5 - 05 - 2025
بحرانی که زندگی کشور را تهدید میکند
هستی عبادی- ایران وارد هشتمین سال پیاپی خشکسالی شده است؛ بحرانی گسترده که نهتنها منابع آبی و زیستی کشور را در معرض نابودی قرار داده، بلکه زنگ خطر امنیت غذایی، اقتصادی و اجتماعی را نیز به صدا درآورده است. به گزارش ناسا و نهادهای بینالمللی، بخشهای وسیعی از ایران دچار افت چشمگیر بارندگی و افزایش دما شدهاند
به طوری که بیش از ۹۷درصد خاک کشور به درجاتی از خشکسالی گرفتار است. نشانههای این بحران در طبیعت و زندگی روزمره کاملا مشهود است؛ از خشکی دریاچهها و تالابها گرفته تا فرونشست زمین و کاهش تولیدات کشاورزی.
دریاچه ارومیه که زمانی یکی از بزرگترین منابع آب شور خاورمیانه بود، امروز به زمینی ترکخورده و سفیدپوش از نمک بدل شده است. تصاویر ماهوارهای ناسا در پاییز ۲۰۲۳ نشان داد که این دریاچه تقریبا به طور کامل خشک شده است. این تنها نمونهای از تاثیرات مخرب ترکیب تغییرات اقلیمی جهانی و سوءمدیریت داخلی بر منابع آبی ایران است.
زمان اقدام رو به پایان است
کارشناسان هشدار میدهند که اگر سیاستگذاریها تغییر نکند، خشکسالی نهتنها موجب مهاجرت گسترده روستاییان، کاهش امنیت غذایی و افزایش بیکاری خواهد شد، بلکه احتمال بروز بحرانهای منطقهای نیز وجود دارد. راهحلها شامل بازنگری در مدیریت منابع آب، توسعه کشاورزی پایدار، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و تغییر الگوهای مصرف است اما زمان برای اقدام رو به پایان است. بحران آب در ایران به مرحلهای حساس رسیده است؛ بحرانهایی که نهتنها به کاهش بارشها و تغییرات اقلیمی نسبت داده میشود، بلکه ریشه در سوءمدیریت منابع آبی و توسعه ناپایدار دارد. در سالهای اخیر، کاهش چشمگیر بارندگیها که از ۱۵۰میلیمتر به ۱۰۵میلیمتر در سال رسیده، به وضوح تاثیر خود را بر منابع آبی کشور گذاشته است. با این حال، این تغییرات طبیعی تنها بخش کوچکی از مشکل را تشکیل میدهند. مشکل اصلی در مدیریت منابع آبی است که با توجه به افزایش مصرف، توسعه صنعت و کشاورزی غرقابی و هدررفت آب در شبکههای فرسوده شهری، بحران را تشدید کرده است.
رودخانهها و تالابها که روزگاری منابع حیاتی بودند، امروز خشکیدهاند. دریاچهها به پایان خط رسیدهاند و آبخوانها دیگر توان ذخیرهسازی منابع آبی را ندارند. این بحران در حالی شکل میگیرد که صرفهجویی و بهرهوری بهدرستی در اولویت قرار نگرفته است و سیاستهای کشاورزی، هنوز به شیوههای سنتی وابسته ماندهاند. از سوی دیگر، نشت آب در شبکههای آبیاری شهری و استفاده نادرست از منابع آبی در بخشهای مختلف، عملا بیش از ۱۵درصد از آب مصرفی کشور را هدر میدهد. این وضعیت نشاندهنده این است که مدیریت منابع آبی باید به شکلی یکپارچه و علمی انجام گیرد.
در این میان، تنها راهحل، برنامهریزی و اجرای سیاستهایی جامع برای مدیریت بهینه منابع آبی است. بهرهبرداری از تکنولوژیهای نوین در کشاورزی، جابهجایی صنایع آببر به مناطق ساحلی و استفاده بهینه از آبهای سطحی و زیرزمینی، اقداماتی هستند که میتوانند به کاهش بحران کمک کنند. علاوه بر این، نیاز به تغییرات بنیادین در ساختارهای مدیریتی و نظارت بر توسعههای ناپایدار، امری ضروری است. به عبارت دیگر، بحران آب دیگر یک مشکل مقطعی نیست بلکه به یک چالش درازمدت تبدیل شده که تنها با تدابیر مناسب و نگاه سیستمی به منابع آبی میتوان از آن عبور کرد
خشکسالی یا بحران مدیریتی؟
دکتر سیداحمد خاتونآبادی، استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی اصفهان و پژوهشگر توسعه پایدار و حکمرانی منابع آبی درباره کمبود آب و خشکسالی به «جهانصنعت» گفت: خشکسالی به عنوان یک فرآیند تدریجی، به طور پنهانی آغاز میشود و در نهایت زمانی که بارندگیها به مدت چند سال کاهش مییابد، خود را نمایان میکند. در این دوره، علاوه بر کاهش بارندگی، مصرف آب نیز افزایش مییابد و این امر موجب تشدید بحرانها میشود. در سالهای اخیر، متوسط بارندگی سالانه کشور از ۱۵۵میلیمتر به ۱۵۰میلیمتر کاهش یافته است. اگرچه این تغییر در ظاهر اندک به نظر میرسد اما تاثیرات آن بهوضوح در بحرانهای آبی دیده میشود. رودخانهها و تالابها خشک شده و در بسیاری از مناطق، منابع آبی به یکسوم کاهش یافته است. این وضعیت نشان میدهد که عامل اصلی بحرانها، مدیریت ناصحیح و تاثیرات منفی عوامل انسانی است. او افزود: در حالی که متوسط کاهش بارندگی در سطح کشور تنها حدود ۵میلیمتر در سالهای اخیر بوده، اثرات بحران آبی به مراتب بزرگتر از این تغییرات است. براساس دادهها در ایستگاههای سینوپتیک در زاگرس مرکزی، طی ۲۰ تا ۲۵سال گذشته کاهش حدود ۱۴ تا ۱۵درصدی در میزان بارندگی ثبت شده است، در حالی که رودخانهها مانند زایندهرود به طور کامل خشک شدهاند و بسیاری از تالابها و دریاچهها نیز خشکیدهاند و منابع آبی از ۱۳۰میلیارد مترمکعب به ۱۰۵میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. برخی محاسبات این رقم را تا ۹۰میلیارد مترمکعب نیز برآورد میکنند.
خاتونآبادی با تاکید بر اینکه یکی از دلایل اصلی بحران آب، توسعه ناپایدار و کشاورزی غیراصولی است، توضیح داد: روشهای آبیاری غرقابی و هدررفت آب در شبکههای شهری، به ویژه در مناطق فرسوده، از دیگر عوامل تشدید بحران بهشمار میآیند. در حال حاضر، ۱۴ تا ۱۸درصد از آب در شبکههای آبیاری و شهری به دلیل نشت و فرسودگی هدر میرود. این نشتها نهتنها منابع آبی را هدر میدهند، بلکه موجب رانش زمین در مناطق شهری نیز میشوند. بحران آب در کشور به مرحلهای رسیده که منابع جایگزین به طور کامل مصرف شدهاند و بسیاری از دشتها و آبخوانها دیگر قادر به تامین منابع آبی نیستند. اگرچه کاهش بارندگیها به طور متوسط 5میلیمتر در سالهای اخیر بوده اما توسعه صنعت و کشاورزی بدون توجه به ظرفیتهای منابع آبی و زیستمحیطی باعث تخریب شدید محیطزیست شده است. در مناطقی با خاکهای نامناسب، فرآیند تخلیه آب از خاک باعث از بین رفتن منافذ و خلل و فرج خاک و کاهش قابلیت نگهداری رطوبت و در نهایت فرونشست شده است.
تغییرات اقلیمی سهم کمی
در خشکسالیهای اخیر دارد
خاتونآبادی در ادامه بیان کرد: یکی از مشکلات اساسی کشور، توسعه صنعت بدون استفاده از تکنولوژیهای محیط سازگار و عدم بازچرخانی آب خاکستری است. استفاده از فناوری نوین کشاورزی و تکنولوژی و نیز شیوه تولید روزآمد محصولات کشاورزی برای بهرهوری آب در کشاورزی ضروری است. سیستمهای آبیاری سنتی و غرقابی که سالها در کشور رایج بودهاند، همچنان در حال استفاده هستند. این در حالی است که آلودگی آبهای کشاورزی به واسطه استفاده از کودهای شیمیایی و آفتکشها مشکلات بیشتری را ایجاد کرده است. برای حل بحران آب، نیاز است تا یک برنامهریزی یکپارچه برای مدیریت منابع آبی سطحی و زیرزمینی، ازجمله برف و باران، تدوین شود. باید حوزههای آبریز رودخانهها به طور یکپارچه مدیریت شوند. در این زمینه، مدیریت سدها باید به گونهای باشد که از ظرفیتهای آنها برای مهار سیلابها و استفاده بهینه از آب در تابستان بدون کاهش حقابه محیط زیست و رودخانه و تالاب بهرهبرداری شود. علاوه بر این، آبخیزداری باید بهصورت بیولوژیکی و با کشت گیاهان مرتعی انجام گیرد تا از تخریب بیشتر خاک جلوگیری شود. او تاکید کرد: در بخش کشاورزی، استفاده از سیستمهای آبیاری نوین مانند روش خشت بدون خاک یا هیدروپونیک و کشت عمودی یا طبقهای میتواند تا ۹۰درصد مصرف آب را کاهش دهد. استفاده از سیستمهای هوشمند در کشاورزی و توقف استفاده از سیستمهای قدیمی و غرقابی نیز از ضروریات است. صنایع آببر هم باید از مناطق مرکزی و کویری به مناطق ساحلی جابهجا شوند. این جابهجایی باید با برنامهریزی دقیق و میانمدت انجام شود تا به جای صرف هزینههای زیاد برای انتقال آب از خلیجفارس به مناطق کویری، هزینهها صرف جابهجایی صنایع شود. در نهایت، بحران آب نیازمند یک رویکرد سیستمی و برنامهریزی جامع است که همه وزارتخانهها، ازجمله وزارت کشاورزی، صنعت و معدن و بازرگانی وزارت کشور و وزارت راه، در آن مشارکت کنند، در غیر این صورت تمام مشکلات به تغییرات اقلیمی نسبت داده خواهد شد، در حالی که این عامل تنها سهم کمی در بحرانهای آبی ایران دارد. شناخت ماهیت خشکسالی میتواند کمک شایانی در مدیریت موثر آن کند: خشکسالی اقلیمی زمانی رخ میدهد که هوا برای مدت طولانیتری خشک باشد و باران یا برف کمتر از حد معمول باشد. اگر سطح آب در نهرها، رودخانهها، مخازن و آبهای زیرزمینی کاهش یابد، به آن «خشکسالی هیدرولوژیکی» گفته میشود. در طول خشکسالی کشاورزی، کمبود رطوبت در زمین بر گیاهان و محصولات زراعی
تاثیر میگذارد. در چند سال اخیر در سالهای ۱۳۸۷ و ۱۴۰۰ کمترین میزان بارش بوده است. آمار میانگین میزان بارش باران در ایران نشان داده است که از سال 2020 به بعد، روند کاهشی آغاز شد. در این سال میانگین بارش 62/263میلیمتر بود که اندکی کمتر از سال قبل بود. در سال 2021 کاهش شدیدی رخ داد و میانگین بارش به 95/128میلیمتر سقوط کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد