12 - 03 - 2018
ایران و چالش «جهانی شدن»
محمدرضا امینی*
در تعامل با فرآیند جهانی شدن میتوان طیفی از کشورها را تعریف کرد که اگر یک سر آن چین باشد (که با شدت هر چه تمامتر در معرض آن قرار گرفته)، در سر دیگر طیف، کره شمالی قرار دارد که با تمام وجود در حال باز تعریف کشوری در انزوای کامل است. ما در چالش جهانی شدن به دنبال چه جایگاهی برای جمهوری اسلامی ایران هستیم؟ اگر بپذیریم که هدف نهایی ما پیادهسازی الگوی حکومت اسلامی است، آنگاه باید برای این هدف تصویری داشته باشیم که در صورت تکمیل شدن آن جهانیان را جذب کند. قطعا این کار فقط با سخنرانی انجام نمیشود و باید الگوسازی کنیم. یک جنبه مهم در الگوسازی، ابعاد و مقیاس الگو است. ما باید برای جامعه جهانی با چه مقیاسی الگویسازی کنیم، آیا در مقیاس یک خانواده، یک شرکت، یک شهر یا یک الگوی تمام قد از یک کشور با جمعیت ۸۰ میلیونی؟ آیا سند چشمانداز که هدفش سرآمدی در منطقه بود میتواند مقیاس درستی از الگوی ما باشد؟ وقتی هدف بلندمدت ما در مقیاس منطقه تعریف شود آیا خواهیم توانست آن را برای جهانیان هم ارائه کنیم؟ اگر بخواهیم الگویی برای جهان بسازیم باید در چه ابعادی این کار را انجام دهیم؟
برای پاسخگویی به این سوالات نیازمند کسب شناخت از مقیاسهای جهانی هستیم که در اینجا از فهرست شرکتهای جهانی (۵۰۰ شرکت برتر مجله فورچون) استفاده شده است.
چرا کسری مالی داریم
جدول ۱. رتبهبندی فروش چند شرکت برتر
نتایج این جدول به شرح زیر قابل توصیف است:
۱- چند سال است که بزرگترین شرکت جهان در صنعت خرده فروشی است نه در صنایع تکنولوژیک مانندICT) ) یا حتی نفت و بانکداری. فروش ۴۸۶ میلیارد دلاری این شرکت از GNP کشور ما بیشتر است.
۲- رتبه شرکتهای نفتی چینی در بین پنج شرکت برتر جهان و بالاتر از غولهایی مانند بریتیش پترولیوم (BP)، رویال داچ شل و... قابل توجه است. جایگاه شرکت نفت ایران با قدمت ۱۰۰ ساله کجاست؟
۳- رتبه شرکتی مانند سامسونگ (رتبه ۱۵) بالاتر از دایملر( بنز ) و جنرال موتورز و چسبیده به بریتیش پترولیوم (BP ) مهم است. کل صنعت لوازم خانگی ما در چه جایگاهی قرار دارد؟
۴- جایگاه والت دیسنی با فروشی بیشتر از نفت ایران و بالاتر از دویچه بانک و میتسویی و. . . در رتبه ۱۸۱ جهان این سوال را مطرح میکند که فرهنگ ما چه جایگاهی دارد و چرا همیشه کسری مالی دارد؟
۵- ظهور شرکت پتروناس مالزی ( رتبه ۱۸۴) که بچه کوچک شرکت نفت ایران هم محسوب نمیشود بالاتر از شرکتهایی مانند ال جی الکترونیکز، کوکاکولا یا میتسویی ژاپن، در حالی که آنها در دهه ۷۰ میلادی تاسیس و تقریبا شرکت دولتی محسوب میشوند. جایگاه پتروپارس ایران کجاست؟
۶- ظهور خودروسازی تاتا هندوستان در کنار غولی مانند کیاموتورز در حالی که تاتا موتورز تجربه جدید صنعت خودرو هندوستان در سطح جهانی است. جایگاه کل صنعت خودروسازی ما کجاست؟
۷- در رتبه ۱۸۰ ( بالای ستون راست ) جدول FedEx را میتوان دید که یک شرکت پستی مبتنی بر تکنولوژی ICT است که بالاتر از یکی از غولهای صنایع تجهیز کامپیوتری قرار گرفته است. جایگاه شرکت پست جمهوری اسلامی کجاست؟
۸- ما در این تصویر یک نوشابهفروش (کوکاکولا) را در رتبه ۲۳۵ مشاهده میکنیم که با فاصله حدود ۱۰ درصدکمتر از کیاموتور نوشابه فروخته و اگر با تاتا موتور در رتبه ۲۴۷ مقایسه کنیم فروش بیشتری داشته است. چرا ما به جای خودروسازی (که صنعت پیچیدهای است) نتوانستهایم در صنعت نوشابه جهانی شویم؟
برای درک بهتر این فضا خوب است با جدول ۲موضوع اشتغالزایی شرکتهای جهان مقیاس را هم بررسی کنیم.
فروشی بیشتر از فروش نفت ایران
جدول ۲- رتبه تعداد استخدام در بین شرکتهای برتر جهان
اگر هدف اشتغال یکی از اهداف اقتصادی ما باشد، ارقام این جدول حقایق جالبی را روشن میکند:
۱- بیشترین اشتغال در صنعت نفت (اگرچه در رتبههای بعدی با اختلاف زیاد قرار دارند ) و درصنعت خودرو نیست، بلکه در خرده فروشی است. مجموع فقط هشت شرکت ستون اول بیش از ۵/۷ میلیون شغل در جهان ایجاد کردهاند که بالغ بر نیمی از کل اشتغال کشور ماست !
۲- در حالی که کرفور (خرده فروش) و مک دونالد (همبرگر فروش) بیشتر از تویوتا و دایملر (بنز) اشتغال ایجاد میکنند و مجموع والت دیسنی و پپسی هم بیشتر از IBM شغل ایجاد میکنند، ما به دنبال چه نوع اشتغالی هستیم وقتی فقط والت دیسنی بیش از سه برابر کل گروه ایران خودرو کارمند دارد و فروشی بیشتر از فروش نفت ایران؟
در مقیاس جهانی مهم نیست که چه کار کنیم، بلکه مهم این است که درمقیاس جهانی آن را انجام دهیم. از مقایسه سرنوشت شوروی سابق باچین امروزی میتوان احتمالا رمزی را کشف کرد. چرا شوروی که از نظر قدرت نظامی موشکها، هواپیماها و بمبهای اتمی جایگاه کمتری از آمریکا نداشت، فروپاشی کرد؟ آیا چین کمونیست منزوی در زمان مائو قویتر بود یا چین امروزی که اقتصاد دوم دنیا شده؟ مگر چین با آمریکا اختلاف (و حتی تضاد) سیاسی و ایدئولوژیک ندارد؟ آیا اسلحه یوآن چین کمتر از زیردریایی اتمی آمریکا اثر دارد؟
با توجه به فروش ۵۵ میلیارد دلاری شرکت والتدیسنی (که از درآمد نفت ایران بیشتر است)، این سوال مطرح میشود که وقتی ما ادعا داریم تکنولوژی انرژی اتمی را درسطح جهانی بومی کردهایم آیا برای تکنولوژی فیلم کارتون اقدام موثری انجام دادهایم و درسطح جهانی مطرح هستیم؟ برای یک انقلاب فرهنگی، آیا لازم نیست همتراز با ساخت موشک و انرژی اتمی، درصنایع سبک فرهنگی مانند فیلم کارتون و تفریحات به جایگاه جهانی برسیم؟ اگر باور داریم توسعه اسلام فرهنگی بوده، آنگاه نمیتوان احتمال ضرورت بازنگری در تدوین اسناد بالادستی و استراتژیهای کشور را مطرح کرد؟ بدون تولید الگویی در مقیاس جهانی ما چقدر امکان پاسخگویی به نیازهای دینی، فرهنگی و اجتماعی جهانیان را خواهیم داشت؟ واقعا هدف (و رویای) ما برای جهانی شدن اسلام چیست و چه ابعادی دارد؟
* دکترای کسبوکار ( DBA)
yahoo.comا@Amini738
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد