11 - 10 - 2017
اپیدمی بازیکنسالاری در ورزش کشور
رضا فراهانی- براساس اخبار منتشرشده، فدراسیون وزنهبرداری تصمیم گرفته است برادر کیانوش رستمی را به عنوان مربی وی راهی اردوهای آمادگی و مسابقات کند اما زمانی که فدراسیون با پرسشگری در مقابل این عملکرد مواجه شد، یکی از مسوولان تاکید کرد مسوولان فدراسیون این گونه صلاح دیدهاند و این انتخاب را هم تایید کردهاند. به نظر میرسد شرایط کنونی به شکلی است که هر ورزشکاری هرگونه که بخواهد مربی خود را انتخاب میکند.
البته زحمات و افتخارآفرینیهای کیانوش رستمی در مسابقات وزنهبرداری بر کسی پوشیده نیست اما این مسیر آغازگر و ادامه روند ناخوشایند بازیکنسالاری است. هرچند عدهای معتقدند در فدراسیون وزنهبرداری همه مسایل سر جای خود است اما روسای فدراسیون متاسفانه خود را مجبور میکنند به ورزشکار باج دهند.
چنین روندی نه تنها در فدراسیون وزنهبرداری رخ داده بلکه شاهد آن در فدراسیون دوومیدانی نیز بودهایم. فدراسیون دوومیدانی نیز برخلاف مخالفتها بیش از حد روی احسان حدادی سرمایهگذاری کرد. این روند موجب تعیین خطمشی از سوی ورزشکار برای فدراسیون میشود در صورتی که چنین عملکردی به هیچ عنوان در دنیای ورزش حرفهای نیست. کیانوش رستمی چندی پیش اعلام کرده بود به دلیل مشکلی که با مربی پیدا کرده است تا زمان ادامه کار او حاضر به همکاری نیست. این خطمشی و تعین تکلیف برای فدراسیون گویا در فدراسیون وزنهبرداری اپیدمی شده است. این در حالی است که وزنهبرداری در گروه ورزشهایی است که همیشه انتظار مدالهای رنگی از آن میرود. با این وضعیت اما ورزشکارسالاری مثل موریانه به جان فدراسیونهای مختلف خواهد افتاد و بسیار خطرناک است. اکنون بهترین روند، گردهمایی روسای فدراسیونها و اتخاذ تصمیمی واحد برای مقابله با ریشه گرفتن بازیکنسالاری است. برخورد و تصمیمگیریهای انفرادی در ورزش حرفهای کشور وسعت گرفته تا جایی که بازیکن به تنهایی برای شرکت در مسابقات مجوز میگیرد یا در مواردی حتی خود در مسابقات ثبتنام میکند. فدراسیونها باید به طور جدی نسبت به چنین عملکردهایی واکنش نشان دهند و در بیشترین اغماض فرد خاطی را از مسابقات محروم کنند. علاوه بر روسای فدراسیونها حتی گاهی لازم است وزارت ورزش نیز به مشکلات اینچنینی ورود کند.نکته مهم دیگری که گویا به فراموشی سپرده شده، حمایت همهجانبه از تیمهایی است که قرار است راهی مسابقات جهانی شوند. یک تیم به عنوان نماینده کشور و نه به عنوان یک فعالیت انفرادی در مسابقات جهانی شرکت میکند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که سازمانهای مختلف از سازمان وظیفه عمومی تا اداره گذرنامه در روند حمایت از تیمهای ملی بیش از حد سختگیری کنند.
همچنین فدراسیون نیز باید بر وظایف خود واقف باشد و گذرنامههای بازیکنان خود را در زمان تعیین شده کنترل کند. در شرایطی که استعلام گذرنامه بازیکنان باید پیش از این کنترل میشد اما دو ورزشکار بنا به دلایلی نتوانستند در مسابقات شرکت کنند و بازیکنان جایگزین راهی خواهند شد. این موضوع نیز حاصل تفکر کار در دقیقه ۹۰ است که همیشه نتایج غیرقابل جبرانی داشته است. با نگاهی به وضعیت کنونی فدراسیونها واضح است که مشت نمونه خروار است و این وضعیت کنونی فقط در فدراسیون وزنهبرداری اجرایی نمیشود و در دیگر ورزشهای انفرادی هم شاهد آن هستیم. از همین رو فدراسیونها نباید این مجال را به ورزشکاران بدهند که برای فدراسیون خطمشی تعیین کنند. چنین روندی موجب میشود تا شایعات در مورد عملکرد بازیکنان قوت بگیرد. برای مثال گمانهزنیهایی مطرح شد که کیانوش رستمی اعلام کرده، حضور برادرش در مسابقات به او قوت قلب و آرامش میدهد. البته خیلی زود فدراسیون این شایعه را تکذیب کرد. اما تصور اینکه این شایعه درصدی هم به واقعیت نزدیک باشد، بسیار غیرقابل قبول است. در چنین شرایطی تیم ملی فوتبال هم برای شرکت در مسابقات جهانی باید همه اعضای خانواده را همراه داشته باشد و این به معنی در اختیار داشتن یک هواپیمای کامل برای جابهجایی یک تیم ۱۱ نفره است. به هر روی تاکید بر این است که باج دادنهای فدراسیونها هرچه زودتر به پایان برسد تا پایههای مدیریتی ورزش حرفهای بیش از این متزلزل نشوند.
yahoo.com1@r_f60
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد