعی دیده شوند. مثلا اگر توان تولید در یک کارخانه 15هزار تن است نمیتوان هدف سال بعد این کارخانه را 30هزار تن تعیین کرد. چشمانداز آینده هر کشوری بستگی به عملکرد گذشتهاش دارد و نمیتواند چندان از آن جدا باشد. رییس کمیسیون صنعت اتاق ایران با اشاره به «باید»های تدوین سند چشمانداز 1430 بیان کرد: به نظر میرسد، با توجه به نیازهای کشور، باید بر توسعه زیرساختها و توسعه پایدار تمرکز ویژه شود. بدون زیرساخت کارآمد نمیتوانیم هیچ نوع فعالیت اقتصادی کارآمدی را متصور باشیم. با وضعیت فعلی زیرساختهای کشور اگر در گام اول به این موضوع نپردازیم، باید فاتحه توسعه را در کشور بخوانیم. او ادامه داد: در کنار اصلاح و بهروزرسانی زیرساختها، باید بهشدت مراقب باشیم توسعه متوازن اتفاق بیفتد. مثلا در طول اجرای سند 1404، در حوزه پتروشیمی سرمایهگذاریهای بسیار سنگینی انجام دادیم. اما همه این سرمایهگذاریها در حوزه پتروشیمیهای گازخور و با کمترین ارزشافزوده انجام شد که متناسب با آن نیز تولید گاز کشور افزایش نیافت. درحالیکه یک برنامهریزی متوازن عقلانی نیمنگاهی به تولید گاز با توجه به نیاز صنایع داشت و همینطور پتروشیمیها را متوازن طراحی میکرد. در نتیجه الان ما تولیدکننده متانول با کمترین ارزشافزوده هستیم اما در خیلی از پلیمرهای پیشرفته کمبود داریم. کلاهی صمدی با تاکید بر اینکه در آینده باید توجه ویژهای به توسعه معادن و تولید فلزات در کشور شود، افزود: اما اینبار باید این اقدامات پایدار و متوازن باشد و در تله خوداستعماری گرفتار نشویم. در برخی طرحها در همکاری با چین متاسفانه مسیر نادرستی را طی میکنیم. مثلا بهتازگی در طرحی که طرف چینی قرار است برای توسعه زنجیره مس در ایران سرمایهگذاری کند، دولت طرف ایرانی را ایمیدرو در نظر گرفته درحالیکه باید گروهی متوازن و چندوجهی را قرار دهد. ایمیدرو در طرح خود قید کرده که تولید کاتد مس اقتصادی نیست و باید منابع چینیها را صرف توسعه معادن کرده و کنسانتره تولید کنیم و به چین بدهیم و این روند سودآور است. در حالی که سود باید همهجانبه دیده شود؛ ضربه اقتصادی یک فعالیت، اشتغالزایی آن، صنایع پاییندستی که تغذیه میکند و ارزشافزودهای که برای کل اقتصاد ایجاد میکند در نظر گرفته شود. بهعلاوه تولید کنسانتره در ایران یعنی صرف منابع تجدیدناپذیر و مصرف عمده آب اینجا اتفاق بیفتد، آلودگیهای محیطی ناشی از این استخراج هم سهم ایران باشد اما ارزشافزوده در کشور دیگر اتفاق بیفتد. این استعمار نوین است. کلاهی صمدی با بیان اینکه مشاهدات اولیه من در تدوین سند 1430 نشان میدهد صداهای مختلف در تدوین آن شنیده میشود، ادامه داد: این کافی نیست و این سند در طول اجرا باید مرتب پایش شود. اگر قرار است در 26سال دیگر به هدفی برسیم باید از الان نمودار دسترسی به هدف و جایگاه ما در هر سال نسبت به هدف ترسیم و برای آن مسوول مشخص تعیین شود تا هر لحظه که از مسیر خارج شدیم یا به دنبال اصلاح مسیر و یا تغییر هدف متناسب با واقعیتها باشیم. او با اشاره به اینکه در سند چشمانداز 1404 قرار بود ایران قدرت اول اقتصادی منطقه باشد، اظهار کرد: متاسفانه امروز خیلی از این چشمانداز عقب هستیم. ما با عدم رشد اقتصادی و کاهش تولید نفت و اثرگذاری در زنجیرههای جهانی در حال تبدیل شدن به یک کشور بیربط و کماهمیت هستیم.
کلاهی صمدی افزود: در سال1988 بعد از پایان جنگ تحمیلی و خسارتهای ناشی از انقلاب، کماکان رتبه اول تولید ناخالص داخلی در منطقه بودیم. اما امروز فاصله چند برابری با رقبای منطقهای خود مثل عربستان و هند داریم و حتی تولید ناخالص داخلی ما از تولید ناخالص داخلی کشور کوچکی مثل امارات هم کمتر است. این در بلندمدت یعنی کماهمیت شدن کشور که خودش تهدید امنیتی نیز محسوب میشود. ادامه این روند باعث میشود وضع ما در معادلات منطقهای چیزی شبیه به وضع امروز افغانستان شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد