30 - 11 - 2022
بایستههای انتخاباتی
۱- روز جمعه در آمریکا عملا کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ آغاز شد و تد کروز، سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس با حمله به سیاستهای حمایتی اوباما در زمینه خدمات درمانی در ایالت کارولینای شمالی فعالیت انتخاباتیاش را اعلام کرد. تقریبا در همان زمان و چند کیلومتر آنسوتر جو بایدن، معاون رییسجمهور آمریکا بود که با هدفی مشابه به دفاع از برنامههای حزب دموکرات پرداخت تا دو حزب اصلی ایالات متحده در فاصله سه سال و نیم مانده به انتخابات برای به دست گرفتن کاخ سفید دورخیز کنند.
رقابتهای آنها در درون حزبهایشان و نیز رقابت دو حزب احتمالا نفسگیر خواهد بود و معلوم نیست سیب قدرت تا رسیدن به زمین در سال ۲۰۱۶ چندچرخ بزند و به دست چه کسی بیفتد ولی از همین حالا شاهد شکلگیری فضای انتخاباتی در سطوحی محدود از جامعه آمریکا خواهیم بود که در چند ماه مانده به انتخابات با تشکیل کنوانسیونهای حزبی و رقابت فشرده نامزدهای متنوع از گرایشهای مختلف دو حزب شدت خواهد گرفت. نقد همدیگر و برنامههایشان در نهایت به ایجاد فضایی میانجامد که تقریبا از چند ماه مانده به انتخابات و بسته به جذابیتهای شعارها و برنامههای کاندیداها، افکار عمومی به شناختی در حد جزییات از برنامهها و شخصیت کاندیدای موردنظر میرسند و تقریبا از یکی دو ماه مانده به انتخابات مردم آمریکا برای انتخاب کاندیدای یکی از دو حزب به تصمیم میرسند و فاصله یکی دو ماهه و تبلیغات سهمگین تنها برای متقاعد کردن آن دسته از افرادی است که برای شرکت در انتخابات یا انتخاب کاندیدای موردنظر تردید دارند.
۲- در ایران ۴۰ روز به انتخابات ریاستجمهوری مانده و هنوز مردم سرگرم بازیهای زبانی کاندیداهای «احتمالی» هستند که با میآیم و نمیآیم و احساس تکلیف و به نفع هیچکس کنار نمیروم با تردید به این موضوع مینگرند. در غیاب احزاب سیاسی برنامهدار در ایران همه چیز حول چند میزگرد دانشجویی و حضور کمرنگ برخی نامزدها دور میزند. مردم شناختی از کسی پیدا نکردهاند و همه چیز قرار است از زمان اعلام تایید صلاحیتها در اواخر اردیبهشتماه و اوایل خردادماه شروع شود. زمانی که برای معرفی کاندیداها و شعارها و تبلیغاتشان در نظر گرفته شده عملا فرصتی به مردم نمیدهد تا بتوانند با یک شخص یا برنامههایش آشنا شوند و با آگاهی و بصیرت کامل به فرد موردنظر رای دهند. چنین است که در انتخاباتی همچون سال ۸۴ شاهد روی آوردن به شخصی چون احمدینژاد میشویم که تا قبل از آن برای اداره کشور بزرگی مثل ایران تنها سابقهای کوتاه در استانداری اردبیل و شهرداری تهران داشت و کسی از او و برنامههایش آگاهی چندانی نداشت و نتیجه آن شد که کل مدیریت کلان کشور دگرگون گردید و چنان بر سر اقتصاد و مدیریت کشور آمد که دیدیم.
۳- سخن بر سر مقایسه نظام انتخاباتی ایران و آمریکا یا الگوپذیری از آن نیست، چراکه این دو کشور سنت سیاسی، فرهنگ و تاریخی کاملا متفاوتی دارند و شاید چنین الگوبرداری در ایران حتی نتیجه عکس هم بدهد. بنا بر این در ترسیم سیاست انتخاباتی به الگویی کاملا بومی برای رقابت درونی میان جریانهای سیاسی نیاز است تا با کمترین هزینهها و بیشترین ظرفیتسازی، شاهد کنشی معقول و به دور از رفتارهای احساسی نظیر آنچه در سال ۸۸ رخ داد، باشیم. در این میان میتوان به یک نکته اشاره کرد که اگر رقابت سیاسی از مدتها قبل از زمانبندی رسمی انتخابات شکل بگیرد و این فرصت در اختیار شهروندان قرار گیرد تا در انتخاب خود با شناخت بهتر و دست بازعمل کنند و مهمتر از آن شیب رقابتهای انتخاباتی به شکلی ملایم در شب انتخابات به اوج برسد، در چنین وضعی هیجانات عمومی در طول یکسال یا چند ماه تخلیه میشود و شاهد اوجگیری یکباره آن و بروز هیجانات پرهزینه در روزهای پیش و پس از انتخابات نخواهیم بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد