6 - 01 - 2020
باز آمد بوی ماه مدرسه!
محمدرضا ستوده- سی ویکم شهریور مصادف با غمگینترین روز سال برای بچه مدرسهایهاست. البته معلوم نیست بچههای امروز حال و هوای غصهناک ما را داشته باشند. مدرسههای امروز در خدمت دانشآموز است. وقتی دیر به مدرسه میرسد، بدون کوچکترین بیاحترامی و تشر، با سلام و صلوات به سمت کلاس هدایت میشود. وقتی نمره تک میآورد از او خواهش میکنند بیشتر درس بخواند. وقتی دوباره نمره تک میآورد باز هم از او خواهش میکنند تا بیشتر تلاش کند. بچههای امروز موهایشان را از پشت دم اسبی میبندند. شلوار جین میپوشند و هر کاری صلاح بدانند و درست تشخیص دهند در مدرسه انجام میدهند.
اینها مدرسه میروند ما هم مدرسه میرفتیم…
اگر یک دقیقه دیر میکردیم در مدرسه بسته میشد. یک ربع باید پشت در بزرگ میایستادیم و مراسم صبحگاه را از پشت در بسته گوش میکردیم. بعد در کوچک مدرسه باز میشد و بابای مدرسه کلهاش را بیرون میآورد تا ببیند کسی پشت در مانده یا نه. بعد اشاره میکرد که بیا! سپس با شدیدترین وجه ممکن آدم را وارد حیاط میکرد. چند دقیقهای داخل حیاط معطل میماندی تا ناظم بیاید و به وضعیتت رسیدگی کند و بعد از انجام مراحل اداری فراوانی مثل ثبت در دفترچه انضباط، اخطارهای شفاهی و پسگردنی، حدود ساعت هشت حکم آزادی امضا میشد و به کلاس میرفتیم. اگر اندازه موهایمان از نمره هشت بیشتر میشد آن روز از درس و تحصیل محروم میشدیم. باید میرفتیم کله را ماشین کنیم بعد به تحصیلمان ادامه دهیم. اینها قوانینی بود که سوای کتک خوردن از معلم و ناظم و مدیر بود. لذا امروز را به دانشآموزان فعلی تبریک و دانشآموزان سابق تسلیت عرض میکنم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد