3 - 05 - 2025
بازگشت به سنت کیسینجر
محمدرضا ستاری – درحالیکه طی روزهای اخیر اخباری مبنیبر برکناری مایک والتز مشاور امنیت ملی دولت ترامپ به گوش میرسد، رییسجمهوری آمریکا طی بیانیهای والتز را بهعنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل منصوب و همزمان مارک روبیو وزیر خارجه را با حفظ سمت بهعنوان مشاور امنیت ملی خود بهصورت موقت منصوب کرد. ترامپ طی پستی در شبکه اجتماعی خود به نام تروث سوشیال نوشت: با کمال افتخار اعلام میکنم که مایک والتز را به عنوان سفیر بعدی ایالاتمتحده در سازمان ملل متحد معرفی خواهم کرد.
مایک والتز از زمان خدمت در ارتش در کنگره و بهعنوان مشاور امنیت ملی من، سخت تلاش کرده است تا منافع ملت ما را در اولویت قرار دهد و میدانم که نقش جدید خود نیز همین رویه را ادامه خواهد داد.
این اتفاق در حالی صورت گرفته که پیش از این علت برکناری والتز براساس رسوایی نشر اطلاعات در شبکه سیگنال عنوان شده و گفته میشد که استیو ویتکاف بهعنوان نماینده ویژه ترامپ قرار است جای والتز را بگیرد.
با این حال ترامپ با انتخاب مارک روبیو به سمت مشاور امنیت ملی و تصدی همزمان پست وزارت خارجه آمریکا توسط وی، نوعی بازگشت به دوره نیکسون در دهه1970 میلادی را در دستور کار خود قرار داده است؛ زمانی که نیکسون در بحبوحه جنگ ویتنام و اوج جنگ سرد، هنری کیسینجر را بهطور همزمان در وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی خود منصوب کرده بود.
طبق گزارشی که در این خصوص روزنامه گاردین منتشر کرده است، مارک روبیو
به عنوان سناتور سابق ایالت فلوریدا که در زمان انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری در سال2016 بهشدت با ترامپ زاویه داشت و حتی ترامپ با عنوان مارکوی کوچک او را تمسخر کرده بود، حالا با این انتصاب، حداقل روی کاغذ هم که شده، تبدیل به قدرتمندترین دیپلمات ایالاتمتحده از زمان هنری کیسینجر به اینسو شده است.
در واقع این انتصاب به این معنی است که روبیو بهعنوان فرزند یک مهاجر غیرقانونی کوبایی، حالا نخستین فردی است که پس از کیسینجر به صورت همزمان هم وزیر خارجه و هم مشاور امنیت ملی رییسجمهوری آمریکاست. دقیقا مانند کیسینجر که خودش بهعنوان یک مهاجر به آمریکا رفته بود و در سپتامبر1973 و همزمان با اینکه وزیر خارجه دولت نیکسون بود، بهعنوان مشاور امنیت ملی وی نیز منصوب شد.
تفاوت دوران نیکسون با ترامپ
لازم به ذکر است، دونالد ترامپ یکی از طرفداران پرشور ریچارد نیکسون بوده و طبق برخی تحلیلها، تلاش میکند یکسری از اقدامات و استراتژیهای او را اجرایی کند. بهعنوان مثال برخی تحلیلگران معتقدند که سیاست ترامپ برای نزدیکی به روسیه و کنار گذاشتن اروپاییها و کییف از مذاکراتش با مسکو، چیزی شبیه به مهندسی معکوس سیاست نیکسون و کیسینجر برای تنشزدایی با چین جهت دور کردن پکن از اتحاد جماهیر شوروی در دهه1970 میلادی است.
در واقع در آن زمان دولت آمریکا بهدنبال جدا کردن چین از شوروی بوده و حالا ترامپ بهصورت برعکس علاقه دارد که اینبار پوتین را از پکن جدا کند.
با این حال برخی کارشناسان معتقدند که شرایط امروز با آن دوره تفاوت دارند؛ هرچند که امروز نیز مانند دوران نیکسون آشفتگیهایی در دولت وجود دارد. بهعنوان مثال ترامپ در حالی صدمین روز ریاستجمهوری خود را به پایان رسانده که طی این 100روز موجی از عدمقطعیتها در عرصه داخلی و سیاست خارجی رقم زده است. به همین دلیل هرچند که کیسینجر نیز در دهه1970 درگیر جنگ اوکراین، جنگ سرد و همچنین رسوایی واترگیت بود و در نهایت توانست با تنشزدایی در روابط با چین و همچنین پایان جنگ ویتنام جایزه صلح نوبل را دریافت کند اما امروز چشمانداز غیرقابل پیشبینیتری در مقابل روبیو نسبتبه کیسینجر وجود دارد.
در واقع روبیوی 53ساله بهعنوان یک جمهوریخواه ارتدوکس و سنتی، چندان استقلال عمل و توانایی مذاکراتی و تئوریکی مانند کیسینجر ندارد و در طول سهماه گذشته چندینبار شاهد بودهایم در برابر صحبتهای او و سیاستهای ترامپ، مواضعی اتخاذ کرده که دقیقا پیش از آن خلافش را گفته است.
برای مثال او در زمانی که سناتور بود به عنوان یکی از سرسختترین حامیان اوکراین در جنگ با روسیه شناخته میشد اما پس از انتخابش بهعنوان وزیر خارجه ناچار شده این سیاست اصولی را کنار گذاشته و یک چرخش اساسی در مواضعش آنهم بهطور رسمی داشته باشد.
نیمنگاهی به صندلی کاخ سفید
در چنین شرایطی هرچند که روبیو طی ماههای اخیر یک مجادله معنادار نیز با ایلانماسک داشته و برخی تحلیلگران از وضعیت سخت او سخن میگویند اما واقعیت این است که وی اکنون علاوه بر اینکه سکان دستگاه دیپلماسی آمریکا را در اختیار دارد، در پست جدیدش بهعنوان مشاور امنیت ملی دسترسی مستقیم به سازوکارهای داخلی کاخ سفید و رییسجمهوری ایالاتمتحده خواهد داشت. به همین دلیل است که برخی معتقدند احتمالا میتوان روبیو را بهعنوان یک گزینه جدی برای ریاستجمهوری بعد از ترامپ در نظر گرفت.
در واقع کنار گذاشتن والتز از سمت مشاور امنیت ملی و انتصاب وی بهعنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل یک چرخش معنادار در دولت ترامپ بوده و حالا این چرخش روبیو را دقیقا در همان جایگاهی قرار میدهد که کیسینجر در دهه1970 میلادی توانست نقشی قابل ملاحظه در سیاست خارجی ایالاتمتحده در قرن بیستم و حتی قرن فعلی ایفا کند. در نتیجه حالا که ترامپ نیز مانند نیکسون با دشمنان و مخالفان داخلی متعددی روبرو است، سوال مهم این است که آیا روبیو میتواند همان نقش و تاثیرگذاری کیسینجر را در دو پست مهم و همزمان داشته باشد یا خیر؟ در این رابطه برخی تحلیلگران غربی معتقدند بعید بهنظر میرسد که او بتواند از این فرصت برای تبدیل خود به کیسینجر دوم استفاده کند اما یک نکته در این میان مشخص است؛ اینکه حالا سکان سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا در دستان او قرار داشته و به ربیو قدرتی را میدهد که کمتر شخصی در طول 50سال اخیر در سیاست آمریکا از آن برخوردار بوده است.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد