15 - 12 - 2022
با مصلحت سر مصلحت را می بریم
داشتن ذخایر ۸/۹ درصد نفتی با کسب رتبه سوم جهانی، ذخایر ۱۵ درصدی گاز دنیا و رتبه دومی آن، تمام آن چیزی نیست که ایرانیان از محل منابع طبیعی و خدادادی نصیبشان شده، از منابع عظیم معدنی هم که بگذریم باز هم میبینیم وجود چهار فصل متنوع آب و هوایی در کنار انرژی گرمابخش خورشیدی که خیلی کشورها حسرت یک فصل آفتابگیر آن را دارند تنها بخشی از الطاف الهی است که شامل حال ما شده! از منابع طبیعی هم که گذر کنیم، میتوانیم تکیه بر منابع انسانی داشته باشیم. ضریب هوشی بالای ایرانیان و حضورشان در بسیاری از شرکتها، سازمانهای بینالمللی، دانشگاهها، برای تدریس و اشتغال و سیاستگذاری، ابزار و امکانات لازم را برای برنامهریزی و مدیریت در مسیر رشد و توسعه کشور فراهم میکند. با این همه ابزار و امکانات طبیعی و انسانی، ما ایرانیان همچنان اندر خم یک کوچهایم، کاهش رشد اقتصادی از ۴/۳ درصد در ۱۲ سال گذشته به ۳/۱ درصد که اولین تبعات آن افزایش بیکاری است؛ رسیدن به نرخ تورم ۹/۲۲ درصدی در مردادماه امسال براساس آنچه آمارهای رسمی میگویند؛ افت شدید ارزش پولی ملی در کنار پرواز نرخ ارزهای خارجی؛ افزایش حجم نقدینگی ۳۸۷ هزار میلیارد تومانی که بر نرخ تورم دامن میزند در کنار تولیدی که مطالبات معوقش به بانکها ۶۰ هزار میلیارد تومان است تنها بخشی از مشکلات کنونی است. اگر بخواهیم از وضعیت مسکن و اجارهبها هم که بگوییم، میبینیم که ۹۰ درصد درآمدهای مردم را اجارهبها میبلعد؛ حالا نگرانیها از کاهش رشد جمعیت و افزایش سن ازدواج هم همچنان بماند. مشکل کجاست؟ کاستیها در چیست؛ پرویز کاظمی، وزیر سابق رفاه و تامین اجتماعی مشکل ما ایرانیها را مدیریت ناموفق میداند.
گپ و گفت ۹۰ دقیقهای «جهانصنعت» با مردی که در نخستین سال فعالیت دولت احمدینژاد اولین وزیر رفاه و تامین اجتماعی بود و یکسال پس از همکاری با دولت از کابینه خارج شد، حول محور همین عدم مدیریتها میچرخد.
آقای مهندس کاظمی زندگی بدون مسوولیت را چگونه میگذرانید؟
انسانها قاعدتا با افکار و اذهان خود زندگی میکنند و اگر ما بتوانیم برای خود تعریف و معیاری داشته باشیم آنگاه میتوانیم از آن به عنوان راه و روش زندگی استفاده کنیم. در ابتدا اگر کسی قرار است در مملکتی مثل مملکت ما که جمهوری اسلامی است مسوولیتی را بپذیرد باید در خود یکسری باورهای اعتقادی و معنوی تقویت کند و بعد از آن میتواند در ایفای مسوولیت خود موفق باشد. همانطور که حضرت امام(ره) فرمودند: وای به حال جامعهای که به کسی روی آورد که آن فرد خود ساخته نباشد.
شما زمانی که از وزارتخانه جدا شدید مجددا تلاش کردید که به سیستم بازگردید و قبول مسوولیت کنید آیا این به آن معنی است که برای پذیرش مسوولیت آماده هستید؟
این سوال سختی است که یک نفر در مورد خودش بخواهد بگوید و اغراق نکند!
تصور بنده این است که اکنون مشکلی که گریبانگیر جامعه است و از آن رنج میبرد، فاصله گرفتن از خدا و کمرنگ شدن نقش خدا در زندگی است. چون آن باوری که قبلا به آن اشاره کردم دقیقا از همین قضیه نشات میگیرد. به عنوان مثال اگر کسی در بیابانی باشد و ظرف آبی داشته باشد و بخواهد نماز بخواند، نماز بدون وضو نمیخواند چون میداند که نمازش باطل است و تیمم نیز نمیکند. قطعا با آن ظرف آب، وضو خواهد گرفت چون به این باور رسیده است.
اصطلاحا به آن وجدان میگوییم؟
نه به آن یقین میگوییم.
رفتارهای ما از باورهای ما سرچشمه میگیرند. مساله علم داشتن بر چیزی یقین است که یقین داشتن از علم داشتن بالاتر است.
یقین به این سادگیها به دست نمیآید. یکسری آموزشها و ممارستها لازم است تا بتوان به آن رسید و آنگاه که به آن مرحله دست یافتید بقیه مسایل را هم دربرخواهید گرفت که وجدان هم زیرمجموعه آن است، یعنی اگر کسی یقین داشته باشد، قطعا وجدان نیز دارد بنابراین اگر ما به این باور و یقین رسیدیم که دایما تحت نفوذ و دید خداوند هستیم، دیگر نه دروغ میگوییم و نه خیانت میکنیم و در حوزه مسوولیت خود نیز حواسمان جمع است و دیگر لزومی ندارد کسی پیشمان باشد یا نباشد. مثلا اگر راجع به مسالهای اظهارنظر میکنم، آیا تخریب را در نظر دارم یا توسعه را یا مطرح کردن خودم را، بنابراین اینجا که آن باور و اعتقاد من است که مهم است…
ادامه در صفحه ۷
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد