7 - 08 - 2024
بحران سالمندی؛ به زودی تنها خواهیم شد
هما میرزایی- انباشت بحرانهای اقتصادی و اجتماعی طی سالهای اخیر، مجال چارهاندیشی و برنامهریزی هدفمند برای بحرانهای پیشرو در سالهای آینده را از مسوولان گرفته است. به گفته تمام کارشناسان علوم اجتماعی و اقتصادی، پیری جمعیت یکی از ابر بحرانهایی است که ایران در سالهای آینده با آن روبهرو خواهد بود. گرههای اقتصادی، تغییرات پرشتاب اجتماعی، عدم تمایل به ازدواج و فرزندآوری به دلیل عدم اطمینان از تامین آینده، از دلایل اصلی به وجود آمدن این بحران هستند؛ بحرانی ناشی از مشکلات اقتصادی که در سالهای آتی خود باعث به وجود آمدن مشکلات بیشتری از جمله کاهش نیروی کار جوان و افزایش هزینههای نظام بهداشت و سلامت خواهد شد. در حال حاضر، آمار ازدواج در سال به زیر ۵۰۰هزار و آمار باروری زنان به 6/1 فرزند رسیده است. پیشبینی میشود جمعیت جوان کشور تا سال ۱۴۴۰ به ۱۶درصد کاهش یابد. براساس پیشبینیهای مرکز آمار ایران، نسبت افراد بالای ۶۵سال به جمعیت فعال اقتصادی (۱۵ تا ۶۴ سال) از حدود ۱۰درصد در سال ۱۴۰۰ به بیش از ۲۰درصد در سال ۱۴۲۰ افزایش خواهد یافت.
هدفگذاری جمعیتی در برنامه هفتم توسعه
سیاستمداران و قانونگذاران زنگ خطر بحران سالمندی را شنیدهاند و در برنامه هفتم توسعه یک فصل را به بهبود نرخ جمعیت اختصاص دادهاند. در این فصل مواردی همچون رشد ۲۵درصدی افزایش مهارتهای شغلی زنان، رشد مراکز مشاوره خانواده و پیشگیری از طلاق پیشبینی شده است. هدفگذاری برنامه هفتم به این صورت است که نرخ باروری از 6/1فرزند برای هر زن تا پایان سال ۱۴۰۷ به 5/2فرزند برای هر زن برسد. به نظر میرسد بهبود شرایط اقتصادی و رفع نگرانی از تامین آینده فرزندان، زمینهساز رسیدن به این هدفگذاری خواهد بود. در غیراین صورت، تبلیغات و فرهنگسازی به تنهایی نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
صندوقهای خالی بازنشستگی
یکی از مهمترین پیامدهای منفی بحران پیر شدن جمعیت، اخلال در سیستم صندوقهای بازنشستگی است. با افزایش تعداد بازنشستگان و کاهش تعداد نیروی کار فعال، فشار بر صندوقهای بازنشستگی افزایش مییابد. براساس آمارهای صندوق بازنشستگی کشور، در حال حاضر به ازای هر نفر شاغل در کشور دو بازنشسته وجود دارد.
تعداد بازنشستگان و ازکارافتادگان تحت پوشش این صندوق در سال ۱۴۰۱ تعداد 935/344/1 نفر بوده است. کسری بودجه صندوقهای بازنشستگی و نیاز شدید به تامین مالی از سوی دولت در حال حاضر یکی از بحرانهای جدی است که دولت چهاردهم با آن مواجه است. افزایش بیکاری و به تبع آن کاهش ورودیهای این صندوق (بیمهشدگان جدید) در کنار افزایش خروجی آن که بازنشستگان هستند، باعث ایجاد شکاف جدی و ناترازی این صندوق وابسته به دولت شده است؛ ناترازی که دولت به اجبار باید از جیب بودجه عمومی کشور جبران کند.
در روزهای گذشته، انتشار سندهایی مبنی بر هزینهکردهای عجیب و غیرمرتبط از جیب صندوق بازنشستگی توجهها را به این موضوع جلب کرده و انتقادهای بسیاری را به همراه داشته است. بسیاری میگویند در زمانی که بازنشستگان به سختی زندگی میکنند و گرفتار مشکلات عدیده معیشتی هستند و معوقات بسیاری بر دوش صندوق بازنشستگی است، چرا باید از بودجه این نهاد ورشکسته هزینههای غیرضروری پرداخت شود؟
ما که فرزندی نداریم، باید به فکر آسایشگاه خصوصی باشیم
یکی دیگر از تاثیرات پیری جمعیت، افزایش هزینههای مربوط به بهداشت و درمان است. با افزایش سن افراد، نیاز به خدمات پزشکی و مراقبتهای بهداشتی بیشتر شده، نظام سلامت با چالشی جدی روبهرو خواهد شد و در نهایت این امر باعث افزایش هزینههای دولت در بخش بهداشت و درمان خواهد شد. براساس تخمینهای مرتبط با این حوزه، سهم سالمندان از کل هزینههای بهداشتی از حدود ۲۰درصد در سال ۱۳۹۹ به ۲۵درصد در سال ۱۴۰۴ افزایش خواهد یافت. همچنین، به دلیل عدم تمایل به ازدواج در نسل جوان و افزایش زوجهایی که تمایل به فرزندآوری ندارند، در دهههای آتی نیاز به تاسیس خانههای سالمندان دولتی و خصوصی بیشتر خواهد شد.
یکی از متولدین نیمه اول دهه 60 که همچنان مجرد است، در گفتوگو با خبرنگار «جهانصنعت نیوز» از طرحهایش برای تاسیس یکی از همین آسایشگاهها اینگونه میگوید:«از الان با چند نفر از دوستانم به فکر راهاندازی یک خانه سالمندان خصوصی و مرتب هستیم که امکانات خوبی به سالمندان ارائه کنیم. با این وضعیت تا چند سال آینده همه ما نیاز به چنین جایی داریم تا از ما مراقبت کنند و با همسن و سالان خود باشیم. همسنهای من اغلب به دلیل مسائل مالی قید بچهدار شدن را زدهاند و در آینده تنها خواهیم بود، بهتر است از الان به فکر باشیم. فکر میکنم در چند سال آینده این کار کسبوکار پرسودی خواهد بود.»
از دهه شصتیهای سختیکشیده تا دهه هشتادیهای فردمحور
متولدین دهههای مختلف که اکنون در سن ازدواج، اشتغال و باروری هستند، دیدگاههای مختلفی درباره این مسائل و بحران پیری جمعیت در آینده دارند.
مرضیه، متولد ۶۶ است، به تنهایی زندگی میکند و به گفته خودش دیگر خیال تشکیل خانواده و بچهدار شدن را از سر بیرون انداخته است. میگوید: «ما متولدین دهه 60 زیاد بودیم و امکانات خوبی بهمان نرسید. مثلا زمانی که ما کنکور دادیم یا دنبال شغل بودیم، رقابت سنگین بود و فرصت زیادی نصیبمان نشد. حالا هم دیگر حوصله فکر کردن به این مسائل را نداریم، تازه با کدام پشتوانه ازدواج کنم؟ با حقوق وزارت کار مگر زندگی دو نفر میچرخد؟ بچهدار شدن که پیشکش! یک زمانی دوست داشتم بچهدار شوم و خانواده تشکیل بدهم اما نشد حالا هم دیگر مجبوریم به تنهایی عادت کنیم و احتمالا در پیری هم تنها خواهیم ماند. این وضعیت را دوست ندارم اما چارهای هم ندارم. کار میکنم و به سختی خرج خودم را میدهم، به این امید که در پیری یک حقوق بازنشستگی داشته باشم و از پس خودم بربیایم.»
محمد که متولد ۸۲ است، در حال کارآموزی در یک شرکت کامپیوتری است و فعلا قصد دارد از ایران برود، جور دیگری فکر میکند. او میگوید: «من زیاد به فکر ازدواج نیستم چون از این کار خوشم نمیآید. ترجیح میدهم استقلالم را از دست ندهم.» از او درباره دوران پیری میپرسم، میگوید: «اصلا ترسناک نیست؛ فوقش میروم خانه سالمندان زندگی میکنم. شنیدهام بعضیهایشان خیلی هم رسیدگی میکنند و امکانات پزشکی و رفاهی خوبی دارند. دیگر مثل قدیم این چیزها تابو نیست. وقتی شرایط اقتصادی خوب نیست، اصلا فکر کردن به ازدواج و بچهدار شدن منطقی نیست؛ حالا اگر شرایط عوض شد، یک فکری میکنیم.»
پیش از آنکه دیر شود…
اگر شرایط به همین منوال پیش برود، دولت باید فکری جدی به حال صندوقهای بازنشستگی کند. اصلاحات ساختاری اساسی، افزایش نرخ اشتغال و کاهش وابستگی به بودجه دولتی، اولین قدمهای بهبود وضعیت بغرنج فعلی هستند. در سالهای آینده وابستگی به این صندوقها بیشتر خواهد شد و نیاز به امکانات رفاهی و درمانی بازنشستگان و کهنسالان افزایش پیدا خواهد کرد. راهحل اساسی و بنیادی اما بهبود شرایط اقتصادی، بهروز کردن دستمزدها، کاهش تورم و ایجاد انگیزه برای ورود به بازار کار و همچنین تشکیل خانواده و فرزندآوری در جهت جلوگیری از ورود به بحران کهنسالی خواهد بود. راهحلی که نیاز به تعجیل در تصمیمگیری دارد، وگرنه بحرانی جدید و جدی پیشرو است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد