26 - 01 - 2025
بازار زیر سایه انتظار
گروه بورس- فضای کلی بازار سرمایه روز گذشته کاملا تحتتاثیر حس انتظار و بلاتکلیفی بود. این انتظار، هم در واکنش به رویدادهای اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی دیده میشد و هم به دلیل مسائل داخلی بازار که به شکل بیتحرکی جریان پول خود را نشان داد. «انتظار» شاید بهترین توصیف برای حال و هوای دیروز بازار باشد؛ بازاری که نه خبری مثبت برای حرکت داشت و نه منفی برای افت اما در نهایت از آنچه انتظار میرفت، ضعیفتر ظاهر شد. این وضعیت نشان داد که جریان نقدینگی همچنان در نقش یک تماشاچی باقیمانده و وارد فاز فعالی نشده است. بازار سرمایه دیروز با مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی دستوپنجه نرم کرد. مهمترین مسائل خارجی، تحولات سیاسی مرتبط با مذاکرات بینالمللی و تاثیرات آن بر نرخ ارز بود. در این میان، بازار نگاه دقیقی به سامانه ارز توافقی و واکنش دولت به رشد اخیر نرخ ارز داشت. شنیدهها حاکی از آن است که تغییرات جدیدی در سیاستهای ارزی در راه است که میتواند تاثیرات مهمی بر فضای بازار بگذارد. از سوی دیگر مسائل داخلی نیز نقش مهمی ایفا کردند. از جمله این عوامل میتوان به بازگشایی پتروشیمیها اشاره کرد که همچنان محل بحث و تحلیل است. در کنار آن، انتشار گزارشهای مالی میاندورهای و آخرین دور گزارشهای ماهانه نیز مورد توجه فعالان بازار قرار گرفت. این گزارشها، به دلیل عدم انعکاس تغییرات نرخ ارز و تاثیرات قطعی گاز و برق نتوانستند انتظارات بازار را برآورده کنند.
ارزیابی گزارشهای میاندورهای
گزارشهای میاندورهای منتشر شده، گرچه اطلاعات مفیدی را ارائه دادند اما نقاط ضعف مهمی هم داشتند. این گزارشها نشان دادند که قیمتهای بازار در نقاط حداقلی قرار ندارند و به همین دلیل نمیتوانند به عنوان یک عامل محرک قوی برای رشد عمل کنند اما از سوی دیگر این گزارشها تایید کردند که بازار از نظر بنیادی در وضعیت خطرناکی قرار ندارد. تحلیلگران بر این باورند که اگر اتفاق عجیبی در حاشیه سودها رخ ندهد، اصلاح قیمتها در بازه 10 تا 15درصد میتواند دوباره جذابیت را به بازار بازگرداند و جریان پول را به سمت سرمایهگذاری هدایت کند. یکی از نکات مهم که در این روزها باید به آن توجه کرد، چشمانداز سودآوری شرکتها برای سال آینده است. با نزدیک شدن به پایان سال1403 و آغاز سال1404، بازار به سمت تحلیلهای آیندهنگر حرکت میکند. در حال حاضر، نسبت پیبهای آیندهنگر و سودآوری سال آینده شرکتها یکی از مهمترین معیارهای سرمایهگذاران شده است. تحلیلگران معتقدند که این معیار میتواند به شناسایی سهمهایی با چشمانداز مثبت کمک کند.
نگاهی به گذشته و تحلیل شرایط مهر و آبان امسال نشان میدهد که سرمایهگذارانی که کمتر به اخبار سیاسی وزن دادند و بیشتر بر تحلیل بنیادی متمرکز شدند، توانستند سهمهایی با پیبهای پایین و ظرفیت رشد بالا را شکار کنند. گرچه شرایط فعلی با آن دوره کاملا قابل مقایسه نیست اما همچنان امکان یافتن سهمهایی با ارزش بنیادی مناسب در بازار وجود دارد. به طور کلی، بازار دیروز تحتتاثیر ترکیب پیچیدهای از رویدادها و اخبار داخلی و خارجی قرار داشت. در این میان بازگشایی پتروشیمیها، مذاکرات بینالمللی و تغییرات نرخ ارز، به همراه گزارشهای مالی، هر یک نقشی در شکلدهی رفتار بازار ایفا کردند. فضای فعلی بازار همچنان نیازمند شفافیت بیشتر و خروج از حالت انتظار است تا جریان نقدینگی از حالت تماشاچی به فعال تبدیل شود.
اثر سیاستهای ارزی بر بازار سرمایه
یکی از مهمترین محورهای تاثیرگذار بر بازار در روز گذشته، سیاستهای ارزی دولت بود. رشد اخیر نرخ ارز و اثر آن بر سودآوری شرکتها، به ویژه در بخش صادراتمحور، مورد توجه فعالان بازار قرار گرفت. سامانه ارز توافقی و سیاستهای احتمالی جدید دولت در این زمینه، نگرانیها و گمانهزنیهای زیادی را در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است. برخی بر این باورند که تغییرات پیشرو در سیاستهای ارزی میتواند مسیر نرخ ارز را اصلاح کرده و فضای شفافتری برای معاملات در بازار ایجاد کند. با این حال، نبود اطلاعات دقیق و شفافیت کافی درباره تغییرات پیشرو باعث شده است تا بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح دهند فعلا در حالت انتظار باقی بمانند. این موضوع به وضوح در کاهش حجم معاملات و ضعف تقاضا در بازار قابل مشاهده بود.یکی از نکات مهم دیگر در روز گذشته، انتشار گزارشهای میاندورهای شرکتها بود. این گزارشها، باوجود انتظارات بالا، نشان دادند که هنوز اثرات تغییرات اخیر نرخ ارز به طور کامل در صورتهای مالی لحاظ نشده است. علاوه بر این، قطعی گاز و برق در ماههای اخیر تاثیر قابلتوجهی بر تولید و سودآوری شرکتها داشته و این اثرات نیز به وضوح در گزارشهای منتشر شده دیده میشود.
تحلیلگران اما معتقدند که این گزارشها دو موضوع کلیدی را به بازار نشان دادند: نخست، وجود حمایت بنیادی از قیمتهای فعلی که باعث میشود بازار از افتهای شدید در امان باشد. دوم، امکان شناسایی سهمهایی با چشمانداز مثبت سودآوری برای سال آینده که میتواند جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران ایجاد کند. با نزدیک شدن به پایان سالجاری، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بازار بهتدریج از فضای فعلی بلاتکلیفی خارج خواهد شد. با روشن شدن مسیر سیاستهای ارزی، کاهش اثرات قطعی انرژی و شفافتر شدن گزارشهای مالی، میتوان انتظار داشت که جریان نقدینگی باردیگر به بازار بازگردد. در شرایط فعلی، یکی از نکات مهم برای فعالان بازار، تحلیل دقیق و آیندهنگر سهمها بر اساس نسبتهای پیبهای و سودآوری سال آینده است. تجربه نشان داده که این رویکرد میتواند سرمایهگذاران را از تاثیرات زودگذر اخبار سیاسی و شایعات دور کرده و به تصمیمگیریهای بهتری منجر شود.
بازار از دید آمار
بازار سرمایه در روز گذشته با شاخص کل مثبت 92/0درصد و شاخص هموزن مثبت 29/0درصد به کار خود پایان داد. شاخص کل به عدد 2840308واحد رسید که نشاندهنده رشد 25981واحدی است، در حالی که شاخص هموزن نیز 2561واحد افزایش یافت و به 890500واحد رسید.
ارزش معاملات در بازار به تفکیک گروهها نشاندهنده نکات مهمی بود. در بخش سهام و حقتقدم، ارزش معاملات به 23405میلیارد تومان رسید در حالی که در بخش صندوقهای سهامی و مختلط این مقدار برابر با 5216میلیارد تومان بود. صندوقهای درآمد ثابت نیز با 84911میلیارد تومان نقش خود را ایفا کردند. از طرفی، ارزش معاملات در صندوقهای شرکتهای بزرگ 2084میلیارد تومان و در صندوقهای اهرمی 3463میلیارد تومان بود. همچنین صندوق طلا با 2/3236میلیارد تومان کمترین ارزش معاملات را به خود اختصاص داد.
بررسی نمودار محدوده قیمتی آخرین معاملات سهام و حقتقدم نشان داد که بیشترین تمرکز معاملات در محدوده مثبت 3 تا مثبت 4درصد قرار داشت. تعداد نمادهای مثبت 53درصد بود در حالی که نمادهای منفی 47درصد از بازار را به خود اختصاص دادند.
در زمینه ورود پول حقیقی، نکات جالبی مشاهده شد. در برخی نمادها شاهد خروج پول حقیقی بودیم اما در یک نماد خاص ورود 4/108میلیارد تومان پول حقیقی ثبت شد که نشان از اقبال برخی سرمایهگذاران به سهمهای خاص داشت.
بررسی رفتار حقیقیها و حقوقیها نشان میدهد که درصد خرید حقیقیها 42/55درصد بود و این گروه ارزش خریدی معادل 12971میلیارد تومان داشت. در مقابل، حقوقیها با سهم 89/41درصد از ارزش خرید، معاملاتی به ارزش 9804میلیارد تومان انجام دادند.
در مجموع، فضای بازار همچنان نشاندهنده نوعی تعادل میان فشار عرضه و تقاضاست در حالی که شاخصها با روند مثبتی همراه بودند و برخی گروهها توانستند نظر سرمایهگذاران را به خود جلب کنند.
جریان پول و مشکلات نقدینگی در بهمنماه
همواره بهمنماه در بازار سرمایه بهعنوان دورهای شناخته شده که جریان نقدینگی با مشکلاتی مواجه بوده است. به دلیل عرضه سنگین حقوقیها و فشار ناشی از خروج بیرویه پول، این ماه همواره با چالشهایی همراه بوده است. به نظر میرسد که در این دوره نیز جریان پول در بازار به کمیت لازم نمیرسد و همچنان برای بازگشت به مسیر رشد نیازمند عوامل قویتری است.
موضوع مهم دیگر، نقش نظارتی سازمان بورس در این مقطع حساس است. فعالان بازار معتقدند سازمان نباید اجازه دهد که حقوقیها با دیدگاه کوتاهمدت و صرفا خروج پول، فضای بازار را مختل کنند. گرچه در مجموع، شرایط بنیادی و گزارشهای شرکتها نگرانیها را کاهش دادهاند اما کافی نیستند و بازار به دنبال محرکهای قویتر برای حرکت جریان پول است. هفته جاری با چند رویداد مهم سیاسی و اقتصادی همراه است که میتوانند مسیر بازار را تا حدودی روشنتر کنند. از یک سو، مذاکرات سیاسی که حالا به مرحله حساستری رسیده است، در صدر اخبار قرار دارد. به نظر میرسد اظهارنظرها و موضعگیریهای قویتری از طرفهای مذاکرهکننده در روزهای آینده مطرح شود. چراغ سبزهای غیررسمی از سوی ترامپ و مقامات داخلی در اواخر هفته گذشته، انتظارات را برای تحولات جدید در این حوزه بالا برده است.
مسائل اقتصادی داخلی همچنان در کانون توجه هستند. تغییرات نرخ دلار نیما و توافقی، مباحث مربوط به ناترازیها و حتی شایعاتی پیرامون استیضاح برخی مقامات اقتصادی، از جمله موضوعات کلیدی این هفته خواهند بود. بازار همچنان منتظر است تا دولت موضع خود را در خصوص حل مشکلات ارزی بهصورت شفافتر بیان کند. در هفته جاری، بازگشایی پتروشیمیها و انتشار گزارشهای ماهانه از جمله رویدادهای برجسته بازار خواهند بود. انتظار میرود که این عوامل، تا حدودی بر عملکرد سهام شرکتهای مرتبط تاثیر بگذارند و در تعیین روند شاخص کل نقشآفرینی کنند. با این حال، همانطور که پیشتر اشاره شد، گزارشهای مالی ماهانه اخیر، به دلیل عدم انعکاس کامل تغییرات نرخ ارز و فشارهای تولیدی ناشی از قطعی گاز و برق، هنوز نتوانستهاند بهعنوان محرک قوی عمل کنند.
چالشهای جریان پول و بازدهی بازار
با وجود همه این عوامل، شور و شوق فعلی در بازار برای بازگشت جریان پول کافی به نظر نمیرسد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بازار همچنان در انتظار اتفاقات مثبتتر است تا بتواند جریان نقدینگی را به طور جدیتر به خود جذب کند.
در عین حال برخی سهامداران به دلیل شرایط فعلی بازار، مجدد تصمیمگیریهای خود را بر اساس تحولات سیاسی متمرکز کردهاند. این موضوع ممکن است باعث شود تصمیمگیریهای سرمایهگذاری به جای تحلیلهای بنیادی، بر مبنای گمانهزنیهای سیاسی انجام شوند که ریسکپذیری بازار را افزایش میدهد.
چشمانداز شاخص کل و حرکتهای آینده
پیشبینیها حاکی از آن است که بازار در دوره جدید ممکن است یک بار دیگر به نزدیکی ۳میلیون واحد برسد. نقش گزارشها، بازگشایی پتروشیمیها و شرایط بنیادی در این مسیر بسیار تاثیرگذار خواهد بود. با این حال بازدهی بازار همچنان به طور یکنواخت قوی نخواهد بود و احتمالا میان صنایع مختلف تفاوتهایی در عملکرد وجود خواهد داشت.
جریان پول؛ کلید حرکت بازار
یکی از موضوعات مهمی که روز گذشته به وضوح در بازار مشاهده شد، اهمیت جریان پول بهعنوان پیشران و لیدر اصلی حرکت بازار است. با وجود تغییرات در حجم معاملات و حضور برخی نقدینگیهای داخلی، همچنان جریان پول قوی و تاثیرگذار در بازار مشاهده نمیشود. جریان پول در حال حاضر، پس از رالی اخیر، محافظهکارانه عمل کرده و بهنوعی تماشاچی باقیمانده است. از سوی دیگر ورود پول بیرونی نیز که بتواند به تقویت حرکت بازار کمک کند هنوز محقق نشده است.
این وضعیت چالشهایی را برای بازار در روزها و هفتههای آینده ایجاد میکند. هرچند رسیدن به نزدیکی قله ۳میلیون واحد میتواند جذاب باشد اما با توجه به شرایط فعلی، هرچه شاخص به این سطح نزدیکتر شود، سرعت و شدت حرکت بازار کمتر خواهد شد. عبور از این مرحله نیازمند یک شوک قوی و تاثیرگذار است که بتواند اعتماد و هیجان دوبارهای به بازار بازگرداند. این شوک میتواند از جنس اقتصادی باشد، مانند رفع ناترازیها یا تغییرات در نرخ ارز توافقی اما با توجه به سختی و پیچیدگی این عوامل، به نظر میرسد باید نگاه ویژهتری به اخبار و تحولات سیاسی داشت.
احتمال وقوع توافق؛ از احتمال ضعیف به احتمال قوی
یکی از سناریوهایی که پیشتر به آن وزن کمی داده میشد، احتمال توافق سیاسی بود اما طی روزهای اخیر، شواهد و اظهارنظرهای مطرح شده نشان میدهد که این سناریو در حال حاضر به احتمال قویتری تبدیل شده است. برخی اظهارنظرهای مقامات داخلی و خارجی از تمایل دو طرف به بازگشت به میز مذاکره حکایت دارند.
در این میان، میتوان به صحبتهای اخیر پزشکیان اشاره کرد که از اصولی همچون عزت، مصلحت و حکمت در ارتباطات بینالمللی سخن گفت. این اظهارات تاکید داشت که ایران، به جز اسرائیل، آماده تعامل با همه کشورهاست. از طرف دیگر، ترامپ نیز در اظهارنظری دوستانهتر تاکید کرد که هدف اصلی او جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است؛ موضوعی که مقامات ایرانی بارها درباره آن شفافسازی کردهاند و به وضوح در گذشته توسط عراقچی نیز مطرح شده بود. بررسی شواهد روزانه و خبرهای ساعتی نشان میدهد که احتمال وقوع توافق که پیشتر بسیار ضعیف ارزیابی میشد، اکنون به گزینهای محتملتر تبدیل شده است. این تغییر، به وضوح در واکنش بازار ارز و حرکت اخیر تتر نیز مشاهده شده است. افزایش شانس وقوع توافق میتواند اثرات مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشد و شاید همان شوک مورد نیاز برای بازگشت جریان پول به بازار باشد. تحقق سناریوی توافق، بهویژه در حوزههای اقتصادی، میتواند تاثیرات قابل توجهی بر بازار بگذارد. در کوتاهمدت، احتمال کاهش التهابات ارزی، تقویت ارزش تومان و بهبود فضای کسبوکار داخلی وجود دارد. همچنین چشمانداز رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش دهد و جریان نقدینگی را به سمت بازار سرمایه سوق دهد. با این حال، هنوز قطعیت این سناریو به طور کامل مشخص نیست و باید منتظر جزئیات بیشتری از روند مذاکرات و رفتار طرفین در روزهای آینده بود.
اهمیت توافق برای بازار سرمایه
یکی از مهمترین موضوعاتی که این روزها ذهن سرمایهگذاران را به خود مشغول کرده، سناریوی توافق و تاثیر آن بر بازار است. توافق، چه به صورت کامل و چه به صورت نسبی میتواند بهعنوان مهمترین عامل محرک و پیشران بازار عمل کند. اهمیت این موضوع در توانایی آن برای جلب جریان پول جدید به بازار سرمایه و حرکت دادن شاخصها به اعداد بالاتر نهفته است.
بازار سرمایه همواره از کمبود نقدینگی رنج برده و عدم ورود پول تازه، یکی از ضعفهای اساسی آن محسوب میشود اما با تحقق سناریوی توافق، احتمالا بازارهای رقیب مانند ارز، طلا و مسکن به دلیل افت تقاضا به لاک دفاعی خواهند رفت. در این شرایط، بخشی از پول خارج شده از این بازارها میتواند به سمت بازار سرمایه روانه شود و ضعف نقدینگی فعلی را جبران کند.
اثرات ریزش ارز و فرصتهای جدید
یکی از دغدغههایی که برخی سرمایهگذاران دارند، احتمال ریزش نرخ ارز پس از توافق است اما این نگرانی برای بازار سرمایه بهمراتب کمتر از سایر بازارها خواهد بود. تجربه نشان داده که بازار سرمایه در چنین شرایطی میتواند از مزایای کاهش نرخ ارز بهرهمند شود.
کاهش نرخ ارز میتواند منجر به ثبات اقتصادی و تقویت ارزش تومان شود. این امر به طور مستقیم بر پیبهای بازار، نرخ سود و توان صادراتی شرکتها تاثیر مثبت خواهد گذاشت. در حقیقت، با یک توافق حتی نصف و نیمه، شرایطی که سالها در اقتصاد ایران غایب بوده، مانند کاهش نرخ سود و افزایش رقابتپذیری شرکتهای صادراتمحور، دوباره به اقتصاد کشور بازخواهد گشت.
مزایای توافق برای اقتصاد و بازار
توافق علاوه بر تاثیر مثبت بر بازار سرمایه میتواند کل اقتصاد کشور را نیز تحتتاثیر قرار دهد. در شرایط تحریم و نوسانات بالای نرخ ارز، بازارهای رقیب مانند طلا و ارز، از رشد اقتصادی کشور تغذیه کردهاند اما با رفع تحریمها و تثبیت نرخ ارز، این بازارها به احتمال زیاد با رکود و کاهش تقاضا مواجه خواهند شد. این اتفاق میتواند توجه بیشتری به بازار سرمایه جلب و آن را به نقطه تمرکز سرمایهگذاران تبدیل کند.
با کاهش نرخ ارز و افزایش توان صادراتی شرکتها از سوی دیگر شاهد رشد سودآوری بسیاری از صنایع خواهیم بود. این موضوع میتواند به افزایش جذابیت سهام و کاهش نسبت پیبهای در بازار منجر شود که نتیجه آن، بازگشت اعتماد و نقدینگی به بازار خواهد بود.
توافق؛ یک ضرورت اقتصادی
نمیتوان اهمیت توافق و تاثیر آن بر اقتصاد و بازار سرمایه را نادیده گرفت. توافق نهتنها برای بازار سرمایه بلکه برای کل اقتصاد کشور بهعنوان یک ضرورت حیاتی مطرح است. این موضوع نه یک فرصت موقتی بلکه راهی برای خروج از شرایط سخت اقتصادی فعلی و کاهش فشارهای اقتصادی و روانی بر جامعه است.
بازار سرمایه نیز در چنین شرایطی میتواند بهعنوان یکی از بازوهای اصلی اقتصاد کشور عمل و نقش محوری خود را در جذب نقدینگی و تامین مالی شرکتها ایفا کند. با این حال نباید از پیچیدگیها و چالشهای تحقق این سناریو غافل شد و باید با دیدی واقعبینانه به آن نگاه کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد