5 - 05 - 2025
بازگشت از لبه پرتگاه
دیبا حاجیها- بورس تهران دیروز دومین روز هفته را نیز پرتنش پشتسر گذاشت. در شرایطی که بسیاری از فعالان بازار درپی یافتن نشانههایی از بازگشت اعتماد و امید به تابلوهای معاملاتی بودند، شاخص کل بار دیگر با افتی سنگین مواجه شد؛ به طوری که با کاهش ۲۶هزار و ۵۲۵واحدی، در سطح ۳میلیون و ۹۰هزار و ۲۷۳واحد ایستاد. این میزان ریزش که معادل 85/0درصد کاهش روزانه بود، زنگ هشدار تازهای برای سهامداران عمده و بازیگران بزرگ بازار به صدا درآورد.
فشار نزولی دیروز بهوضوح از عملکرد منفی نمادهای شاخصسازی همچون فارس، فولاد، وبملت، نوری، وغدیر، پارسان و شپنا در اثر مخابره اخبار منفی از مذاکرات نشأت میگرفت؛ نمادهایی که با عرضه سنگین و نبود تقاضای جدی، مسیر نزولی بازار را هموار کردند و وزن بالای آنها در شاخص کل، تصویر کلی بازار را به رنگ سرخ درآورد.
با این حال، در دل این فضای سنگین و پرتنش، شاخص کل هموزن رفتاری متفاوت از خود نشان داد. این نماگر که به عنوان سنجهای برای عملکرد عمومیتر بازار و سهمهای کوچک شناخته میشود، دیروز با رشد ۲۷۴۳واحدی معادل 29/0درصد افزایش یافت و به سطح ۹۳۶هزار و ۴۲۶واحد رسید. این رشد هموزن در شرایطی رخ داد که بزرگان بازار زیر فشار عرضه بودند؛ موضوعی که نشانهای از کوچ جریان نقدینگی به سمت سهام کوچک و متوسط است.
این واگرایی معنادار میان شاخص کل و هموزن، بازتابی از شکاف رفتاری دو گروه عمده بازار بود: سرمایهگذاران حقیقی که در جستوجوی بازدهی سریعتر به سمت سهام سبکتر حرکت میکنند و حقوقیهایی که همچنان درگیر محافظهکاری و خریدهای سنگین با قیمت صف فروش در نمادهای بزرگ هستند. این تقابل سنتی بار دیگر چهره خود را در معاملات دیروز نشان داد و تاکید کرد که حرکتهای بازار سرمایه ایران، بیش از آنکه تابع یک روند همگرا باشد، مجموعهای از رفتارهای متضاد و گاه متناقض و هیجانی است.
بازار سرمایه ایران که زیر فشار انتظارات سیاسی، تلاطم منطقهای و ریزش نقدینگی به وضعیت قرمز درآمده بود، بالاخره نشانههایی از احیای موقت خود اما قابل تامل بروز داد. صحنه دیروز، نه صعودی خیرهکننده بود و نه آغاز یک روند جدید اما نشانهای از میل جمعی برای توقف ریزش و جستوجوی مسیر تازه بهشمار میرفت. بازگشت شاخص، سبز شدن قیمتها در گروههای خودرویی، رنج مثبت در گروه بانکی و نمادهای کوچک و تغییر توازن عرضه و تقاضا به نفع خریداران، مهمترین مختصات این روز متحول بود.
نمیخواهد سقوط کند و نمیتواند صعود کند
در نگاه اول، بهبود نسبی دیروز بازار میتواند سیگنالی از برگشت تلقی شود اما وقتی با دقت بیشتری بررسی میکنیم، متوجه میشویم که این بازگشت، بیشتر ناشی از کاهش فشار فروش است تا افزایش اشتیاق برای خرید. فعالان بازار در واقع تصمیم گرفتند سقوط را متوقف کنند، نه آنکه یک مسیر صعودی جدید را آغاز کنند. این تفاوت ظریف اما کلیدی است. در ادبیات بازار، توقف سقوط گام اول در تغییر روند است اما بدون ورود جریان نقدینگی تازه و تحولات بنیادی، نمیتوان آن را نقطه آغاز رالی صعودی دانست.
بیش از ۱۵هزار میلیارد تومان معامله در سهام و صندوقهای سهامی، سبزپوشی ۶۳درصد از نمادها و بالا رفتن تقاضا نسبت به عرضه، همگی نشان میدهد که فعالان بازار به دنبال فرصتی برای احیای امید هستند اما این امید هنوز بسیار شکننده، موقعیتی و متکی به نتایج مذاکرات میان ایران و آمریکاست.
خودرو؛ بازیگر بازگشت ضعیف
همانطور که انتظار میرفت، بار اصلی بازگشت بازار دیروز بر دوش سه گروه قدیمی افتاد: خودروییها، بانکیها و نمادهای کوچکتر بازار. این سه گروه مدتی است که عملکرد بهتری نسبت به نمادهای دلاری و شاخصساز داشتهاند و دیروز هم باز ادامهدهنده همان روند بودند. خودروییها در غیاب خساپا که بهزودی بازگشایی خواهد شد، لیدرهای کلاسیک را به جلو فرستادند. خودرو، خگستر، ورنا و خمحرکه از جمله نمادهایی بودند که توانستند نگاهها را به سوی خود جلب کنند.
دلیل این استقبال، بیش از آنکه مرتبط با تحول بنیادی در شرکتها باشد، ناشی از ترکیبی از متغیرهای سیاسی و روانی است. بازار میخواهد به این نشانهها بچسبد که مذاکرات به شکست کامل منتهی نشده و احتمال جنگ در کوتاهمدت پایین است. این فرضیه، فضای تنش را تا حدودی از معادلات بازار خارج کرده و باعث شده بخشی از پولهای ترسان، هرچند نه با جسارت اما آرامآرام بازگردند.
سبدی از پیشبینیهای نامطمئن
در حالی که در بیرون از بازار سرمایه، صدای انفجار تحلیلهای بدبینانه و سناریوهای تنشزا قطع نمیشود، رفتار اهالی بازار سرمایه ایران بهطرز معناداری از فضای رسانهای و مجازی فاصله گرفته است. شبکههای اجتماعی، کانالهای تلگرامی پرمخاطب و حتی برخی از تریبونهای رسمیتر، طی روزهای اخیر با لحنی تند و هشدارآمیز از احتمال شکست کامل مذاکرات منطقهای و حتی کشیده شدن وضعیت به سمت برخورد نظامی سخن میگویند. تصاویری از تجهیزات نظامی، تیترهای هیجانی، برداشتهای امنیتی از وقایع و تحلیلهای بدبینانه بهوفور در فضای مجازی دستبهدست میشود؛ گویی بازارها باید خود را برای شرایط بحرانی آماده کنند.
اما در سوی دیگر ماجرا، بازار سرمایه در روز معاملاتی دیروز، دومین نشانه از ثبات نسبی را- هرچند شکننده- در افق کوتاهمدت به نمایش گذاشت. باوجود فضای سنگین روانی حاکم بر بیرون از بازار، بسیاری از نمادها در محدوده مثبت باقی ماندند و سهمهای کوچک و متوسط با حمایت نسبی از سوی خریداران حقیقی مواجه شدند. نکته قابلتامل اینجاست که این رفتار، بدون انتشار هیچ خبر مثبت یا تحول سیاسی معناداری رخ داد. بازار نهتنها از خبرهای منفی به طور کامل تاثیر نگرفت، بلکه در برابر جو بیاعتمادی مقاومت کرد و به سمت فروش هیجانی گسترده نرفت.
بهنظر میرسد سرمایهگذاران در بورس تهران، برخلاف فضای رسانهای و مجازی، با نگاهی محتاط اما واقعگرایانه، فرض را بر این گذاشتهاند که حتی در صورت عدم موفقیت دور فعلی مذاکرات، هیچ تصمیم اجرایی برای ورود به فاز تقابل نظامی در کار نخواهد بود. این باور نه برپایه اطلاعات رسمی یا اطمینان قطعی، بلکه براساس نبود شواهد کافی از اراده جنگطلبانه در سطوح تصمیمگیری سیاسی شکل گرفته است. از نگاه فعالان بازار، افزایش سطح هشدارها و انتشار تحلیلهای بدبینانه، الزاما به معنای تحرک نظامی قریبالوقوع نیست، بلکه بخشی از بازی رسانهای و روانی هر بحران است که همیشه پیش از هر تصمیم واقعی تشدید میشود.
از همین رو، بازار سرمایه فعلا مسیر خود را از هیاهوی رسانهای جدا کرده و در فضایی پرابهام اما نه کاملا منفی، به مسیر خود ادامه میدهد. این یعنی در بورس، هنوز امید برای حفظ شرایط فعلی- حتی بدون گشایش جدی- زنده است. معاملهگران بهدرستی دریافتهاند که نبود پیشرفت، الزاما به معنای پسرفت نیست، و همین درک، در مقطع فعلی برای حفظ آرامش نسبی بازار کافی است.
دلار و طلا؛ التهابسازان بدون خریدار
در بازار ارز و طلا نیز تلاشهایی برای انعکاس اضطرابهای سیاسی مشاهده شد اما برخلاف گذشته، این تلاشها فاقد پشتیبانی جدی از سوی خریداران بود. نرخ دلار آزاد در برابر مقاومتهای تکنیکال ایستاده و طلا با وجود افزایش قیمت جهانی، در داخل رشد پایداری نداشت. آنچه اکنون در این بازارها جریان دارد، نه یک موج تقاضا بلکه تلاشی برای نمایش ترس است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد