1 - 02 - 2018
با آن نگاه از بالای عینک
محمدحسین مهرزاد – برای من که میخواستم با روزنامهنگار شدن خیلی چیزها را عوض کنم مردی جا افتاده با آن نگاه از بالای عینک و تجربه سالها نوشتن احترام و جایگاه ویژهای داشت.
نوشتن درباره اردلان عطارپور کار سختی نباید باشد. کافی است به آرامشش حین کار و دقتنظرش در نوشتن توجه کنی یا اصلا یادت بیاید در آن روزهای سخت بعد از ۸۸ گوشه تحریریهای صمیمی و دوستداشتنی چگونه سعی میکرد همین ما که هنوز امیدوار بودیم را هدایت کند تا چراغ آن ساختمان خیابان ویلا روشن بماند. سردبیری که انگار اولین درسی که از روزنامهنگاری گرفت اخلاق بود و اولین درسی هم که میداد همان. در روزگاری که بداخلاقی و بیاخلاقی سکه رایج شده و آدمها هرکس را پله میکنند تا بالاتر بروند اردلان عطارپور سعی میکرد چیز دیگری به ما یاد دهد. نبود راستش را بخواهید حقش خیلی بیشتر از اینها بود. اما انگار قرار بود مناعتطبع را هم یادمان دهد. چند روز پیش همینجور که مشغول کار بودم دوستی در تحریریه صدایم کرد: حسین تو اردلان عطارپور رو میشناختی؟ گفتم: آره سردبیرمون بود توی «جهانصنعت». آدم باحالیه. چطور؟ چند لحظهای سکوت کرد گفت بیا ببین عکسش همینه؟ چند قدمی رفتم تا پای کامپیوترش. چشمم که به مانیتور افتاد خشکم زد. نوشته بود اردلان عطارپور نویسنده و روزنامهنگار باسابقه کشورمان درگذشت…
خدا رحمتت کند آقای عطارپور! با آن نگاه از بالای عینک و تجربه سالها نوشتن برای من تا همیشه جایگاه و احترام ویژهای داری.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد