10 - 12 - 2019
با چشمهایت حرف دارم
سیدعلی صالحی شاعر و نویسنده معاصر، زاده اول فروردین ۱۳۳۴ در ایذه استان خوزستان است. وی پایهگذار جریان موج ناب و شعر گفتار در شعر معاصر ایران است. وی همچنین یکی از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. صالحی از چهرههای مطرح و شناخته شده در شعر معاصر فارسی است. او کشاورز، شاعر و شاهنامه خوان بود و در سال ۱۳۴۰ به دلیل شیوع حصبه در مرغاب همراه با خانواده به مسجدسلیمان اقامت کرده و در سال ۱۳۴۷ در همان شهر وارد دبیرستان شد. در سال ۱۳۵۳ به دلایل تنبیه و تهدید از سوی مدرسه و مقامات ترک تحصیل کرد و یک سال بعد باز به مدرسه بازگشت و دیپلم ریاضی گرفت. اولین شعرهای او در سال ۱۳۵۰ به اهتمام ابوالقاسم حالت در مجله محلی شرکت نفت چاپ شد. او در سال ۱۳۶۰ قصهگوی کودکان در مهدکودک لیلی شد که توسط پرویز رجبی و همسرش اداره میشد. او خود را و سرنوشت خود را مدیون این دو میداند و میگوید پاییز سال ۱۳۶۰ خورشیدی بود که آنجا کنار عزیزانم آرام گرفتم از جهان و اضطراب آن. حتی پدر و مادر و بستگانم نیز نمیدانستند من کجای این زندگی مفقود شدهام.
جریان موج ناب
سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ صالحی همراه چند نفر از شاعران همنسل خود جریان «موج ناب» را در شعر سپید پیریزی میکند. منوچهر آتشی و نصرت رحمانی در تهران از این جریان پیشرو حمایت میکنند.
در سال ۱۳۵۶ به عنوان برنده جایزه فروغ فرخزاد در شعر اعلام میشود.
در سال ۱۳۵۷ صالحی از گروه «موج ناب» فاصله میگیرد. او در این باره گفته است: «حس میکردم همه ما شاعران موج ناب داریم شبیه هم میشویم...»
رفتن به دانشگاه
وی در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ برای اقامت دائم به تهران میرود و در پاییز ۱۳۵۸ در کنکور رشته ادبیات دانشکده هنرهای دراماتیک قبول میشود. در همین زمان با حمایت اسماعیل خویی، غلامحسین ساعدی، نسیم خاکسار و عظیم خلیلی به عضویت کانون نویسندگان ایران درمیآید و در مطبوعات آزاد مشغول به کار میشود.
وی در جریان انقلاب فرهنگی زخمی میشود و سپس در مسجدسلیمان محاکمه شده و مورد کیفر قرار میگیرد.
جریان شعر گفتار
در سال ۱۳۶۳ با نقض تقطیع سنتی و سطربندی کلاسیک در شعر سپید، پیشنهاد «تقطیع هموار و مدرن» را مطرح کرد. سرانجام موفق میشود این روش تقطیع را همهگیر کند که تا امروز مورد قبول است. یک سال بعد «جنبش شعر گفتار» را با ساده کردن زبان شعر معرفی میکند که با آغاز دهه هفتاد به جریانی مقبول در شعر فارسی تبدیل شد. وی در این باره گفته است: «ریشه شعر گفتار به گاتهای اوستا بازمیگردد. معمار نخست آن حافظ است و نیما و شاملو هم چند شعر نزدیک به این حوزه سرودهاند. اما فروغ دقیقا یک شاعر کامل در «شعر گفتار» است. من تنها برای این حرکت «عنوانی دُرُست» یافتم و سپس در مقام تئوریسینِ مولف، مبانی تئوریک آن را کشف و ارائه کردم. همین!»
دهه هفتاد و بعد
صالحی از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ دبیر سرویس ادبی و صفحه شعر مجله «دنیای سخن» بود و در سال ۱۳۷۹ کارگاه شعر دنیای سخن (در مجله و دفتر دنیای سخن) را با استقبال مناسبی راهاندازی کرد. از همین دوره ترجمه شعر صالحی به زبانهای فرانسه، عربی، آلمانی، انگلیسی، ارمنی، روسی و کردی به صورت پراکنده در مطبوعات چاپ و دو دفتر شعر از وی در کردستان عراق (به زبان کردی) منتشر شد. صالحی در سال ۱۳۸۲ به عنوان سردبیر، یک شماره مجله «معیار ادبی» را منتشر کرد که متعاقبا ممنوعالمصاحبه و از ادامه کار در مجله محروم شد.
آثار
یوماآنادا ۱۳۸۴، پیشگو و پیاده شطرنج ۱۳۶۷، مثلثات و اشراقها، عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور ۱۳۷۶، دیرآمدی ریرا… نامهها ۱۳۷۳، نشانیها ۱۳۷۴، سفر بخیر مسافر غمگین پاییز پنجاه و هشت ۱۳۷۵، آسمانیها ۱۳۷۶، رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود ۱۳۷۶، ساده بودم، تو نبودی، باران بود ۱۳۷۷، آخرین عاشقانههای ریرا ۱۳۷۸، دعای زنی در راه که تنها میرفت ۱۳۷۹، چیدن محبوبههای شب را تنها به باد یاد خواهد داد۱۳۸۰، دریغا ملا عمر ۱۳۸۰، از آوازهای کولیان اهوازی (شعرهای دوران جوانی، ۱۳۵۷–۱۳۵۰)، سمفونی سپیدهدم ۱۳۸۲، ردپای برف تا بلوغ کامل گل سرخ و دختر ویولنزن در کوچههای برفی آذرماه ۱۳۹۶
با چشمهایت حرف دارم
میخواهم ناگفتههای بسیاری را برایت بگویم
از بهار،
از بغضهای نبودنت،
از نامههای چشمانم …
که همیشه بیجواب ماند
باور نمیکنی؟!
تمام این روزها
با لبخندت آفتابی بود
اما
دلتنگی آغوشت
رهایم نمیکند،
به راستی
عشق بزرگترین آرامش جهان است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد