18 - 04 - 2017
بازی با شعور فرهنگیان ممنوع!
مهدی بهلولی* – چهارشنبه شب هفته گذشته در برنامه ویژه خبری شبکه ۲ سیما، گفتوگویی انجام گرفت میان علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش و ابراهیم سحرخیز، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش در دولت دهم. بحث اصلی درباره این بود که چرا دولت یازدهم، سند جهانی ۲۰۳۰ را امضا کرده است؛ سندی که در آن، اصطلاحهایی همچون «برابری جنسیتی» و «حقوق بشر» آمده است. در این یادداشت کوتاه، قصد بررسی این انتقاد سست بنیاد را ندارم و میخواهم به نکته دیگری از این گفتوگو بپردازم اما به کوتاهی بگویم که در ماده «یک» اعلامیه جهانی حقوق بشر که مورد تایید جمهوری اسلامی ایران نیز قرار گرفته است، میخوانیم: «همه انسانها آزاد به دنیا میآیند و در کرامت و حقوق با هم برابرند.» هماکنون هیچ یک از سندهای جهانی آموزشوپرورش، بدون اشاره به حقوق بشر و برابری جنسیتی در آموزش نوشته و تصویب نمیشود. پس از دید این نگارنده، انتقاد اصلی سحرخیز به سند ۲۰۳۰ و امضای آن توسط دولت یازدهم، انتقاد سستی است. زرافشان نیز در همان گفتوگو به درستی به سند جهانی «آموزش برای همه» استناد کرد که در دولت دهم امضا شد و همین اصطلاحها در آن نیز آمده است اما سخن اصلی من انتقاد از موضع دوگانه سحرخیز در دفاع از حقوق آموزگاران است. سحرخیز در آن گفتوگو از هر فرصتی بهره میگرفت که پای حقوق پایین آموزگاران را به وسط بکشد و اینکه چرا دولت یازدهم، از دید ایشان، به حقوق آموزگاران، توجه بایسته را نشان نداده است. وی چنان از حقوق پایین معلمان انتقاد میکرد که اگر کسی او را نمیشناخت چهبسا گمان میکرد یکی از کنشگران صنفی فرهنگیان است که اینچنین سنگ آموزگاران و حقوق پایین آنان را به سینه میزند! اما برای کسانی که در دولت دهم، آموزش و پرورش و موضوعهای آن را دنبال میکردند، پرپیدا بود که مواضع گذشته و حال ایشان، بسیار متفاوتند و به احتمال بسیار زیاد، نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری است که ایشان را به یک «کنشگر» صنفی فرهنگیان نزدیک کرده است. بگذارید به گوشهای از سخنان گذشته وی در مورد حقوق فرهنگیان نگاهی بیندازیم. سحرخیز در تاریخ ۱۹ تیر ۹۲ و در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا میگوید: «واقعیت این است که دستمزد معلمان از کارمندان تمام وزارتخانهها بیشتر است یعنی براساس قانون مدیریت خدمات کشوری، معلمان از حقوق بیشتری برخوردار هستند. سایر کارمندان دولت از شنبه تا پنجشنبه و حدود ۴۴ ساعت کار میکنند و بعد از ظهرها نیز ممکن است تا ۱۵۰ ساعت اضافه کاری داشته باشند و زمانی که پول این اضافهکاری روی حقوق آنها میآید از معلمان دریافتی بیشتری دارند این درحالی است که معلمان حدودا ۳ بار در هفته در مدرسه حضور دارند و تابستانها نیز تعطیل هستند و مهمتر از همه اینکه در قانون برای آنها اضافهکار پیشبینی نشده است از همین رو آنها اضافهکاری ندارند. علاوه بر آن ممکن است سایر کارمندان دولت به ماموریت بروند و بابت آن حقوق بیشتری دریافت کنند این در حالی است که معلمان ماموریت ندارند و فقط در مدارس حضور دارند و با این شرایط اقتصادی کشور و تورم ۴۰ درصدی که البته دقیقا نمیدانم همین باشد، اما وضع کارمندان دیگر دولت هم بهتر از معلمان نیست.» پاسخ مفصل این سخنان سستبنیاد وی از طرف آموزگاران در همان سال ۹۲ و در رسانهها داده شد و نیازی به پاسخگویی دیگربار نیست. هماکنون سخن این است که آیا سحرخیز متوجه این نکته ساده نیست که در این روزگار رسانه و گردش اطلاعات، نمیتواند سخنی را چهار سال پیش بگوید و هماکنون بیاید در تلویزیون، با چرخشی ۱۸۰ درجهای هر چه را پیش از این گفته رد و شروع کند به انتقاد که چرا مثلا حقوق معلمان پایین است؟ نکته شگفتانگیز این است که دولت دهم، دولتی بود که در فرستادن هر چه بیشتر آموزگاران به زیر خط فقر، زبانزد است. در همان سالی که سحرخیز از تورم ۴۰ درصدی آن سخن میگوید افزایش حقوق سالانه معلمان حدود۲۰ درصد بود و نه از سحرخیز و نه از هیچ یک از کارگزاران فرادست آن زمان آموزش و پرورش هیچ صدای اعتراضی برنخاست که چرا باید هر سال قدرت خرید آموزگاران کشور را اینچنین کاهش داد؟ در پایان باید بگویم که درباره رفتارها و سخنان و مواضع ناهمساز ابراهیم سحرخیز، در زمینههای گوناگون، بحث بسیار است تنها نکتهای که بد نیست به روشنی و در خطاب به وی گفته شود این است که زمانه بازی با شعور فرهنگیان گذشته است.
* عضو کانون صنفی معلمان استان تهران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد