5 - 12 - 2022
ایران و غرب؛ چشمانداز معامله
آیا اروپا و آمریکا صف کشیدهاند تا با رییسجمهور بعدی ایران مذاکره کنند؟ نه فقط اتحادیه اروپا که ایالات متحده آمریکا نیز رویکرد جدیدی در پیش گرفته است و خوشبینانه از حصول توافقهای امیدوارکننده خبر میدهند.اما پشت این لفاظیها که معلوم نیست چقدر برد دارد رفتارهای واقعی دیپلماتیک نهفته است. ایالات متحده و اروپا بارها تاکید کردهاند که تصمیمگیری درباره پرونده هستهای کشور خارج از اختیارات ریاستجمهوری اسلامی ایران است.
اگر آنها چنین باوری داشته باشند، میدانند که برخی چیزها در این پرونده احتمالا تغییر نخواهد کرد؛ چیزهایی مثل ادامه فعالیت و تحقیقات هستهای ایران، تداوم روند غنیسازی، تداوم تولید کیک زرد و نظایر آن.
در این صورت مذاکرات به چه موضوعهایی معطوف خواهد شد؟ روشن است که نقطه تزاحم منافع میان ایران و غرب، ادامه روند غنیسازی است که از دیرباز محل اختلاف بوده ولی به سرانجام نرسیده است.
البته احتمال خوشبینانه آن است که روند غنیسازی در دوران زمامداری روحانی به مذاکره و معامله گذاشته شود در این صورت ممکن است امتیازهایی که غرب خواهد پرداخت، وجه مصالحه دست کشیدن از غنیسازی از سوی ایران باشد. اگر این گره از مذاکرات ایران و غرب گشوده شود سایر گامها میتواند متعاقب آن برداشته شود و مانند دومینو، فرو افتادن هر مانع زمینهساز فرو افتادن مانع بعدی میشود. برخلاف اظهارات و وعدههایی که اوباما و همکارانش درباره امید به ایجاد همکاری میان تهران- واشنگتن مطرح میکنند آمریکاییها در پرونده هستهای ایران همواره عامل و موجد بیثباتی و اخلال در پیشبرد راهبردها بودهاند. با اینکه گفته میشود تحریمهای اخیر محصول اقدامات پیشین کنگره و سنا بوده است اما به خوبی میتوان فهمید که کاخ سفید در موضوع ایران، همفکران زیادی در نهادهایی مانند کنگره و سنا ندارد از این رو لفاظیهای اخیر اوباما و همکارانش ممکن است از دایره کلمات خارج نشود.
دقیقا به همین علت اروپا از هماکنون باید راهبردهای خود برای حصول یک نتیجه مرضیالطرفین را تمهید کند. این راهبرد مرضیالطرفین البته مبتنی بر ظرفیتها و توانایی دو طرف است؛ ظرفیتهایی که حدود آن برای مذاکرهکنندگان قابل پیشبینی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد